سریال سرزمین کهن

فرقی نمی‌کند. دیالوگ‌های سریال «سرزمین کهن» می‌توانست از زبان یک ترکمن، کرد، بلوچ، قشقایی، عرب، آذری، ارمنی، یهودی یا آشوری گفته شود. به هر حال به نظر می‌رسد فضای اجتماعی ایران بستر مناسبی برای اعتراض قومیت ها است.

این بار دست بر قضا این بختیاری‌ها بودند که به پخش سریال «سرزمین کهن» از شبکه سه سیما معترض شدند. معترضان در شهرهای الیگودرز، زرین شهر، اهواز، ایذه، اصفهان، فارسان، لردگان و لالی از روز پنجشنبه ۲۴ بهمن ماه درمقابل استانداری‌ها و فرمانداری‌ها تجمع کرده و با سر دادن شعارهایی خواستار مجازات تولید کنندگان این سریال شدند.

این سریال شب‌های پنجشنبه از شبکه سه سیما پخش شده و در خلال روایت زندگی قهرمان اصلی داستان، به تاریخ سیاسی – اجتماعی ایران از سال ۱۳۲۰ تا ۱۳۵۷ می‌پرداخت، اما پخش آن از قسمت چهارم به بعد به دستور رییس صدا و سیما تا حصول نتایج تحقیقات کامل متوقف شد. اگر چه «عزت الله ضرغامی» اعتراضات ارائه شده درباره این سریال را ناشی از «قضاوت زود هنگام دانست».

پس از آن بود که دامنه اعتراضات گسترده بختیاری‌ها به مجلس و دولتمردان و حتی شورای امنیت ملی کشیده شد و بیانیه‌ای با امضای بیش از۷۰ نماینده مجلس تهیه شد. آقایان «کیاسری» و «نوباوه»، دو تن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی که عضو شورای نظارت بر عملکرد صدا و سیما نیز هستند، در این مورد به تولید کنندگان سریال تذکر جدی دادند.

بر اساس خبرهای منتشر شده؛ تنها در شهر دزفول که شاهد بیشترین ناآرامی‌ها بود، بیش ازیک صد و ۲۰ نفر بازداشت شدند.

بر اساس آنچه خبرگزاری‌ها منتشر کرده‌اند شنبه گذشته در دزفول معترضان خشمگین با پرتاب سنگ به سمت سرهنگ «احمد چنداز»، فرمانده پلیس این شهر باعث زخمی شدن صورت و از دست دادن تعدادی از دندان‌های وی شدند.

این سریال، پیش از آن هم با حاشیه‌های دیگری مثل مسئله حجاب بازیگران و بهره گیری از جلوه‌های ویژه برای تعدیل به اصطلاح «بدحجابی» آن‌ها روبرو بود. از‌‌ همان آغاز انتشارخبر ساخت سریال سرزمین کهن، عده‌ای نسبت به کمال تبریزی موضع گرفته و نسبت به آنچه «عملکرد سیاسی او و هواداری آشکارش با عوامل فتنه» خوانده می‌شد اعتراض کردند.

آنچه فضا را ملتهب کرد پخش بخشی از دیالوگ این سریال بود که در آن «امیر آقایی» (چهره فرقه دموکرات آذربایجان) خطاب به خانواده بختیاری سریال می‌گوید: «به چه چیز خودتان افتخار می‌کنید؟ به کدام اصل و نسب؟ به سرپاگرفتن سگهای انگلیسی و کاسه‌لیسی کنسول انگلیس؟ می‌خواهید فردا سر کلاس برای بچه‌ها قصه اینکه بختیاری‌ها چطور بختیاری شدند را بگویم؟»

در سریال «سرزمین کهن» نقش منفی به عهده یک خانواده بختیاری، آن هم با فامیل «بختیاری» گذاشته شده که به زعم بختیاری‌های معترض، با انتخاب این نام به عمد خواسته‌اند آن خانواده تازه به دوران رسیده، نماینده هویت بختیاری تلقی شود و حتی کار تا جایی پیش رفته که عکس «سرار اسعد بختیاری» فرمانده شجاع فاتحان تهران در جریان انقلاب مشروطه که به استبداد محمد علی شاه قاجار پایان داد، در خانه این شخص به دیوار زده شده است.

