نمایشگاه دیوید بووی

نمایشگاه دیوید بووی

جشنواره های بزرگ نمایشی، از ادینبورگ تا آوینیون، جدال دیرینه کهنه و نو را به میان می کشیدند و انتخاب مدیر موزه قطر به عنوان “تاثیرگذارترین فرد حوزه هنرهای تجسمی” ( به عنوان کسی که قدرت خرید زیادی دارد) از سلطنت پول بر دنیای هنرهای تجسمی حرف می زند.

در این مقاله نگاهی داریم به ده نمایشگاه یا اجرای برجسته و پرسر و صدای سال.

سوفی کل و اتاق هتل

سوفی کل، هنرمند برجسته فرانسوی، همیشه تجربیات تازه ای را در حیطه هنرهای تجسمی رقم زده است. این بار در آخرین اثرش در جشنواره آوینیون امسال، در اتاقی در یک هتل میزبان بازدیدکنندگانش بود در حالی که بر روی تخت اتاق دراز کشیده و دورتا دور عکس یا اشیایی را قرار داده بود که در زندگی او بسیار اهمیت داشتند و زیر آن داستان جذابی را درباره روابط و زندگی شخصی اش نوشته بود.

این بار هم به مانند اثر قبلی، خواندن دفترچه خاطرات مادرش، سوفی کل مرز میان خصوصی و عمومی را می شکند و با مخلوط کردن دو جهان و برداشتن حدفاصل، مخاطب را در خصوصی ترین لحظات عمرش شریک می کند؛ همان طور که چند دهه قبل کسانی را از خیابان انتخاب می کرد و به خانه اش می برد تا به عنوان هنر اجرا (پرفرمانس آرت) مدتی را در خانه شخصی او بگذرانند.

چمدان گمشده رابرت کاپا

عکسی از مجموعه چمدان گمشده رابرت کاپا

عکسی از مجموعه چمدان گمشده رابرت کاپا

رابرت کاپا را همه به عنوان یک عکاس طراز اول جنگ می شناسند که عکس های بی نظیری بخصوص از جنگ های داخلی اسپانیا به ثبت رساند. اما همیشه قصه یک چمدان گمشده پر از نگاتیو عکس های او از جنگ های داخلی اسپانیا در سال ۱۹۳۹ زبانزد خاص و عام بود، تا این که این چمدان به تازگی در مکزیک پیدا شد.

نمایشگاه امسال موزه یهودیان در پاریس، پرده از این چمدان و این نگاتیوها که تعداشان به ۴۵۰۰ عکس می رسید، برداشت و عکس های استثنایی ای از کاپا و دوست دخترش، گردا تارو (و همین طور سیمور) را در معرض دید علاقه مندان گذاشت؛ عکس هایی که تمام سال های جنگ داخلی اسپانیا از ۱۹۳۶ تا ۱۹۳۹ را پوشش می دهد، از جمله عکس هایی از ارنست همینگوی و آندره مالرو در کنار افسران جنگ.

کاپا و تارو، شجاعت را با خلاقیت هنری می آمیزند و نمونه هایی عالی از عکس خبری به عنوان هنر ارائه می کنند.

هفتاد و پنج سالگی جرج بازلیتز

جرج بازلیتز نقاش برجسته آلمانی هفتاد و پنج ساله شد و موزه بزرگ آلبرتینا در وین، در یک بزرگداشت ویژه مجموعه ای از آثار ده ساله اخیر او را گرد آورد.

بازلیتز در پیوند اکسپرسیونیسم با فضاهای مدرن به ترکیب غریبی می رسد و رد پا و امضای خود را با تلفیق اکسپرسیونیسم آلمان از اوایل قرن با جهان انتزاعی نقاشان آمریکایی نظیر جکسون پولاک باقی می گذارد؛ در ثبت تنهایی انسان در جهانی سوبژکتیو .

بازلیتز اعتراض خود را به مناسبات جهان با برعکس نقاشی کردن آدم هایش نمایان می کند. او به ما می گوید که نکته ای در این جهان وارونه است و با کفش هایی بزرگ برای فیگورهایش آنها را به جنگ دنیایی نامتعادل می فرستد.

مسخ چینی

یکی از آثار پرسر و صدای جشنواره ادینبورگ، اجرای مسخ کافکا از وو سینگ کوئو بود که رمان معروف کافکا را به شکل اپرای پکن اجرا کرد.

دکور و صحنه که یادآور آثار باشکوه اپرای پکن است این بار به شیوه ای مینی مالیستی در فضای خانه گرگور زامسا خلاصه می شود و محیطی بسته و رازآلود محمل مناسبی می شود برای این داستان ابدی درباره شخصیتی که از خواب بیدار شده و می فهمد که به شکل یک حشره بزرگ درآمده است.

این اجرای تک نفره می تواند روح اثر کافکا را در یک تجربه تازه و متفاوت ارائه کند.

پیکاسوی بیست و یک ساله

نقاشی های پیکاسو را در همه جای جهان می توان یافت، اما یک نمایشگاه کوچک شگفت انگیز در گالری کورتالد در سامرست هاوس لندن از بیست و یک اثر پیکاسو درسال ۱۹۰۱ یعنی پیکاسویی که تنها نوزده سال داشت،چهره دیگری از این نابغه قرن ترسیم می کند.

این نمایشگاه که “پیکاسو شدن: پاریس ۱۹۰۱ ” نام داشت، آثار دیدنی ای را از موزه های مختلف دنیا از متروپلیتن نیویورک تا هرمیتاژ سن پطرزبورگ و موزه پیکاسوی بارسلون گردآورده بود.

