بزرگ ترین و گسترده ترین دانشگاه دنیا” توصیف عبدالله جاسبی از دانشگاهی است که بیست و نه سال ریاست آن را بر عهده داشت تا اینکه وی بالاخره در اسفند ۱۳۹۰ بعد از جنجال های فراوان جای خود را به فرهاد دانشجو داد.

قشر محافظه کار مذهبی ایران که پیش از انقلاب تجربه راه اندازی و مدیریت مدارس مذهبی همانند مدرسه رفاه را در کارنامه خود داشت، بعد از انقلاب سودای راه اندازی دانشگاه اسلامی را عملی کرد. سودایی که پیش از انقلاب از زبان افرادی که عضو هیئت امنای مدرسه رفاه بودند شنیده شده بود. در این میان نام هاشمی رفسنجانی هم در تاسیس مدرسه رفاه و هم تاسیس دانشگاه آزاد نشانه ای از تداوم برنامه های فرهنگی قشر محافظه کار ایران بعد از انقلاب برای ورود به دوره های آموزش عالی بود. بر این مبنا دانشگاه آزاد اسلامی در ابتدا قرار بود چیزی میان دانشگاه و حوزه باشد که مدرک تحصیلی در آن اهمیت نداشته باشد اما در اولین قدم این فکر کنار گذاشته شد و دانشگاه آزاد در مسیری مشابه دیگر نظام های دانشگاهی کشور گام برداشت.

دانشگاه آزاد و گستره آن

دانشگاهی که با موافقت آیت لله خمینی و با ابتکار هاشمی رفسنجانی و عبدالله جاسبی تاسیس شد،در هیئت موسس خود افراد شناخته شده ای چون میر حسین موسوی، موسوی اردبیلی، علی اکبر ولایتی و حسن حبیبی را همراه داشت. در اساسنامه جدید این دانشگاه که در سال ۱۳۸۹ توسط محمود احمدی نژاد ابلاغ شد نام میرحسین موسوی حذف و اختیارات هیئت موسس، هیئت امنا و رئیس این دانشگاه محدود شد.
در هیئت امنای کنونی دانشگاه آزاد، نقش و دخالت دولت در تعیین ریاست دانشگاه آزاد افزایش یافته و اختیارات هیئت موسس محدود شده است. از این منظر دانشگاه آزاد گامی بزرگ به سمت دولتی شدن بیشتر برداشته است.

دانشگاه آزاد، دانشگاهی است با حدود ۳۸۵ واحد در سراسر ایران و حدود سه میلیون و ۷۰۰ هزار نفر فارغ التحصیل و یک میلیون و ۶۰۰ هزار دانشجوی در حال تحصیل. علاوه بر اینها خبرگزاری آنا و مدارس سما نیز دیگر نهادهای متعلق به این دانشگاه هستند. مجموع دارایی ها و شبکه وسیعی که این دانشگاه در کشور ایجاد کرده منبع اغواکننده ای از ثروت و قدرت را تداعی می کند که همه گروههای سیاسی را برای دستابی به مدیریت آن تحریک می کند.

دانشگاه آزاد و هجوم جوانان

دانشگاهی که فکر تاسیس به روایتی به پیش از انقلاب و به ایده های مرتضی مطهری و به روایتی دیگر آنچنان که عبدالله جاسبی می گوید توسط او و در سال ۱۳۶۱ به هاشمی رفسنجانی ارائه شد، پس از چندی با استقبال گسترده جوانان مواجه شد.

با تایید مدارک تحصیلی فارغ التحصیلان و پایان جنگ ایران و عراق، دوره گسترش واحدهای دانشگاه آزاد شروع شد که تا امروز ادامه دارد و این دانشگاه را به گفته عبدالله جاسبی به بزرگترین دانشگاه (از نظر تعداد واحدهای دانشگاهی و دانشجویان) تبدیل کرده است.

اهمیت داشتن مدرک دانشگاهی چه از نظر افزایش شانس کاریابی افراد و همچنین بالا بردن پرستیژ اجتماعی افراد از یک سو و دشوار بودن ورود به دانشگاههای دولتی از سوی دیگر دانشگاه آزاد را با سیل متقاضیان روبرو کرد.

