یکی از مجسمه های بودا که در منطقه باستانی مس عینک کشف شد. (عکس از: برنت هافمن)

یکی از مجسمه های بودا که در منطقه باستانی مس عینک کشف شد. (عکس از: برنت هافمن)

این موضوع به نظر می رسد مانند یک پلان از فیلم «ایندیانا جونز» باشد: یک گروه باستان شناسی در مقابل زمان و حملات تروریستی مبارزه می کنند تا مکان های باستانی را از تخریب قریب الوقوع نجات دهند. اما متاسفانه برای افراد زیادی که زندگی خود را در معرض خطر برای نجات گنجینه هایی مانند «مس عینک» قرار داده اند، زمان در حال گذر است. در چند هفته آینده، باستان شناسان شاید مجبور به ترک این مکان باستانی شوند، و این ممکن است باعث نابودی هر آنچه که زیر این مکان نهفته است شود جاییکه ارزش مس آن ۱۰۰ میلیارد دلار تخمین زده شده است- دومین ذخیره بزرگ شناخته شده در دنیا- و در عین حال علاوه بر معدن مس بودن یک شهر باستانی باارزش نیز است.

«مس عینک» در استان کوهستانی لوگر واقع شده است، جایی که یکی از سنگرهای طالبان بود و همچنین از منابع تامین آب کابل به شمار می رود که در ۲۵ مایلی آن قرار دارد. این مکان به طور باورنکردنی متنوع است؛ مجسمه های طلا اندود شده از بودا در این مکان پراکنده شده است و بیش از ده ها گنبد و نقاشی های گچی که در مجموع بیش از ۲۶۰۰ سال از تاریخ بودا را نشان می دهد وجود دارد. باستان شناسان همچنین دو سکه مربوط به دوران اسکندر را در این منطقه کشف کرده اند و معتقدند که این مکان می تواند به خوبی حلقه گمشده، حضور افغانستان در جاده ابریشم را نشان دهد.

در سال ۲۰۰۷، در میان هیاهوی اتهام های گسترده فساد وزرای افغانستان، دولت چین که مالک شرکت چینی گروه متالوژی یا همان ام سی سی است در قراردادی ۳۰ ساله به ارزش ۳ میلیارد دلار برنده شد و بزرگترین شرکت سرمایه گذاری خارجی را در افغانستان ایجاد کرد. با وجود تذکرهای بین المللی برای شفافیت بیشتر در اعلام قرارداد اما این قرارداد و شرایط آن تا حد زیادی ناشناخته باقی مانده است.

یکی از کارگران در حین عملیات انفجار معدن چشم چپ خود را از دست داد. (عکس از: برنت هافمن)

یکی از کارگران در حین عملیات انفجار معدن چشم چپ خود را از دست داد. (عکس از: برنت هافمن)

در سال ۲۰۰۹ ، بعد از اینکه دولت افغانستان از پنانسیل قابل توجه مجسمه های بودایی که در آن مکان کشف شده بود اطلاع پیدا کرد ، ام سی سی را تحت بازرسی دقیق و شدید قرار داد. گرچه در ابتدا، آنها تمایل به تاخیر در کار نداشتن اما مقامات چینی در برابر فشارهای بین المللی اجازه دادند تا یک موسسه باستان شناسی فرانسوی در افغانستان به نام دافا به طور موقت به این مکان و اسناد در آن دسترسی پیدا کند تا از بقایای باستانی موجود حفاظت به عمل آید.

افراد زیادی به این مکان پر خطر کشیده شده اند به طوریکه «برنت هافمن» مستند ساز معروف یکی از حمایت کننده های «مس عینک» است . در سال ۲۰۱۱ ، او شروع به ضبط روند نجات باستان شناسی این مکان برای فیلم خود به نام «بودای عینک» کرد و هم اکنون امیدوار است که بتواند با استفاده از این فیلم آگاهی عمومی را بالا ببرد تا «مس عینک» نجات یابد.

