بحران اوکراین-خبرگزاری فرانسه

بحران اوکراین-خبرگزاری فرانسه

اگر چه در هر انقلاب، به گفته رُزا لوکزامبورگ، پیروزی اش را نه در آغاز بلکه در پایان آن می نویسند، جنبش خونین اوکراین نشان داد این انقلاب غیر کلاسیک هنوز نشکفته، بالهایش شکسته شدند.

،(ولادیمیر پوتین رییس جمهور فدراتیو روسیه همان مامور سابق کا.گ.ب (مستقر در آلمان شرقی در کنفرانس مونیخ ۲۰۰۷ بدون اشاره مستقیم به اوکراین، سخنانی بر زبان راند و درباره سازه ژئوپولتیک اروپا طرحی نو در انداخت.

شاید هفت سال طول کشید تا دولتمردان غربی با صدها اتاق فکر آشکار و پنهان و نیز با صدها مرکز تحقیقات استراتژیک ریز و درشت، سرانجام درک کنند که پوتین در مونیخ چه گفت. در هفت سال گذشته و از کنفرانس مونیخ تاکنون، این انستیتوهای مطالعاتی و آکادمیک، به جای تئوری پردازی به خیال پردازی مشغول بودند.

در این میان باید یک کشیش زاده که اکنون مشهورترین “دولت زن” اروپایی است را استثنا بدانیم. آنگلا مرکل صدراعظم آهنین آلمان (که جا پای بیسمارک گذاشته است) و زبان روسی را به خوبی آلمانی سخن می گوید، هفت سال پیش در کنفرانس مونیخ پیام پوتین را با شگفتی دریافت. از سوی دیگر ولادیمیر پوتین نیز که به زبان آلمانی هم می تواند سخنرانی کند، در مونیخ می دانست که اگر چه روی سخن او با جهان لیبرالی غرب است، اما فقط همان فیزیکدان آلمانی با ضریب هوش بالایی که دارد، به سرعت معنای آن پیام هولناک را درک می کند.

از آن زمان آنگلا مرکل در گام نخست کوشید که به منظور جلوگیری از ایجاد تنش بین روسیه با آلمان، حجم تبادل تجاری و همکاری های فنی مهندسی را با این کشور افزایش دهد تا بر پایه تئوری همگرایی (Integration) ، شاید که بتواند این روسی شوریده را مهار کند. صدر اعظم آلمان در گام دوم در نظر داشت که فرآیند همگرایی را آنقدر افزایش دهد تا در یک دوره زمانی بیست ساله، روسیه اندک اندک وارد فاز شبیه سازی (Assimilation) با صنعت پیشرفته آلمان شود. به بیان دیگر، مرکل می خواست از یک سو با سرمایه گذاری بسیار در روسیه و فروش کالا و خدمات آلمانی به این کشور و از سوی دیگر، بالا بردن کیفیت استاندارد کالا و خدمات روسی به یاری تکنولوژی آلمانی، این محصولات را در بازارهای رقابتی اروپا و آمریکا قابل عرضه سازد.

امروز در حالی که بازار پیشرفته غرب سرشار از کالاهای مصرفی چینی، هندی و بنگالی شده است، به ندرت می توان یک کالای تولید روسیه را یافت. به همین سیاق در حالی که اتوموبیل و ماشین آلات کره جنوبی بازار جهانی دارند، اما از ماشین آلات صنعتی “رقابتی” روسی در بازار غرب خبری نیست.

مرکل شاید این نظر برژینسکی (مشاور امنیتی جیمی کارتر رییس جمهور اسبق آمریکا) را فراموش نکرده باشد که روسیه در واقع نیجریه اروپا است، نه آلمان اروپا. به عبارتی، روسیه یعنی نفت، اسلحه و دیگر هیچ یا شاید هم روسیه یعنی گاز، راکتور اتمی و دیگر هیچ!

آلمان طرف قرارداد طراز اول روسیه است؛ ثلث بدهی خارجی روسیه به بانک های آلمانی است. ۳۰ درصد نفت خام و ۳۵ درصد گاز مایع مورد نیاز آلمان از روسیه وارد می شود. ۴۰ درصد کل اتومبیل های لوکس که در شهرهای فدراسیون روسیه جولان می دهند، ساخت آلمان است. ۶۰ درصد کفش و پوشاک روس ها را آلمان به آن کشور صادر می کند.

سه صدر اعظم آلمان هلموت کهل، گرهارد شرودر و آنگلا مرکل حتی نوع سوخت مصرفی توربین ها در صنایع صلح آمیز هسته ای را به گاز مایع تبدیل کردند تا بلکه به بهانه تجارت دو سویه هر چه بیشتر با روس های همسایه، همگرا شوند. آلمان همچنین به جای یک شاخه خط لوله گاز مایع از دریای بالتیک، دو خط لوله از طریق دریا به بنادر آلمان کشید تا سطح تبادل تجاری با روسیه را افزایش دهد.