به جز در سالهای اخیر که تردیدهایی درباره کارایی مدارک تحصیلی ایجاد شده است، در سه دهه گذشته ایرانیان نگاه مثبتی به دانشگاهی بودن و گرفتن مدرک تحصیلی بالاتر از خود نشان داده اند تا جایی که یکی از مهمترین دغدغه های مسوولان دولتی ونظامی درایران دستیابی به مدارک تحصیلی بالا و داشتن عنوان “دکتر” بوده است.

کیفیت و کمیت در دانشگاه آزاد

مناقشه بر سر کیفیت و کمیت دانشگاه آزاد از ابتدای تاسیس این دانشگاه وجود داشته است. دانشگاه آزاد تنها دانشگاهی بود که ابتدا تاسیس شد و بعداز فارغ التحصیل شدن دانشجویانش در پی تایید مدارک تحصیلی آنها رفت. بحران مربوط به تایید مدارک تحصیلی فارغ التحصیلان این دانشگاه از سال ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۷ بحث های زیادی را در مجلس شورای اسلامی و میان مسوولان وزارت علوم ایجاد کرد. مصطفی معین وزیر وقت علوم با تایید مدارک دانشجویان دانشگاه آزاد موافق نبود و بسیاری دیگر کیفیت آموزشی فارغ التحصیلان را همتراز دانشجویان دانشگاههای دولتی نمی دانستند. با این حال با کش و قوس های فراوان و با همه مخالفت ها و موافقت ها این بحران با تایید مدارک تحصیلی فازغ التحصیلان دانشگاه آزاد پایان یافت.

این اولین بحرانی بود که این دانشگاه از سر گذراند و بعد از آن نیز کم و بیش برچسب بی کیفیتی با نام دانشگاه آزاد و فارغ التحصیلان آن عجین بوده است، اگرچه در سالهای اخیر با حضور بسیاری از اساتید دانشگاههای دولتی در دانشگاه آزاد این تصویر برای بعضی واحدهای مرکزی این دانشگاه در مراکز استان کم رنگ تر شده است.

با این حال دانشگاه آزاد به گسترش دوره های تکمیلی ادامه داده و بر اساس آمار، امسال ۲۵۰ هزار نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد در دوره تحصیلات تکمیلی (کارشناسی ارشد و دکتری) سرگرم به تحصیل شده اند که این میزان نیمی از جمعیت دانشجویان تحصیلات تکمیلی کل کشور است و حدود ۱۰ هزار نفر از این تعداد تنها در مقطع دکتری مشغول به تحصیل هستند. همچنین از یک سال پیش ۲۰ درصد به ظرفیت پذیرش دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اضافه شده است.

طاهره دانشجوی دکتری در یکی از رشته های علوم انسانی در دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات به شرق پارسی می گوید: “از نظر علمی، اساتید برای دوره دکتری ما همان اساتید دانشگاه تهران هستند و با همان دروسی که در دانشگاه تهران تدریس می شود. البته در رشته ما بطور کلی چیز زیادی برای آموختن در کلاس ها وجود ندارد. از طرف دیگر روابط با اساتید تاثیر بیشتری در کسب نمره دارد تا تلاش علمی. کلا شاید بتوان گفت نیاز به مدرک دکتری است که افراد را مجبور می کند هزینه پنج میلیون تومانی را برای هر ترم تحصیلی دکتری بپردازند. نیاز به مدرک از این نظر که یا بخواهند عضو هیئت علمی شوند یا مشغول به کار.”

اگر چه تحقیقات جامعی درباره کیفیت همه واحدهای دانشگاه آزاد انجام نشده است اما بطور کلی برخی واحدهای قدیمی این دانشگاه در شهرهای بزرگ ایران وضعیت بهتری نسبت به واحدهای کوچک شهرهای حاشیه دارند. پژوهش دکتر غلامرضا معمارزاده و همکارانش درباره دانشگاه آزاد واحد بندر انزلی نشان می دهد بخشهای آموزشی، پژوهشی، دانشجویی و عمرانی این واحد، ضعیف و بخش اداری مالی و فرهنگی آن متوسط ارزیابی شده است.

تحول در تصویر ذهنی مردم از دانشگاه آزاد

هنگامی که دانشگاه آزاد بعنوان دانشگاهی که شهریه دریافت می کرد وارد فضای دانشگاهی شد از نظر علمی تصویری منفی در میان مردم ایجاد کرد. دانشگاهی تازه تاسیس که بسیاری از اساتید خود را با مدارک پایین تر از دکتری به کار می گرفت و امکانات علمی – تحقیقاتی اندکی داشت در عوض راه چاره ای بود برای بسیاری از جوانان که چندین سال پشت کنکور دانشگاههای دولتی مانده بودند.