۱۹۰۱ سالی است که پیکاسو از اسپانیا به پاریس می آید و دیوانه وار نقاشی می کشد؛ حتی روزی سه تابلو و در نهایت شصت اثر در طی یک ماه. اما عجیب این که همه شاهکار هستند یا نزدیک به شاهکار! نبوغ بهترین کلمه برای توصیف آن است.

لوسین فروید بزرگ

یکی دو سال بیشتر از مرگ لوسین فروید نگذشته، اما او از جمله نقاشانی بود که در طول حیات اش به یک اسطوره بدل شد.

امسال نمایشگاه شگفت انگیزی از آثار او در وین گرد آمد تا باز ستایشی باشد برای این نوه زیگموند فروید که پوست زیبای انسان را کنار می زند تا درد و رنج درونی او را نمایان کند.

فروید اطرافیانش را سوژه نقاشی هایش قرار می داد و به رغم اختلاف ظاهری آنها، نوع رویکرد نقاش به سوژه کمابیش یکسان بود و از دهه چهل تا آخرین نقاشی هایش در سال ۲۰۱۱ تغییر چندانی نکرد.

او با مدل هایش مهربان بود و حتی برایشان غذا می پخت، اما به هنگام کار اجازه نمی داد تا حرف بزنند؛ تنها باید ثابت می ماندند تا او مثل جراحی زبده برهنه شان کند و تلخی های درونشان را آشکار کند.

باله اسکاتلندی

جشنواره ادینبورگ امسال میزبان اجراهای دیدنی و متفاوتی از گروه باله اسکاتلندی بود که به نقطه اوج جشنواره امسال بدل شد.

این برنامه متنوع اودیسه های رقص نام داشت که باله سنتی را با باله مدرن می آمیخت و در اجراهایی متنوع امکان های تازه ای فراهم می آورد.

سیسگو یکی از اجراهای این برنامه بود که در آن تماشاگر باید کفش های خود را در می آورد و در میان صحنه در کنار رقصندگانی قرار می گرفت که تماشاگر را در اجرا شریک می کردند. به ناگاه برخی از تماشاگران، رقصنده از آب درمی آمدند و تمیز دادن تماشاگر از رقصندگان ناممکن می شد.

هیاهوی دیوید بووی

نمایشگاه دیوید بووی در موزه ویکتوریا و آلبرت لندن، یکی از پرسر و صداترین و پرمخاطب ترین نمایشگاه های سال بود؛ اما بیشتر به هیاهوی بسیار برای هیچ می مانست تا نمایشگاهی جدی.

شکی نیست که بووی به عنوان یک خواننده که طی شش دهه فعالیت صد و چهل میلیون آلبوم فروخته و بیش از هزار اجرای زنده در سی و یک کشور داشته، شخصیت جذابی برای هوادارانش است؛ اما برگزار کنندگان نمایشگاه سعی دارند چهره متفاوتی از او ارائه کنند: روشنفکری عاشق مارسل دوشان،تحت تاثیر کابوکی و مفهوم ماسک در هنر،متاثر از اکسپرسیونیسم، یک چهره فرهنگی در باز کردن فضای جنسی، یک طراح لباس شگفت انگیز، یک بازیگر زبده و خیلی چیزهای دیگر که تنها آمال و آرزوهای این خواننده و آهنگساز به نظر می رسند تا واقعیتی اثبات پذیر.

پرتره های من ری

سینمادوستان من ری را با فیلم های تجربی اش می شناسند، اما نقش و موفقیت من ری را می توان در عکس هایش جست و جو کرد.

نمایشگاه پرتره های من ری در نشنال پرتره گالری لندن، صد و پنجاه عکس من ری را یکجا گرد آورد تا در یک نمایشگاه به یادماندنی، گزیده ای از پنجاه سال کار یکی از مهمترین هنرمندان قرن بیستم را ارائه کند.

در این عکس ها که غالباً ابعاد بسیار کوچکی داشتند، انواع دوره های کاری من ری را می شد دید؛ از این که چطور می توان صورت اشخاص را به شکلی متفاوت عکاسی کرد تا دغدغه های عکاس را بر سوژه اصلی اولویت داد. برای همین است که مخاطب شاید هیچ گاه مثلاً کاترین دونوو را به این شکل ندیده است که در عکس های من ری می بیند.

دالی افسانه ای

دالی سالوادور

دالی سالوادور

نمایشگاه حیرت انگیزی از سالوادور دالی نقاش برجسته اسپانیایی در موزه ژرژ پمپیدوی پاریس به یکی از پرمخاطب ترین اتفاقات هنری سال بدل شد.

این نمایشگاه که بعدتر در مادرید هم ادامه یافت، چهره کاملی از این نقاش سوررئالیست طراز اول ترسیم می کرد: صد و بیست اثر دالی که از مکزیک تا سن پطرزبورگ و تیت لندن گرد آمدند تا یکی از بزرگ ترین و موفق ترین نمایشگاه های سال را رقم بزنند.

حسن نمایشگاه تنوع آن بود که از آثار دالی در هفده سالگی تا آخرین آثارش در دهه هشتاد را دربرمی گرفت. دالی از همان حوالی بیست و چند سالگی که سبک و سیاق خود را می یابد- با توسل به سوررئالیسم و رها کردن ذهن برای ترسیم رویا و بدل کردن جهان اطراف ما به جهانی ظاهراً به شدت آزاد و رها و شاید حتی فانتزی و دلچسب، اما در نهان تلخ و تیره- آخرالزمانی را ترسیم می کند که به شدت با احوال پیچیده بشر قرن بیستم هماهنگی دارد.