میشال دوکلو – ویژه «الشرق الاوسط»

رئیس ایمانوئل مکرون در سال ۲۰۱۸ مرتکب چه خطایی شد؟ حوادث کنونی فرانسه تا چه حد بر اوضاع بین‌المللی اثر می‌گذارند؟ برای فرانسه در سال ۲۰۱۹ چه پیش‌بینی می‌شود و چه توقعی از آن می‌رود؟
مردی که در می سال ۲۰۱۷ انتخاب شد از آمیزه‌ای شانس بالا و حس سالم سیاسی استفاده کرد. اکثریت مطلق مردم فرانسه می‌خواستند از طبقه سیاست‌مداران کهنه خلاص شوند که در ایجاد راه حل‌هایی برای تهدیدهای دوران ناکام مانده بودند. مکرون آن قدر باهوش بود که خودش را پیش‌قراول جدید معرفی کند و از خودش تکنوکراتی توانمند ترسیم کرد؛ تصویری که خیلی به دل رأی دهنده فرانسوی می‌نشیند.
جالب اینکه نقطه ضعف مکرون که در عدم وابستگی‌اش به حزب سیاسی بود بدل به نقطه قوت برجسته‌اش شد. به اندازه کافی باهوش بود که درک کند رأی دهندگان هنوز آمادگی کمک به جریان رادیکال محض را ندارند به خصوص به عهده گرفتن اندیشه «فرکسیت» مانند «برکسیت»، وقتی بریتانیایی‌ها خواستند از اتحادیه اروپا خارج شوند. مکرون نقش تکنوکرات پراگماتیست را برای کمک به اروپا و کمک به جهانی سازی بازی کرد علیرغم اینکه ایمان محکمی به سنت‌های ملی دارد و به افتخارات فرانسه احترام می‌گذارد و اندیشه انتصاب رئیس‌جمهوری شبه «شاه برگزیده».
ستاره‌اش درخشیدن گرفت و برعکس نظرسنجی‌ها، حزب جدیدش «جمهوری به پیش» علیرغم تازه‌کار بودن اعضای آن در میدان سیاست، با اکثریتی معقول در انتخابات پیروز شد. مکرون موفق شد تغییر بزرگی در بازار کار ایجاد کند بدون آنکه مخالفت بزرگی با آن بشود و موفق شد اوضاع راه‌آهن را برعکس پیش‌بینی‌ها سامان بدهد. مکرون همچنین موفق شد چهره فرانسه را در صحنه جهانی بازسازی کند. پس از انتخاب رئیس‌جمهوری آمریکا دونالد ترامپ، در سایه ضعف صدراعظم آلمان مرکل به دلیل مشکلات داخلی کشور و درگیر بودن نخست‌وزیر بریتانیا ترزا می در خودکشی ملی معروف به «برکسیت» ایمانوئل مکرون درخشید.
تغییر ناگهانی در اواخر بهار و ابتدای تابستان ۲۰۱۸ اتفاق افتاد. در جبهه داخلی و بر اثر حادثه‌ای ساده که گاهی اتفاق می‌افتد وقتی یکی از اعضای گروه معاونان نخست‌وزیر یا همراهان شخصی که ممکن است از آنها رفتار غیرمسئولانه‌ای رخ دهد (در آن ماجرای مشخص، محافظ شخصی مکرون به معترض آرامی حمله کرد با اینکه جزء وظایفش نبود و خود را افسر پلیس جا زد) حادثه‌ای که مایه دردسر رئیس و طرفدارانش شد.
«ماجرای بنالا» -منسوب به نگهبان رئیس‌جمهوری مکرون به نام الکساندر بنالا از ریشه مغربی- همه فضای سال را تحت الشعاع قرار داد. پس از این رسوایی (هرچند کم حجم‌تر از آن بود) هر کلمه‌ای که بر زبان رئیس‌جمهوری جاری می‌شد مایه جدل بود و هر تصمیمی که دولت می‌گرفت با مخالفت شدید مردمی روبه رو می‌شد. همین ماجرا در جنبه اقتصادی هم روی داد؛ همه آرزوهای تحقق رشد اقتصادی دود شد و میزان بیکاری رو به بالا گذاشت. زمستان رسید و یکی از تصمیمات دولت-بالا بردن مالیات سوخت- مایه راه افتادن اعتراضات «جلیقه‌های زرد» شد. کسی به نقطه آغاز جنبش «جلیقه‌ها زردها» توجه نکرد و بر عکس پیش‌بینی‌ها این جنبش از روستاها و شهرهای کوچک کلید خورد، اما با حمایت اکثریت روبه رو شد و به ۸۰ درصد ساکنان رسید، هر چند تظاهرات آنها در اکثر روزهای شنبه موجب فلج شدن رفت و آمد در پاریس شد و گاهی به خشونت‌های وحشتناک می‌کشید. رئیس‌جمهوری خود را ناچار به عقب‌نشینی و اعتراف به اشتباهاتش یافت. وعده داد کمتر پادشاهی کند و حد اقل دستمزدها را بالا ببرد و دیگر تصمیمات با هدف بهبود قدرت خرید در حد طبقات پایین و متوسط.
اخبار خوشی در سطح بین‌المللی برای فرانسه وجود ندارد؟ مدتها پیش از شروع جنبش اعتراضی «جلیقه‌ زردها» و به دلایلی که به فرانسه ربط ندارد، سیاست اروپایی مکرون رو به روشن شدن گذاشت. آلمان و کشورهای شمال اروپا به‌طور عام، آماده کمک به پیشنهادهای مکرون برای تقویت منطقه یورو نبودند و در انتخابات اتریش و ایتالیا روشن شد که نمونه‌های پوپولیستی که به نظر می‌رسید مکرون در فرانسه شکست داده، قدرت را به دست گرفتند. برکسیت از راه رسید تا بر انزوای فرانسه در اروپا افزوده شود. با ترامپ کار دشوار و دشوارتر شد. مکرون عادت کرده بود به این دوستی مباهات کند. ترامپ اما از روش برخورد با او در مراسم سالگرد پایان جنگ جهانی اول در پاریس آزرده خاطر شد. از آن زمان از هر فرصتی برای توئیت کردن ضد مکرون استفاده کرد، همان کاری که با متحدان سنتی ایالات متحده می‌کند.
تصمیم ترامپ برای عقب‌نشینی از شمال شرق سوریه برای فرانسه و منافع امنیتی‌اش ضربه دردناکی بود (هنوز بسیاری از تندروها آزاد در دو طرف رود فرات تردد می‌کنند). برای خود مکرون هم این عقب‌نشینی ضربه به کرامت شخصی‌اش محسوب می‌شد. به نظر او گسترش نفوذ در این بخش از سوریه منعکس کننده نفوذ غرب در دمشق و نفوذ آنها در مواجهه با سیطره ایران بر منطقه است. بر این اساس تقویت موضع فرانسه در برابر سوریه یکی از اولین اولویت‌های فرانسه در سال ۲۰۱۹ خواهد بود. فرانسه به تحرک دیپلماتیکش برای ارتباط با ترک‌ها خواهد افزود. شاید هم همکاری با اسرائیل و روسیه تقویت شود. همکاری با کشورهای خلیج و ایران از توابع و نتایج عقب‌نشینی آمریکا از سوریه است.