ابوریحان بیرونی از برجسته ترین دانشمندان دوره اسلامی در سال ۳۶۲ قمری در بلاد خوارزم به دنیا آمد. در نوجوانی نـزد دانشمندی معـروف به ابونصر منصور بن علی ابن عـراق به تحـصیل مثلثات کروی و دانش ریاضی پـرداخت و با حمایت مالی همین فرد بود که توانست نزد استادان مختلف به فراگیری علوم و دانش های زمانه خود هـمچـون طب و فـلسفه بپردازد.

در جـوانی به دربار سلسله خوارزمشاهیان، که اهـل عـلم و ادب و حامی و مشوق دانشمندان و ادیبان بودند، راه یافت. پس از انـقراض دوران زمامداری این سلسله به ری رفت و در مباحثات ریاضی با دانشمندان آن دیار شرکت کرد.

ابوریحان پس از مدتی به دربار قابوس بن وشمگیر، پادشاه آل زیار رفت و به پاس حمایت قاموس، کتاب مشهـور خود به نام “آثارالباقیه، عن القرون الخالیه” را به نام وی تالیف کرد.

ابوریحان بیرونی طی دوره حیات خود با سلسله های آریایی سامانیان و خوارزمشاهیان در مشرق ایران زمین و با سلسله های ایرانی دیلمی آل زیار در گرگان و طبرستان و آل بویه در مغرب ایران همعصر بود.

در هـمین دوره بود که به اکتشاف نجومی و رصد ستارگان پرداخت و طول و عرض جغرافیایی جرجان را محاسبه کرد.
از دیگر آثار بیرونی می توان به “تحقیق ماللهند”، “قانون مسعودی”، “التفهیم لاوایل صناعه التنجیم”، “الجماهر فی معرفه الجواهر”، “الصیدنه فی الطب”، “استیعاب الوجوه الممکنه فی صنعه الاصطرلاب” اشاره کرد.

ابوریحان پس از عمری تحقیق و تالیف ماندگار و ارزشمند سرانجام در سال ۴۴۲ هجری قمری درگذشت.

آثار پرشمار بیرونی محدود به مرزهای تخصصی رشته های دانش بشری در آن روزگار نگردیده بلکه با اندیشه وسعتمند وی، همه ابعاد معرفت را در بر گرفته است.

اگر دانش های نقلی (حدیث و فقه و کلام) را کنار بگذاریم، وی در معارف عقلی خصوصا در همه شعب علوم انسانی صاحب نظر و اثر است.

یکی از آثار ارزشمند ابوریحان بیرونی کتاب “آثار باقیه: از مردمان گذشته” است که با ترجمه و تعلیق پرویز سپیتمان(اذکائی) منتشر شد است.

این اثر را برخی از محققین نوعی تاریخ ادیان برشمرده اند که مشتمل بر یک مقدمه و بیست و یک فصل است.
بیرونی نخستین تحریر این کتاب را در سال ۳۹۱ هجری هنگامی که در گرگان و در خدمت امیر شمس المعالی قابوس بن وشمگیر زیاری به سر می برده به نام او نوشته است؛ سپس تحریری دیگر از آن حدود سال ۴۲۷ هجری با اضافاتی پدید آورده است.

از موضوعاتی که ابوریحان بیرونی در این کتاب به آنها پرداخته می توان به “در ماهیت شب و روز و آغاز آنها، در ماهیت سالها که از ترکیب روزها و ماهها حاصل گردد در چگونگی مبدأهای تاریخی و تقویمی، در اختلاف عقاید ملل راجع به ذوالقرنین، در چگونگی ماه های مبادی تاریخ، در چگونگی تاریخشناسی ها و ازمنه سلاله های شاهان، ادوار سالها و مبادی آنها” اشاره کرد.

همچنین بیرونی در این کتاب به اعیاد و مناسبتهای ادیان نیز اشاره کرده که از جمله آنها “سنوات یهودیان، مبادی پیامبر نمایان و جماعات منسوب به آنها، اعیاد و شهور ایرانیان و سغدیان و خوارزمیان، اصلاح تقویم خوارزمیان، ایام تقویم یونانی که با ملل دیگر مشترک است، اعیاد و ایام روزه داری در ماه های یهود، اعیاد و ایام تقویم سریانی مربوط به مسیحیان ملکایی، اعیاد و ایام روزه مشابه و منطبق با آن مسیحیان، اعیاد مسیحیان نسطوری و ایام فطر آنها، اعیاد مجوسان قدیم و روزه و فطر صائبان و اعیاد عرب” است.

درباب گاهشماری ایرانیان باستان نیز بیرونی استادی بی منازع بوده، و این امر به ویژه در این کتاب نزد دانشمندان بسیار معروف است.

باید گفت اصولا در زمینه تاریخ و فرهنگ کهن ایران، از جمله فهرستی که وی از پادشاهان هخامنشی به دست آورده قابل توجه است.

وی با تمایز آشکار نسبت به دیگر مورخان اسلامی، پادشاهی مادان را تحت عنوان مملکه الجبلیه (کوهستان) یاد کرده است، فهرست شاهان بابلی و مادی را فراهم نموده، آنگاه اسامی شاهان داستانی (کیانی) ایران را با سلاطین آشوری و بابلی و هخامنشی انطباق داده است.

کتاب آلاثار متضمن اکتشافات بیرونی در مسائل طبیعی و ریاضی و تاریخی جغرافیایی هم هست، چنانچه از جمله تتبعات بی بدیل وی تاریخ تاسیس دولت ساسانی، برحسب داده های کتاب شاپورگان مانی که با نهایت دقت ضبط شده است.

روش بیرونی در بحث و بررسی این مسائل و مطالب مقرون به نگرش انتقادی و اهتمام در تصحیح مبادی تاریخی و ارقام تقویمی ضمن مقایسه و مطالعه تطبیقی آنهاست.

ابوریحان بیرونی از جمله دانشمندانی است که توانسته نثر فارسی علمی به تحریر درآورد در حالی که نثر عربی در آن زمان برتر بوده است. مشهور است که بیرونی هجو نویسی را به عربی بر مدح نویسی به فارسی برتری نهاده است.

اما سبک نوشتاری او نشان از ساختار علمی و فکری بیرونی دارد و نمایانگر ویژگی های منش روحی و روانی او، یعنی پیچیده و بغرنج است. اگرچه سبک نوشتاری بیرونی نمی تواند متاثر از علمای گذشته بیرونی نباشد. از این رو نثری است فصیح و بلیغ و متین.

به عنوان مثال بیرونی وقتی که درباب “گفتار درباره جشن های مغان باستان” سخن می گوید این گونه می نویسد: “اما مجوس باستانی، هم آنان که از پیدایی زرداشت بودند؛ اینک ناب و ساده از ایشان یافت نمی شود، به دین زردشت هم کارورزی ندارند، بلکه از تیره او هستند، یا از مهر پرستانند، ولیکن ایشان چیزهایی باستانی یاد کنند، و آنها را به کیش خود بیفزایند”.

به طور کلی کتاب آثار باقیه بیرونی اطلاعات فراوانی از گذشته های دور یعنی در حدود هزار سال پیش می دهد. در عین حال تصویری دقیق از عصر مولف به خصوص در علوم مختلف به ما می دهد.