این روزها بسیاری از رسانه‌های جهانی و محلی دربارهٔ خبر تشکیل یک پیمان امنتیی در خاورمیانه (MESA) یا آنچه می‌توان «پیمان ناتو عربی» نامید، سخن می‌گویند. به نظر می‌آید که چارچوب کلی انجام چنین پیمانی وضع شده و تنها باید به انتظار نشست و نحوه پیش رفت مسائل مربوط بدان را در آینده نظاره کرد و جزئیات بیشتری را دریافت نمود.
نمی‌توان این طرح را، هر نامی که داشته باشد، بدون در نظر گرفتن زنجیره ای از رخدادهای منطقه که با هم یک تصویر یگانه را تکمیل می‌کنند مطالعه کرد. تصویری که به واسطه آن نشانه‌های بازسازی یا تکوین یک نظام جدید بین‌المللی در منطقه هویدا می‌شود. می‌توان با اطمینانِ برخاسته از حدس بخردانه چنین گفت که در بخشی از خاورمیانه تلاش‌هایی برای تشکیل یک نظام امنیتی (همراه عواملی هم پیمان و ساختاری با حمایت قدرت‌های بزرگ جهانی) یا حتی یک نظام منطقه ای کاملاً جدید در حال پیگیری است.
گفتگوهای اخیر منامه را می‌توان یک نشانه روشن از پیشرفت طرح بالا دانست: هر چند جزئیات موضوع برخی جلسات فرماندهان ارتش‌های خلیج و مصر و اردن با فرمانده پایگاه میانه آمریکا که اندکی قبل از این گفتگو صورت گرفت، بیان نشده‌است.
بنیاد این نظام جدید، بازدارندگی ایران و مقابله با همه تهدیداتی است که از جانب آن متوجه کشورهای منطقه شده‌است. اما برای بسیاری از بازیگران دیگر مانند آمریکا و اسرائیل هدف محاصره ایران و تلاش برای تغییر رژیم حاکم بر آن است. برخی از خبرها حاکی از آن است که اعضای این پیمان در حال شکل‌گیری، کشورهای خلیج و مصر و اردن هستند هر چند احتمال می‌رود که اسرائیل نیز عضو این پیمان باشد. ایالات متحده آمریکا نیز که صاحب ابتکار این طرح بود در همه کارهای این پیمان به صورت واقعی مشارکت خواهد داشت هر چند از لحاظ رسمی عضو این پیمان نخواهد بود. البته برای پیشبرد این پیمان ضروری بود که روابط با اسرائیل تغییر بنیادین بیند و به همین سبب بود که در برهه اخیر تماس‌های زیادی را از جانب کشورهای خلیج با اسرائیل مشاهده کردیم که از میان آنها مسافرت نخست‌وزیر اسرائیل به عمان و مشارکت کاروان ورزشی اسرائیل در قطر و دیگر فعالیت اسرائیل در کشورهای امارات و غیره است.
از سوی دیگر هر چند مسکو سعی می‌کند روابط خود با برخی کشورهای نامزد پیوستن در این پیمان را تقویت بخشد و بر ضرورت استحکام روابط با کشورهای خلیج تأکید می‌کند اما به نظر می‌آید که تشکیل این پیمان تحت نظارت ایالات متحده آمریکا و در نتیجه افزایش دخالت آن در منطقه خاورمیانه با اهداف مسکو و طرح «هلسنکی خاورمیانه» همسو نباشد. البته هنوز تأثیر این طرح بر روی برنامه‌های دولت‌های بزرگی مانند مسکو و چین و هند و روابط آنها با ایران قابل ارزیابی درست نیست؛ و به نظر می‌آید که این کشورها به روابط تجاری با ایران دست کم در حال حاضر و در سایه معافیت‌های آمریکایی ادامه دهند.
پیش‌بینی می‌شود این طرح در نشست سران واشینگتن در ژولای ۲۰۱۹ راه اندازی شود و تحلیل گران بر این نظرند که برای موفقیت این طرح ضروری است بحران متعلق به روابط با قطر حل شود.
به هر حال ما در برابر این همه تحولات در حال شکل‌گیری در منطقه می‌توانیم این پرسش را مطرح کنیم که آیا پس از این طرح‌ها تلاش برای عقد «توافق قرن» ادامه خواهد داشت و به راه حلی برای مسئله فلسطینی خواهیم رسید. آیا این راه حل صلح را برای این منطقه به ارمغان خواهد آورد یا اینکه این طرح آمریکایی همسو با بنیامین نتانیاهو امیدهای فلسطینیان برای یک دولت فلسطینی و حق بازگشت آورگان را برباد خواهد داد؟