هافمن معتقد است که مخالفت محلی، به دلیل سرخوردگی های مربوط به فقدان پیشرفت، بیشتر از گذشته خود را نمایان ساخته است و این موضوع یکی از بزرگترین تهدیدها هم برای این مکان و هم ایمنی باستان شناس ها بوده است. روستائیان سابق که خانه های خود را به دلیل کار روی معدن تخریب شده دیدند ، شروع به همکاری با طالبان کردند و مین های زمینی را شبانه در مسیر جاده کار گذاشتند و علاوه بر این راکت هایی را به معدن و محل های حفاری باستان شناسی شلیک کردند. حملات طالبان تاکنون تلفات نیز داشته است به طوریکه یک کارگر افغان که در محل مشغول کار بود بعد از اینکه یکی از معادن منفجر شد، چشم خود را از دست داد و دیگری هم پاهای خود را از دست داده است. این حملات خشونت آمیز، مانع تلاش برای بازیافتن اشیای باارزش از محل شده است به طوریکه وزیر معادن افغانستان به طور چشم گیری اقدام به تشدید امنیت در آن مکان کرده است.

هافمن از مصاحبه ای نادر که توسط مقامات ام ام سی به او اعطا شده بود صحبت کرد که در آن گفت و گو آنها (مقامات ام سی سی) مکان باستان شناسی را “مشکل” بیان کردند و آمادگی شان را برای آماده سازی های وسیع بر روی مکان باستان شناسی اعلام داشتند.

استخراج از ذخایر معادن افغانستان یک موضوع بحث برانگیز است و به نظر می رسد بعد از خروج آمریکا از منطقه در سال ۲۰۱۴ به طور بالقوه ای پیچیده تر خواهد شد. برخی از ترس ها که ایجاد می شود به دلیل فقدان قدرت و اجازه دادن به کشورهایی مانند چین که سابقه ضعیفی در مدیریت محیط زیستی و فعالیت در معدن دارند است. علاوه بر این در کار استخراج، فقدان زیرساخت ها و شفافیت نیز مشاهده می شود.

[inset_right]استخراج از ذخایر معادن افغانستان یک موضوع بحث برانگیز است و به نظر می رسد بعد از خروج آمریکا از منطقه در سال ۲۰۱۴ به طور بالقوه ای پیچیده تر خواهد شد. [/inset_right]

همانطور که مشاهده می شود، دولت های چین و افغانستان در بن بست متقابل و مخربی گیر کرده اند که در آن هر دو از فقدان شفافیت برای اهداف خود سو استفاده می کنند. در یک سند دیپلماتیک که توسط ویکی لیکس در سال ۲۰۱۰ منتشر شد ، وابسته تجاری افغانستان، چین را با لقب یک «گاو شیرده» برای رشوه دادن توصیف کرد و چینی ها در مقابل به مقامات افغانی لقب «مافیا» دادند.

کنسرسیوم چینی به استفاده از رشوه در راه دور زدن مقررات مالی و محیط زیستی و نرم کردن شرایط قرارداد متهم شده است. مثال بیشتر نقل شده در این موضوع این است که در قرار داد «مس عینک» ، عبارت «غیرقابل مذاکره» بارها ذکر شده است. این اصطلاح در تلگراف های دیپلماتیک نفوذ پیدا کرده است به طوریکه گفته می شود برای تضمین تحویل، زیرساخت های حیاتی مانند خطوط راه آهن در عوض قرارداد معدن ام سی سی در اختیار این شرکت قرار می گیرد. وزارت افغانستان در حال حاضر وجود این عبارت را منکر می شود و ساخت راه آهن، در کنار پروژه های زیر بنایی مانند مدارس که در اختیار ام سی سی باشد را شایعه می خواند.

بیشتر گفته شده است که هم افغانی ها خودشان و هم به وسیله کارشناسان بین المللی درباره توسعه منابع معدنی وسیع افغانستان و رهایی کشور از وابستگی کمک های بین المللی اقدام می کنند. به طور خصوصی مقامات افغان اذعان کرده اند که فساد بومی این توانایی را دارد که قراردادهای سودآور در معادن را به خطر اندازد و آنها به طور فزاینده ای در مورد تاخیر راه اندازی استخراج برخی معادن نگران هستند. برخی معتقدند که ایالات متحده در بلند مدت کردن بی ثباتی ها منافع وسیعی دارد چرا که به عنوان راهی برای تاخیر در استخراج منابع ارزیابی شده است و اجازه می دهد تا کنسرسیوم های ایالات متحده مزایده هر قراردادی که به تاخیر می افتد را معین کنند.