معترضان می‌گویند انتخاب فامیل «بختیاری» برای خانواده نوکیسه و فاسدی که با دولت فخیمه انگلیس مرتبط است، آگاهانه بوده و کارگردان در پی آن است تا ویژگی‌های منفی این خانواده را در اذهان ناخودآگاه افکار عمومی، به کل طایفه و ایل بختیاری تعمیم دهد.

اما کمال تبریزی، کارگردان این مجموعهٔ تلویزیونی تصریح کرده است که «به نقش همهٔ اقوام کشور در مبارزات انقلاب احترام می‌گذارد و نام‌گذاری‌ها در سریال او اتفاقی است و به هیچ یک از اقوام ایرانی اشاره ندارد».

او توضیح داده که این قضاوت‌ها زود هنگام است. مردم عجله کرده‌اند و قهرمان داستان از دل همین خانواده سر برمی آورد و بزرگ می‌شود.

با بالا گرفتن دامنه اعتراضات، مدیر گروه فیلم و سریال شبکه سه، تهیه‌کننده سریال، مشاور تاریخی این پروژه و «کمال تبریزی»، کارگردان سریال در نامه‌ای رسمی خطاب به معاون صدا و سیما از مردم بختیاری عذرخواهی کردند.

«امیر آقایی» بازیگر این سریال نیز دلخوری‌اش را با نوشتن یک نامه خطاب به مردم نشان می‌دهد: «این تنها می‌تواند از فواید مخصوص فلات ما باشد که چند هفته است سربازان بی‌گناه سرزمینمان در اسارت‌ هستند و هیچ صدایی از کسی بر نمی‌آید. ما عادت داریم از سوراخ سوزن رد شویم و از درب دروازه نه!!

صدای اعتراض بختیاری‌های عزیز را شنیدم که در چند روز گذشته؛ از هر ناسزا و پیامک گرفته تا تهدید و ارعاب فروگذار نبودند. این ساده انگاری در رگ و خون ما جاری ست. یاد آور می‌شوم فیلمهای کمال تبریزی را که سالهاست توقیف است. یادآور می‌شوم ممنوع الکاری و جریمه‌ام را برای بازی نکردن در فیلمی که شما دوستش نداشتید.»

آزادی بیان، مهجور‌تر از گذشته

علی رغم همدلی با زنان و مردان سلحشور بختیاری، سوال اینجا است که چطور می‌شود شرح دلاوری‌ها و تاریخ پر پیچ و خم بختیاری را بسیط کرد و شرح داد، بدون اینکه در مقابل آن سلحشوری‌ها به خیانت‌هایی که این ایل دلاور دیده‌اند اشاره نکرد؟ آیا می‌توان ادعا کرد که مابین بختیاری‌ها آدم بد وجود نداشته؟ اگر آقای «کمال تبریزی» بین تمام مردان دلاور بختیاری یک نقش منفی گزافه گو هم پرورانده دور از واقعیت است؟ پس دلیل تاریخی کشته شدن علیمردان خان چهار لنگ و بعد از آن خیانتی که حسینقلی خان دید چه بود؟

