واقعیت این است که سازماندهی و گفتمان و رفتار و مهم تر از اینها، مهارت سیاسی «حماس»، این بار مرا شگفت زده کرد. شاید این نخستین بار است که از «حماس» تمجید می کنم چرا که بنده مثل عده بسیاری، همواره منتقد این گروه تندرو هستم. حماس عامل اصلی برخی از ناآرامی ها و تنش ها و فرصت های از دست رفته و گرفتاری مردم -چه در نوار غزه و چه در خارج- است. «حماس» در توافق آتش بس با اسراییل نشان داد که از مهارت سیاسی بیشتری نسبت به گروه های همفکر خود برخوردار است. حماس با هزینه ناچیزی دستاورد بزرگی کسب می کند. چنانچه این توافق برقرار شود حماس از محاصره مرگباری که اصلا به منظور از میان برداشتن این گروه تنظیم شده بود جان سالم به در می برد. در این شرایط، حماس ثابت کرد که رفتار زیرکانه تری نسبت به رقیبش یعنی حکومت خودگردان فلسطین و حتی در مقایسه با جنبش فرتوت «فتح» که مراکز تصمیم گیری استراتژیک فلسطین از دهه هفتاد میلادی تا کنون در انحصارش قرار دارد در پیش گرفته است.

ما منتظر به ثمر نشستن توافق «پنج ساله» درباره صلح و بازگشت آرامش بین دو طرف هستیم. حالا درست است که این توافق صلح موقت است و پایدار نیست اما در یک واقعه نادر «حماس» توسط دولت اسراییل به رسمیت شناخته می شود که یک گروه قانونی فلسطینی و نه دولت ضمیمه به دولت رام الله هستند. در مقابل، اسراییل از حمله به مواضع حماس و نوار غزه خودداری و «حماس» هم حمله هوایی یا زمینی که از طریق تونل ها و موشک و بالن های آتش زا را متوقف می کند. کنترل دو گذرگاه ابو کرم و رفح به «حماس» واگذار می شود و دامنه مناطق دریایی تحت کنترل حماس ۱۲ کیلومتر دیگر بیشتر می شود و حق تردد برای کالاها و افراد آزاد شناخته شده و شماری از زندانیان عضو حماس در اسراییل آزاد می شوند. «حماس» با فریب دولت رام الله که شکست گفتگوها را قطعی تصور می کرد توانست از کارشکنی در مسیر این گفتگوها جلوگیری نماید.

پرزیدنت محمود عباس مطمئن بود که توافق میان «حماس» و اسراییل به جایی نمی رسد و حالا او به تنش زایی و انتقاد روی آورده است. حکومت خودگردان، اکنون در مقام «حماس» و «حماس» در مقام «حکومت خودگردان» نقش آفرینی می کند. مشاوران ابو مازن (محمود عباس) در رام الله می گفتند که نشست بین حماس و اسراییل ممکن نیست. وقتی که دو طرف بر سر یک میز نشستند آنها گفتند که دو طرف به توافق نخواهند رسید. اما دست آخر دو طرف به توافق رسیدند و رام الله هنوز دچار توهم است.

چند ماه پیش، «حماس» به دولت رام الله متوسل شد تا هزینه برق و تلفن و حقوق کارمندان را پرداخت کند اما از واگذاری کامل اداره نوار غزه به رام الله در ازای پرداخت هزینه هایش خودداری کرد. حالا «حماس» تصمیم گرفته تا به جای اینکه این منابع مالی را از حکومت رام الله بگیرد آنها را به طور مستقیم از اسراییل دریافت کند. اسراییل همان دشمنی است که از دوستی با او گریزی نیست. دستاورد حماس در این توافق از مساله پول برق و تلفن فراتر می رود، آنهم در مقابل تقریبا هیچ.. پنج سال خواب زمستانه. منشا گرفتاری های «حماس»، ضعف رژیم اسد و محاصره رژیم خامنه‌ای است. متحدان «حماس» تنها محمد دحلان و دولت مصر بودند که با حمایت این دو توانست به دستاوردی فراتر از همه انتظارات برسد. گمانه زنی ها این بود که «حماس» زیر نظارت حکومت خودگردان فلسطین قرار بگیرد و رام الله خواسته هایش را از حماس مطرح کند و از اسراییل هم به خاطر این توافق امتیاز بگیرد.

 عده ای از حماس انتقاد می کند که چرا به توافق آتش بس پنج ساله تن داده است. «حماس» در واکنش خواهد گفت که چه پیشنهاد و طرح دیگری به جز این توافق در پرتو تحولات خطرناک سیاسی کنونی در منطقه مطرح است. گروهی می گوید که این توافق منجر به تفرقه افکنی بین دو گروه فلسطینی می شود اما همین گروه نمی توانند منکر این شوند که رابطه بین حماس و حکومت خودگردان بر اثر رفتارهای متقابل این دو گروه به شدت تیره و تار است. آنهایی که حماس را به دلیل اینکه این توافق زیر نظر مصر انجام شده به باد انتقاد خواهند گرفت فراموش نکنند توافق بین حضور مصر ممکن نیست.

 چرا این توافق به مدت پنج سال تنظیم شده است؟ نحوه حساب و کتاب ضامن توافق هنوز مشخص نیست. هنوز معلوم نیست که آیا این مدت آزمونی است برای مقاصد دو طرف یا اینکه دوره گذاری است به مرحله دیگری که شاید مهم تر باشد. اسراییل به «حماس» اعتماد ندارد. اسراییل همواره «حماس» را به خاطر راکت هایی که توسط گروه های مسلح خارج از کنترل حماس در غزه پرتاب می شوند سرزنش می کند. از سوی دیگر، «حماس» به وعده های اسراییل اعتماد ندارد. به عنوان مثال، اسراییل زندانیانی را که در جریان تبادل اسرا با شالیت آزاد کرده بود دوباره بازداشت نمود. دو طرف در پنج سال آینده فرصت بزرگی پیش رو دارد که شاید بستر ساز تحولات مهمی در فلسطین در آینده باشد.

 

 

عبد الرحمن الراشد – “حماس” وصفقه الخمس سنوات

الحقیقه أننی فوجئت بـ”حماس” هذه المره، التنظیم والحکم، اللغه والأسلوب، وفوق هذا بالمهاره السیاسیه. ربما هذه المناسبه الوحیده التی أطری فیها “حماس”، وأنا، مثل کثیرین، ناقد دائم للتنظیم المتطرف، لما سببه من فوضى وأزمات وما أفسده من فرص، وما ورط فیه شعب