مکرون که محبوبیتش کاهش یافته در چندین جبهه درگیر رویارویی است

پاریس: میشال ابونجم

در سال ۲۰۱۹ چهار چالش مهم در انتظار رئیس‌جمهوری فرانسوی ایمانوئل مکرون ایستاده‌اند، سالی که در حالی برایش فرا می‌رسد که در حالت ضعف در داخل و خارج قرار دارد. برای اولین بار از زمان رسیدنش به ریاست جمهوری در بهار سال ۲۰۱۷، مکرون خودش را در حالت عدم توازن می‌بیند به گونه‌ای که به نظر می‌رسد زمام امور از دست او در حال خارج شدن‌ است.
محبوبیت رئیس‌جمهوری جوان در رؤیای تغییر، کاهش یافت و به جای آن چهره «رئیس‌جمهوری متکبر ثروتمندان» نشست. مردی که نمی‌تواند صدای شکایت لایه‌های مختلف جامعه را بشنود. مردمی آسیب‌پذیر که زیر بار مالیاتش مانده‌اند در حالی که طبقه متمکن برایش دست می‌زنند چون مالیات بر ثروت‌شان را حذف کرد و مالیات شرکت‌ها را کاهش داد و قانون کار را طوری تغییر داد که بیشتر به سود کارفرمایان باشد. در مقابل، اصلاحات سریعی که در اجرای آنها شتاب کرد هنوز به ثمر ننشسته‌اند چرا که از آمار بیکاری کاسته نشد و رشد اقتصادی همچنان کم جان است و آمار تجارت خارجی همین وضعیت را دارد.
عوارض اضافی که دولتش بر سوخت با نام «جهش زیست‌محیطی» و دست کشیدن از «انرژی آلوده کننده» به سود «انرژی پاک» تحمیل کرد، روغن بر آتش ریخت و ده‌ها هزار نفر را به خیابان‌ها، اتوبان‌ها و میادین ورودی شهرها کشاند و مایه انفجار خشم مردمی شد. هدف تنها مکرون و دولتش نبودند بلکه به خصوص طبقه تکنوکراتی که زمام امور را به دست دارند.
مکرون پس از مدتی تردید به بخش بزرگی از خواسته‌های مالی و اقتصادی معترضان تن داد و سعی کرد آتش سیاسی را با راه انداختن «گفت‌وگوی ملی» که مدت سه ماه طول می‌کشد، خاموش کند. هدف از آن فروکاستن خشم و بازگرداندن آرامش است. بر همین اساس، اولین و مهم‌ترین چالش داخلی که در سال ۲۰۱۹ با آن روبه رو می‌شود، در بازگرداندن زمام امور کشور و از سرگیری برنامه اصلاحی است. اما قبل از همه اینها، رئیس‌جمهوری فرانسه باید اعتماد شهروندانی را که از دست داده برگرداند؛ و این شدنی نیست مگر از راه تغییر سیاست‌هایی که طی ۱۸ ماه براساس آنها حرکت کرد و قانع کردن فرانسوی‌ها به اینکه تلاش می‌کند به خواسته‌های همه آنها پاسخ دهد، نه فقط به خواسته‌های ثروتمندان. تا اینجا نظرسنجی‌ها نشان می‌دهند که حزب «اجتماع ملی» راست افراطی به رهبری نامزد سابق ریاست جمهوری مارین لوپن از شانس بیشتری برای کسب مقام اول را دارد در حالی که حزب او میان رده دوم و سوم در نوسان است.
اما مکرون برای بازگرداندن اعتماد شهروندانش به تحقق موفقیت‌های اقتصادی و اجتماعی در سطح افزایش رشد اقتصادی نیاز دارد که جز با آن آمار بیکاری کاهش نمی‌یابد و قدرت خرید مردم بالا نمی‌رود. به خصوص اوضاع مالی حکومت که از کسر بودجه‌ای رنج می‌برد بیش از حد مجازی که اتحادیه اروپا اجازه می‌دهد. علاوه بر این «جلیقه زردها» هستند که فهرست مطالبات‌شان بزرگ و بر میز مکرون تلنبار شده‌است و منبع آنها دانش آموزان، دانشجویان، مردان پلیس، کشاورزان، کارمندان و دیگر بخش‌ها که امروز به این نتیجه رسیده‌اند دولت ضعیف است و لحظه مناسب برای طرح مطالبات به همان روشی که «جلیقه زردها» انجام دادند و در مدت کوتاهی به خواسته‌هایشان رسیدند، رسیده‌است.