علاوه بر این، برخی مقامات همچنین معتقدند که دولت های چین و هندعمدا اقدام به تاخیر در پروژه ها می کنند تا از این راه اجازه دهند تا لابی هایی با دولت افغانستان صورت گیرد و شرایط قراداد را به نفع شرکت های استخراج کننده معدن تغییر دهند.

در کشوری که به شدت به درآمد نیاز دارد، خیلی بیشتر از آنکه ترس از مدیریت بد در مکان های باستانی و منابع معدنی وجود داشته باشد، ترس از فساد و تاخیر در قراردادها وجود دارد. شاید ناراحت کننده تر از تخریب عمده میراث فرهنگی غنی افغانستان ، پتانسیل برای آسیب محیط زیستی دائم و فاجعه بار در این مکان ها باشد. چین دارای سابقه بد در مدیریت محیط زیستی و تعامل با جوامع محلی است که اسناد آن در درگیری های معدن در مارکونای پرو وجود داشته است.

هافمن در مستند خود، عواقب مخرب واگذاری استخراج منابع غنی غرب آفریقا را به کمپانی های چینی یادآور شده است. او از این می ترسد که این روند می تواند در «مس عینک» تکرار شود و اینکه «افغانستان هیچ بهره ای از این معدن مس نبرد. » او اخطار می دهد که قول زیر ساخت ها و کار برای مردم استان لوگر ممکن است هرگز محقق نشود، و سناریون محتمل این است که «چینی ها مدیران خود را به همکاری فراخوانند . بنابراین تنها چیزی که مردم محلی می توانند به آن امیدوار باشند همین درآمد کم و شغل سطح پایین است.»

در حالیکه متخصصان معدن بانک جهانی تعهد به حفاظت از گنجینه های فرهنگی در «مس عینک» را مورد ستایش قرار می دهند و از آن به عنوان یک نمونه موفق یاد می کنند اما خیلی ها هنوز در این زمینه متقاعد نشده اند. مخالفان دیگر مدیریت این مکان ، باستان شناسان و متخصصان معدن از موسسه اتحاد برای بازسازی تاریخچه فرهنگی (ARCH) هستند، کسانیکه این وضعیت را با عنوان «بازی با حاصل جمع صفر» توصیف می کنند. در یک گزارش منتشر شده در ژوئن سال ۲۰۱۲ ، این موسسه در پنلی استدلال کرد که فقدان شفافیت، همراه با فقدان کامل رعایت مقررات زیست محیطی ، باعث شده است تا ترک کردن این مکان آسیب پذیر ، آسیب های دائمی و ضرر به مردم محلی که منتظر بهره برداری از این مکان هستند را در پی داشته باشد.

اکثر افراد می توانند اهمیت «مس عینک» در قوانین و مقررات حفاظت از میراث فرهنگی را قبول کنند و فشارهای خود را برروی کمپانی های استخراج معدن برای ایجاد مکان های سازگار با محیط زیست پایدار و فراگیر در سراسر افغانستان قرار دهند. هیچ کدام از این موضوعات بدون افزایش همکاری و شفافیت بین دولت افغانستان و کنسرسیوم فعال در این معدن ممکن نیست.

با وجود تعیین ضرب الاجل در دسامبر ۲۰۱۲، باستان شناس هایی که در «مس عینک» مشغول کار هستند با احتیاط این خوشبینی را نیز دنبال می کنند که لابی ها بتواند زمان بیشتری را برای آنها به ارمغان بیاورد. هافمن، به زودی به این مکان برمی گردد تا انعکاس این احساسات باشد: «شاید من شاهدی برای پایان «مس عینک» باشم اما من واقعا امیدوارم چنین اتفاقی نیافتد.»