در اینکه در نگارش دیالوگ‌های این سریال کمال بی‌دقتی انجام گرفته حرفی نیست، اما آنچه مسلم است در متن تمامی سریال‌های ساخته شده، نقش منفی هم هویت دارد، این آدم منفی به هر حال به قوم یا محدوده جغرافیایی خاصی وابسته است. مگر می‌شود ادعا کرد که اساسا کارکتر منفی در قصه‌های سرزمین ما وجود ندارد؟ به هر حال این دیالوگ را ممکن بود یک بلوچ یا کرد یا تهرانی ادا کند. با این وصف می‌شود گفت که سطح مطالبات قومیت‌ها در حد نازل دیالوگ مابین سطری یک سریال، نازل و اندک است؟ در این میان البته مرتبط کردن این اعتراضات به سرویس امنیتی غرب بسیار ساده انگارانه است گر چه نمی‌توان انکار کرد که عده‌ای هم هستند که از این گسست‌ها بهره می‌برند و در این شلوغ کاری از هر تلاشی فروگذاری نمی‌کنند تا آزادی بیان در عرصه هنر را مهجور‌تر کنند و فضا را تیره‌تر از آنچه هست نشان دهند. این گروه به دلیل مطامع سیاسی تلاش می‌کنند جامعه را تب دار نگه دارند و با تحریک احساسات قومی فضا را ملتهب کنند.

ریشه‌های ملتهب را دریابیم

فشارهای واقعی ناشی از تبعیض‌های قومی باعث شده است که دیالوگ میان متنی یک سریال معمولی، نقش پر کاه روی دوش‌‌ همان شتر معروف را بازی کند. اقوام بی‌پوست و حساس هستند و این گونه است که هسته اصلی اعتراض و شمایل خرده جنبش‌های اجتماعی شکل می‌گیرد.

طبیعی است، وقتی حقوق و فرصت‌های اجتماعی به یک نسبت مابین قوم‌های متنوع ایرانی تقسیم نشود و تلاش حاکمیت بر یکسان سازی فرهنگی متمرکز باشد، در آن شرایط است که اقوام، مرزهای فاصله بین خود و جامعه اصلی را پررنگ می‌بینند و تلاش می‌کنند با کوچک‌ترین تلنگری بر ضد آنچه که آن را «تبعیض و بی‌توجهی» قلمداد می‌کنند اعتراض کنند.

متاسفانه سیاست دولت مرکزی از زمان رضا شاه تا کنون و پافشاری متعصبانه‌اش برای «یکسان سازی فرهنگی» و اجبار قومیت‌های مختلف برای پذیرش یک تعریف واحد از فرهنگ باعث شده که هر آنچه که با مسئله قومیت‌ها مربوط است بحران زا و پاشنه آشیل جامعه باشد.

تجربه‌های عینی و واکنش‌های آشکار اجتماعی در جریان‌هایی مثل برخورد آذری زبان‌ها در جنجال کاریکاتور روزنامه ایران با عنوان «چه کنیم که سوسک‌ها سوسکمان نکنند» که منجر به زندانی شدن مانا نیستانی، کاریکاتوریست هفته نامه «ایران جمعه» و همچنین سردبیر این هفته نامه شد این مسئله را به اثبات رساند که اعتراضات پیش آمده بیش از اینکه برنامه سرویس امنیتی غرب برای براندازی حاکمیت سیاسی باشد، کاملا درونی است.

از دیر باز و از زمان رضا شاه تاکنون نگاه حاکمیت به مسئله قومیت‌ها و هر خرده فرهنگی به جز فرهنگ غالب و مسلط موجود، یک نگاه حذفی بوده و همواره به مسئله «کثرت گرایی قومی» با بدگمانی و سوءظن نگریسته شده و برای کاهش قدرت اقوام به هویت فرهنگی آن‌ها نشانه رفته است.

برای‌‌ رها شدن از این بن بست، می‌توان بدون اینکه به ایده ناخرسندانهٔ تجزیه ایران روی خوش نشان داد، با اعمال سیاست تکثرگرایی فرهنگی، به قومیت‌های گوناگون اجازه داد در دایره تعلقات و باور‌هایشان نفس بکشند. زبان محلی بیاموزند. مطابق آداب و عرف خود زندگی کنند و از نماد‌ها و نشانه‌های فرهنگی خود بهره ببرند و زبان‌ها و نشانه‌هاشان را پاس بدارند.