در سال ۲۰۱۸ سه عملیات تروریستی در فرانسه اتفاق افتاد که ۱۵ کشته و ده‌ها زخمی به جای گذاشت. تا زمان وقوع حمله تروریستی که شریف شیخات در استراسبورگ انجام داد، تهدیدهای تروریستی از اولویت توجه‌ها کنار رفته بود. به گفته دادستان دادگاه تشخیص فرانسوا مولینس، آنچه به این موضوع دامن زده شکست داعش در عراق و سوریه است و تقویت امکانات اطلاعاتی و افزایش همکاری‌ها و همآهنگی اروپایی در مبارزه با تروریسم. اما عملیات استراسبورگ نقاب‌ها را کنار زد و مسئولان امنیتی را ناچار کرد در محاسبات‌شان تجدید نظرکنند. دو چیز مأموریت آنها را دشوار می‌کند: اول اینکه مرتکبان عملیات اخیر از «گرگ‌های تنها» هستند و هیچ رابطه‌ای با تشکیلات خارجی خواه «داعش»، «النصره» یا «القاعده» ندارند. دوم، نگرانی از خروج ده‌ها نفر از زندان‌های فرانسوی پس از پایان محکومیت‌شان به اتهام تروریستی. وزیر کشور لوران نونز گفت «تهدید اصلی منبعش افرادی هستند که در خاک فرانسه زندگی می‌کنند و تصمیم می‌گیرند با وسایل ابتدایی جابه‌جا بشوند». مسئله دوم عنوانش خروج حدود ۴۵۰ نفر از زندان‌هاست. برخی از آنها به اتهام تروریست به زندان افتادند و بخش بزرگ‌تر به دلیل ارتکاب جرم‌هایی که در محدوده حقوق عمومی قرار می‌گیرند از جمله تندروی و رادیکالیزم اسلامی همانگونه که شریف شیخات چنین بود. اینگونه است که تهدید دوم در مقابل مکرون رخ می‌نماید و عنوانش هست تأمین امنیت برای فرانسوی‌ها و ایجاد ابزار موفق برای تعامل با افرادی که نام‌شان در فهرست‌های امنیتی وجود دارد و تهدیدی جدی هستند.
در کنار این سه پرونده مذکور، پرونده اتحاد اروپایی اولین چالش خارجی در برابر برنامه مکرون در سال ۲۰۱۹ خواهد بود. وقتی مکرون در سال ۲۰۱۷ به ریاست جمهوری انتخاب شد و نامزد راست افراطی را شکست داد، اتحادیه اروپا نفس راحتی کشید. رئیس به‌طور موقت پیشروی راست افراطی و پوپولیستی را از طریق انتخابات متوقف کرد و برنامه بلندپروازنه‌ای برای بازگرداندن جهش اروپا در همه زمینه‌ها، زیر بغل داشت. انتخابش با استقبال بی نظیری مواجه شد و به چشم «منجی» به او نگاه کردند. مکرون از ضعفی که صدراعظم آلمان انگلا مرکل به دلیل بحران مهاجران دچارش شد، از بی‌طرفی بریتانیا به دلیل «بریکست» و مشکلات داخلی ایتالیا واسپانیا استفاده کرد. جز او در میدان کسی باقی نمانده بود.
با گذشت ۲۰ ماه از ریاستش، چهره فرانسه که مکرون می‌خواست آن را رهبر اتحادیه اروپا بسازد و صدایی که در جهان شنیده می‌شود، فرو ریخت به گونه‌ای که وزیر خارجه لهستان بی هیچ تردیدی او را «مرد بیمار اروپا» لقب داد. از این گذشته امروز حال و روز اتحادیه اروپا چندان بهتر نیست.
در طبع مکرون چیزی از طبیعت ژنرال دوگل وجود دارد که می‌خواست فرانسه مستقل باشد و قوی و در حدی از احترام در سطح جهانی. اما مکرون-و اینجا چالش چهارم خانه دارد- در تلاش برای بازگرداندن نام فرانسه در جهان، راهی را درپیش گرفت شبیه «ورزش جودو» که اساسش کشیدن دیگری است و نه پس راندنش. از اینجا به رئیس‌جمهوری دونالد ترامپ و ولادیمیر پوتین نزدیک شد و سعی کرد روابط محکمی با چین و هند برقرار کند و تلاش کرد گاهی وارد پرونده سوریه بشود از طریق واشینگتن و گاهی هم از راه مسکو یا آنکارا. به توافق هسته‌ای با ایران متعهد ماند و نگاهش را هم از آفریقا نگرداند.
اینگونه به نظر می‌رسد چالش‌های چهارگانه درهم تنیده روبه روی مکرون که داخلی و خارجی‌شان به هم گره خورده‌اند. آیا خواهد توانست عقربه‌های ساعت را به عقب برگرداند و همان درخشش سابقش را بازیابد یا اینکه آنچه رفت دیگر برنمی‌گردد؟