پس از فروپاشی دیوار برلین، این سه صدر اعظم در مدت بیست سال با صرف هزینه ای بیش از هزار و پانصد میلیارد دلار توانستند فرآیند اتحاد دو آلمان شرقی و غربی را به انجام رسانند. آنان با انضباط، ذهنیت و مدیریت آلمانی تمام زیرساخت ها و صنایع کم بازده و از کار افتاده و غیر رقابتی آلمان شرقی با میلیون ها کارگر و مهندس را در این بیست سال به بالاترین سطح استاندارد جهانی دگرگون ساختند، اضافه بر اینکه با کار و کوشش و اراده آلمانی و در این شرایط رکود اقتصادی اروپا، آنها توانستند بیش از یک هزار و صد میلیارد دلار نیز ذخیره ارزی در بانک مرکزی انباشته کنند.

حال این کشیش زاده آهنین در آغاز سومین دوره صدر اعظمی باید در کریمه و اوکراین شاهد آنچه باشد که هفت سال کوشید از طریق تعامل با پوتین و دیوان سالاری عظیم کرملین از رویارویی با آن کابوس خودداری کند. این “دولت زن” حتی در تنش های خونین و بعضا بی حاصل خاورمیانه به ویژه در بحران لیبی و سقوط قذافی نیز به شدت از موضع عجولانه پوتین در حمایت همه جانبه از این سرهنگ سرنگون پشتیبانی کرد.

آنگلا مرکل در سال ۲۰۱۱ می دانست که با سقوط لیبی در واقع نخستین سنگر ژئوپولتیک روسیه سقوط کرده است. پوتین با اشاره به مانیفست امنیتی که سال ها پیش در مونیخ خوانده بود به شکل آشکار به آنگلا مرکل خاطرنشان کرد که اگر غرب قذافی را از روسیه گرفت،اما او این بار هرگز اجازه نمی دهد که غرب با فتح سنگر ژئوپولتیک دوم در سقوط سوریه، بشار اسد نیز را از روسیه بگیرد.

سوریه ناقوس هشداری شد که پوتین برای آنگلا مرکل به صدا در آورد. هنگامی که دامنه تنش ها به اروپا و اوکراین رسید، نخستین کسی که (به زبان روسی!) تلاش کرد پوتین را قانع سازد تا زخم های کهنه ژئوپولتیکی را لااقل در اروپا باز نکند، همان صدراعظم نگران آلمان بود. به همین سبب زمانی که جهان در برابر عمل انجام شده (Fait accompli) الحاق شبه جزیره کریمه به خاک روسیه قرار گرفت، آنگلا مرکل به ناچار در اعتراضی دیپلماتیک عنوان کرد که دوران تزارهای روسی قرن نوزدهم به سر آمده است.

در اینجا پرسش اساسی این است که چرا روسیه نمی خواهد از دروازه قرن ۲۱ عبور کند و چرا پوتین همچنان در سودای تزارهای قرن نوزدهم به سر می برد؟ بی تردید برای یافتن پاسخ باید هفت سال به گذشته رفت و مانیفست امنیتی مونیخ را از نو خواند.

کارل بیلت وزیر خارجه سوئد در اعتراض به شکستن اوکراین به بهانه حفظ امنیت اقلیت روسی در خاک اوکراین، اظهار داشت که اگر قرار بر این باشد که هر کشوری برای حفظ امنیت شهروندانش که در کشورهای همسایه در اقلیت هستند، اقدام نظامی کند یا آن منطقه را (حتی با برگزاری انتخابات آزاد) ضمیمه کشورش کند، پس کشور بزرگ چین به همین بهانه اقلیت های چینی، می تواند بسیاری از مناطق را در کشورهای آسیای شرقی با لشکر کشی یا برگزاری انتخابات آزاد ضمیمه خاک خویش کند.

جالب است که در این میان، سیرک سیاسی آمریکا با صدها لابی و اتاق فکر عریض و طویلش آن چنان از شکستن اوکراین، شوکه شده است که در ژستی تحریمی فقط توانست دوستان قدیمی پوتین را به آمریکا ممنوع الورود کند! در لحظات نگارش این خطوط، اوکراین شرقی در التهاب است و ساختمان فرمانداری سه شهر به اشغال مسلحانه طرفداران الحاق به روسیه درآمده است. چه کسی بهتر از آنگلا مرکل یافت می شود که نداند روسیه پوتین، سرمایه گذاری میلیاردی آلمان ها را این چنین به مخاطره انداخته است.

یکصد سال پس از آغاز نخستین جنگ بین الملل، در میان سیاستمداران غربی، تنها آنگلا مرکل است که هرگز فراموش نمی کند آن دشنه ای که شاید از پشت بر سینه آلمان فرود آید در آستین پوتین پنهان شده است.