تصویری از انفجار در حومه صنعا – عکس از الشرق الأوسط

تصویری از انفجار در حومه صنعا – عکس از الشرق الأوسط

سردرگمی بین نتیجه گیری و حقایق، خرافات ایجاد می کند. مانند اخباری که اخیراً درباره تغییرات وعده داده شده در منطقه منتشر شده است. گفته شد که در سوریه فرجی حاصل شد، و روسیه موضع خود را نسبت به موضع ایران تغییر داد و دیگر به بشار اسد رئیس جمهور سوریه پایبند نیست، و عقب نشینی حوثی ها در یمن در پی معامله ای با ایران صورت گرفت، و عربستان سعودی از مخالفان دولت سوریه دست کشید و با اسد آشتی کرد، و لبنانی ها می توانند پس از توافق ایران و آمریکا، رئیس جمهور انتخاب کنند، و موضع جدید نخست وزیر عراق، از جمله بسته آشتی خلیج و ایران است، و عربستان سعودی به حماس علاقمند شده است، و دست از حمایت تشکیلات خودگردان فلسطین کشیده است.

تا کنون حتی یک دلیل ملموس مبنی بر به وقوع پیوستن یکی از این تحولات بزرگ وجود ندارد و گمان نمی کنم که تغییرات بزرگی در زمینه سیاسی و یا نظامی اتفاق بیفتد.

اشتباه از کسانی است که در خواندن فعالیت های سیاسی که سرعت آن در چند هفته گذشته افزایش یافته است، عجله کردند. در تجزیه و تحلیل های خود مژده دادند که قدرت های منطقه ای و بین المللی بلأخره تصمیم گرفتند که اوضاع معلق در خصوص آشتی در سوریه و یمن و عراق و لبنان و خلیج را حل و فصل کنند.

مشکل این است که بسیاری از ما بین اطلاعات و تجزیه و تحلیل و بین اخبار و نظریات اشتباه می کنیم. به طور مثال، دیدارهای بین وزیر خارجه آمریکا با وزیران مجموعه کشورهای خلیج، لزوما نشان دهنده یک تغییر در قبال موضع سوریه نیست.

اما اظهارات محمد جواد ظریف وزیر خارجه ایران، مبنی بر علاقمندی تهران به همکاری و آشتی با کشورهای خلیج، تا کنون تنها اظهاراتی بدون برنامه ریزی است. و شاید چیزی بیش از یک پاسخ به خواسته آمریکا نباشد که ایران به رقبای خلیجی خود یک روحیه مثبت نشان دهد تا از انتقاد کردن توافق هسته ای دست بکشند. ظریف هم تا کنون چیز مشخصی مطرح نکرده است و تا کنون چیزی بیش از یک حرکت دیپلماتیک ندیدیم که از آن جمله تلاش های قطر و عمان برای آشتی با ایران است. ایرانی ها نه قصد دست کشیدن از سوریه و عراق را دارند، و نه همکاری برای حل و فصل اختلاف پوزیشن ها در لبنان که به آسانی انجام می شود. اما در یمن، بهبود سیاسی پیش آمده در نتیجه پیشروی نظامی، و آزاد سازی عدن و ضربه وارد آوردن به شورشیان به وجود آمد و به موضع گیری سیاسی تهران ارتباطی ندارد.

مهم ترین دلیلی که شایعات را تکذیب می کند، تصریحات عادل الجبیر وزیر خارجه عربستان سعودی در مسکو است که گفت عربستان به هیچ عنوان راه حلی که اسد را رئیس جمهور باقی بگذارد نمی پذیرد. وی در حالی که در کنار وزیر خارجه روسیه نشسته بود بسیار صریح این جمله را گفت. در حالی که وزیر خارجه روسیه بر موضع مخالف موضع عربستان سعودی تأکید کرد. اما خبر انفجاری و شگفت آفرین، سفر مسؤل امنیتی سوریه به شهر جده بود، که احتمالاً در چارچوب تماس های قابل قبول بین دشمنان درج می شود. اگر دولت دمشق راه حل جدیدی ارائه دهد، طبیعی است که عربستان سعودی به آن گوش فرار دهد، اما لزوماً نباید آن را بپذیرد. همچنین سفر خالد مشعل، رهبر جنبش حماس به عربستان سعودی در تبعید، به معنای تغییر موضع ریاض نیست. موضع گیری بر اساس ضوابط قانونی و منافع واضح و آشکار سیاسی است. مشروعیت، همان تشکیلات خود گردان فلسطین است، اما آن چه در غزه است، «دولت برکنار شده» شمرده می شود. و منافع عربستان سعودی در خصوص فلسطین، در حمایت از سلطه مشروع، و همکاری با کشورهای منطقه، و به ویژه مصر است. آن چه درباره خشم ایران از ارتباط بین ریاض و غزه شایع می شود، تنها تبلیغاتی از سوی حماس برای تحریک عربستان سعودی جهت برقراری رابطه با آن ها است، و یا برعکس آن، احتمال بیشتری دارد. خود ایران ، برای تصویب توافق هسته ای، و کاهش مخالفت های اسرائیل با آن، رابطه با حماس را نمی خواهد، و تهران، که پیش از این به محور شر ملقب بود، آرزو دارد که ریاض جای آن را بگیرد و به کشوری تبدیل شود که با سازمان هایی که از نظر بین المللی منفور هستند همکاری می کند، و بدین صورت عربستان سعودی پایگاهی برای افراط گرایی شود و ایران پایگاه میانه روی!

در بازگشت به سخن افزایش سهام بازار تخیلات، که منطقه خاورمیانه دستخوش تغییراتی اساسی می شود، تنها موضوع جدید و مورد تأکید، توافق ایران و غرب است، اما نمی دانیم که در آینده چگونه بر منطقه تأثیر خواهد گذاشت؛ مثبت یا منفی.

قضایای مورد اختلاف بین کشورهای منطقه، عمیق است و تنها خواسته هایی شخصی نیست. در سوریه رژیم فروپاشیده است و سازمان های تروریستی ایرانی و دیگر سازمان های دشمن، و نبردی که در سراسر کشور از الزبدانی تا درعا گسترش یافته است. در یمن جنگ در شدید ترین حالت های خود است. عدن آزاد شده است و صنعا پایتخت یمن نزدیک است که محاصره شود. اوضاع در عراق نیز همچنان شعله ور است. نبردهای روزانه در غرب در جریان است و هنوز یک چهارم عراق تحت اشغال سازمان داعش است.

این نزاع های واقعی نیازمند چیزی بیش تر از سفرهای دیپلمات ها و توهمات روزنامه نگاران است. و هیچ تغییراتی در مواضع روی نخواهد داد تا این که اثرات آن را در زمین مشاهده کنیم.