ولادیمیر پوتین و بشار اسد رؤسای جمهور روسیه و سوریه در حال رفتن به سالن اصلی در کرملین در سفر ناگهانی و اعلام نشده اسد به روسیه – عکس از آژانس عکس خبری اروپا

ولادیمیر پوتین و بشار اسد رؤسای جمهور روسیه و سوریه در حال رفتن به سالن اصلی در کرملین در سفر ناگهانی و اعلام نشده اسد به روسیه – عکس از آژانس عکس خبری اروپا

روسیه، بعد از مداخله نظامی خود در سوریه خیلی صبر نکرد تا به صورت فعالانه تحرکات سیاسی خود را دنبال کند. می توان گفت  نتیجه آن هم به ثمر رسیدن چشم انداز مسکو به حل و فصل بحران سوریه بود.

مسکو در این باره  به تناقض غربی ها اعتماد کرد، و این امر ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه را قادر ساخت تا در صدر میدان قرار بگیرد و طرحی را ارائه دهد که کرملین را به بازیکنی بین المللی تبدیل می کند که نه می توان با آن مقابله کرد و همزمان نمی توان آن را کنار گذاشت.

پس از آن که کناره گیری بشار اسد، خواسته ای بین المللی  و بی چون و چرا بود، اینک از واشنگتن و لندن گرفته تا پاریس و برلین، و دیگر پایتخت های غربی، که بحران رسیدن مهاجران سوری به آن ها فشار وارد آورده است، نشانه هایی از عدم ممانعت آن ها با ماندن اسد برای مدت مؤقت وجود  دارد، که این امر بی شک دوستان نزدیک سوریه، یعنی عربستان سعودی و ترکیه را در وضعیت جدا شده ای قرار می دهد، چرا که ماندن اسد را تحت هر شرایطی رد می کنند، و این  امر آن ها را مجبور کرد در میدان مین خطرناکی راه بروند و با اکراه با این تحول بین المللی که به نفع موضع روسیه است، موافقت کنند. می توان گفت که روسیه و ترکیه از ماندن اسد، حتی اگر مؤقت باشد، هیچ فایده ای نمی بینند، با این حال آن ها با  تمایلات شدید بین المللی مخالفت نمی کنند، به امید این که حل و فصل سیاسی بتواند به حل این بحران بینجامد که روز به روز پیچیده تر می شود.

آیا می توان گفت که دیدگاه اخیر روسیه بهترین راه حل است؟ قطعا هیچ کس نمی تواند چنین چیزی بگوید، با این حال با توجه به ضعف کشورهای غربی در ایستادن کنار مردم سوریه، و تحویل دادن کلید بحران به روسی ها، این پیشنهاد بهترین راه حل بدی است که می تواند پذیرفته شود، زیرا تمام جهان کم کم از سوری ها دست کشیدند، و تنها ریاض و آنکارا افتخار مبارزه با جنبش بی تفاوتی بین المللی در سوریه را دارند، حتی با وجود برخی تغییرات در موضع گیری آن ها نسبت به ماندن اسد به طور موقت، چیزی که می توان اعتراف کرد برای تمامی جامعه بین المللی به عنوان یک خط قرمز شناخته می شد. آن گونه که در طرح پیشنهادی قبل از رفتن اسد آمده است ، در واقع او ممکن است نه تنها ۱۸ ماه باقی بماند، ، بلکه ممکن است این بحران به همین وضعیت ادامه یابد، و پس از سه یا چهار سال، و یا حتی ده سال دیگر شگفت زده شویم که بحران همچنان شعله ور است و تا زمانی که روسیه همچنان به حمایت سیاسی و نظامی اسد ادامه می دهد، او به عنوان رئیس جمهور باقی مانده است، حتی اگر قلمرو دولت او تنها بخش کوچکی از سوریه باشد.

معضل عمده ای که باقی می ماند، چگونگی اطمینان یافتن از حذف اسد، در روند سیاسی مرحله آینده است، و آیا مسکو واقعاً قادر به ارائه تضمین های واقعی خواهد بود که اجازه باز تولید مجدد رژیم کنونی در یک قالب جدید را ندهد؟

متأسفانه عدم حضور آمریکا، که پس از آن که فرمانده بود به یک دنباله رو تبدیل شد، اعتماد کردن به چشم انداز روسیه برای ایجاد راه حلی واقعی و غیر پیچیده با تاکتیک های جنگی را تضعیف می کند، به ویژه در شرایطی که مخالفان سوریه هنوز به جدیت روس ها در رسیدن به یک توافق سیاسی واقعی متقاعد نشده اند. بنابراین و با وجود پیشرفت سیاسی در نشست چهارجانبه وین در خصوص سوریه که جمعه گذشته برگزار شد، مشخص شد که آمریکا نه تنها با اقدامات مسکو ممانعتی نکرد، بلکه حتی یک موضع قوی درباره علاقه واشنگتن در به دست گیری زمام امور برای حل بحران در سوریه اتخاذ نکرد.

واقعیت تلخ این است که مسکو نردبانی برای پایین آمدن تمامی کشورها از درخت سوریه قرار داده است، اما هنوز قادر به تضمین بقای اصل درخت، پس از پایین آمدن همه از روی آن نیست.