با استقبال جوانان و خانواده های دانشگاه آزاد و تایید مدارک دانشگاهی آن توسط وزارت علوم، مسیر این دانشگاه هموارتر شد. مدیران این دانشگاه از بسیاری از اساتید دانشگاههای دولتی برای تدریس و اداره گروههای علمی دعوت کردند و اندک اندک امکانات علمی این دانشگاه گسترش یافت. تاسیس دوره های پولی دانشگاه های دولتی مثل شبانه و پیام نور نیز کمک کرد که تصور منفی از دانشگاه آزاد کم رنگ تر شود به طوری که در حال حاضر تفاوت اندکی میان دانشگاههای دولتی و آزاد وجود دارد اگر چه مسلما هنوز دانشگاههای دولتی اعتبار بیشتری دارند. نگاهی به مجموع قراردادهای پژوهشی دانشگاه آزاد با صنعت کشور در سال ۱۳۸۹ که مبلغ اندک حدود هفت میلیارد تومان را نشان می دهد گویای آنست که صنعت کشور به توانایی های دانشگاه آزاد اعتماد کافی ندارد.

دانشگاه آزاد محل درگیری سیاسی در ۸ سال گذشته

دانشگاه آزاد در سی سال گذشته با مدیریت عبدلله جاسبی اداره شده است اما روی کار آمدن دولت محمود احمدی نژاد وضعیت را تغییر داد. انتقادات از مدیریت سی ساله جاسبی بالا گرفت و این فرایند در مهرماه ۱۳۸۷ به اصلاح اساسنامه دانشگاه آزاد در شورای عالی انقلاب فرهنگی انجامید. این موضوع مورد اعتراض هیئت موسسان این دانشگاه قرار گرفت. اعضای این هیئت معتقد بودند تنها مرجع دارای صلاحیت برای اصلاح اساسنامه هیئت موسس دانشگاه است. هنگامی که هیئت موسس نتوانست مانع اصلاح اساسنامه دانشگاه آزاد در شورای عالی انقلاب فرهنگی شود هیئت امنای این دانشگاه در اسفند ۱۳۸۷ تصمیم به وقف دانشگاه آزاد گرفت. مسئله ای که با مناقشات و مخالف دولت احمدی نژاد مواجه شد.

وقف دانشگاه آزاد با مخالفت آیت الله خامنه ای متوقف شد و هیئت موسس دانشگاه آزاد به ناچار تن به اصلاح اساسنامه در شورای عالی انقلاب فرهنگی داد. در پایان این مناقشه فرهاد دانشجو گزینه مورد نظر دولت احمدی نژاد جایگزین عبدالله جاسبی در دانشگاه آزاد شد.

درگیری های سیاسی بر سر اداره دانشگاه آزاد گویای منابع عظیم قدرتی است که گستردگی این دانشگاه اکنون بوجود آورده است. تصور اینکه می توان ریاست ۳۸۵ واحد این دانشگاه و بسیاری از زیر مجموعه های آن را تعیین کرد و در مصرف منابع عظیم آن برای اهداف گوناگون سیاسی بهره برد، دانشگاه آزاد را به موضوع جذابی برای رقابت بر سر منابع ثروت و قدرت تبدیل کرده است. گویی در نبود احزاب سیاسی قوی در ایران، گروه های سیاسی در فکر بهره بردن از منابع و گستردگی نهادهایی هستند که می توانند نقش حزب گونه ای را برای مقاصد سیاسی ایفا کنند.

گروه های سیاسی در ایران همواره نیازمند امکاناتی بوده اند که بتوانند از طریق آنها هواداران وفاداری را جلب کنند و جلب و نگه داشت هواداران وفادار نیازمند امکانان مدیریتی و مالی وسیعی است. شاید از این منظر بتوان مناقشه میان هیئت امنای دانشگاه آزاد به ریاست هاشمی رفسنجانی با دولت محمود احمدی نژاد را بهتر فهمید.

با اتمام دوره دولت احمدی نژاد، زمزمه هایی که از برکناری فرهاد دانشجو به گوش می رسید، تحقق یافت. اکنون گروه سیاسی جدیدی در این دانشگاه به قدرت رسیده اند که دانشگاه آزاد و منابع آن برای آنها به همان میزان اهمیت دارد که دیگر گروههای سیاسی.