عکس از شرق پارسی

عکس از شرق پارسی

اشاره: «نقش های تکراری خانم پ» عنوان نمایشگاه آثار “پرستو فروهر” است. این نمایشگاه از پنجم اردیبهشت آغاز شده و تا روز دهم این ماه در گالری طراحان آزاد تهران میزبان علاقه ‌مندان است. این هنرمند آثار این نمایشگاه را یک نوع بازی هویتی با خود می داند و معتقد است جنبه بازیگونه آثار هنری همواره از جذابیت بالایی برایش برخوردار است.

او از مدیوم‌ های مختلفی همچون پارچه، حجم، خط و… برای خلق آثارش بهره می برد ولی طراحی های دیجیتال که بخش قابل توجهی از آثار این نمایشگاه نیز به آن اختصاص دارد، در آثار وی از تداوم بیشتری برخوردارند.

از پرستو فروهر به ‎عنوان زنی یاد می شود که هنرش با مفاهیم سیاسی و اجتماعی و تلاش برای حقوق بشر آمیخته است. او در آلمان زندگی می کند و جایزه سوفی فون لاروش (برابری جنسیتی) در ۹ مارس ۲۰۱۲ طی مراسمی در خانه تاریخ شهر اوفن باخ به او اهدا شد. “هنر، زندگی و مرگ” عنوان اولین کتابی است که از وی به زبان انگلیسی منتشر شده است.

در ادامه گفتگوی «شرق پارسی» با این هنرمند ایرانی را که همواره هنرش آمیخته با مفاهیم سیاسی و اجتماعی زمانه خویش است می‌خوانید.

عکس از شرق پارسی

عکس از شرق پارسی

***

شرق پارسی: با عنوان نمایشگاه شروع کنیم، «نقش های تکراری خانم پ» از کجا نشات گرفته اند؟

پاسخ: نقش در زبان فارسی دو معنی دارد، یکی نقشی که آدم بازی می کند و یکی به معنای نقش و نگار است. نقش و نگار یک تم اساسی در آثار من است. نقش و نگار فضا را پر می کند، می بندد و قواعد خودش را دارد. هر چیزی که خارج از این قواعد باشد به عنوان غلط دیده می شود، یعنی یک سیستم تحمیلی است. البته نقش و نگار محدود به این معنا نمی شود، این رویکرد من به نقش و نگار است.

من با این نقش و نگارها کار می کنم، آنها را در آثارم می شکنم ولی از قواعدش هم استفاده می کنم. برای اینکه مخاطب را با این قضیه روبرو کنم که چقدر با کلیشه های ذهنی خودش آنها را زیر سوال می برد و در واقع فضای فکر کردن برایش باز کنم.

در واقع اینها نوعی طنز است، هم طنزی درباره خودم که مدام مسائلی را در زمینه سیاسی و اجتماعی با خود کلنجار می روم و هم طنزی در آثارم که به نوعی طنزگونه با این نقش و نگارها سر و کار دارم.

در آثار شما همیشه پیوندی میان زیبایی و خشونت و تقابل این دو به چشم می خورد، این نوع نگاه چگونه به آثار شما راه یافته است؟

در واقع در آثار من نوعی همزمانی و تقابل بین این دو وجود دارد. ولی هیچ کدام هم به نفع دیگری حذف نمی ‌شوند. یعنی شرایطی را به وجود می آورند که هم زیبایی را داریم و هم خشونت را. در واقع همزمانی اینها یک مسئولیت و باری بر شانه آدم می گذارد و این باری است که سرنوشت روی شانه من گذاشته است. من با این بار، کار می کنم و مخاطب را با آن مواجه می کنم.

عکس از شرق پارسی

عکس از شرق پارسی

زندگی مجموعه ای از تنش میان زیبایی و خشونت است و این وسط مسئولیت انسانی است که باید موضع خود را مشخص کند. این موضع برای من در دریافت زیبایی و خشونت، ردیابی و پیدا کردن آن و جرات دیدن و حس کردنش معنا می یابد که سنگین است ولی در عین حال انگار به جز آن چاره دیگری نیست و اگر بخواهم نادیده اش بگیرم انگار گوشه ای از چشمانم را بر روی آن بسته ام.

این مجموعه پروانه ها که از دور چیزی شبیه پروانه های آزمون رورشاخ می مانند و کمی نزدیک‌تر، از قطعات کوچکی پر شده اند که مضامین مختلفی را در ذهن مخاطب تداعی می کنند، بیانگر چیست؟

دقیقا. در فرهنگ و زبان شناسی یونانی واژه پروانه با واژه روح انسان هم ریشه است و این قرینگی پروانه هم همین را به یاد می آورد. شما در این آثار یک شکل می بینید که وقتی در آن دقیق می شوید انگار در روح و روان خودتان دقیق شده اید ودر آن کند و کاو کرده‌اید که این موضوع برای من جذاب است. این بازی با شکل پروانه که شبیه به همان آزمون رورشاخ هم هست.

گویا هر کدام از این پروانه ها برای شما نامی و خاطره ای دارند، درست است؟

من این پروانه ها را سال ۱۳۸۹ بعد از جنبش اعتراضی در ایران، کار کرده ام و برای من نوعی بازگشت به هویت های سیاسی و اجتماعی هستند. پروانه ۱ آذر، پروانه عاشورا، پروانه یخبندان، پروانه اوین و… که شامل هفت پروانه است. برای مثال پروانه یخبندان، نشانی از یخبندان دهه ۶۰ است که آدمها در یک حس یخبندان نشسته‌اند.

یا پروانه اوین که در هر کدام از آنها انگار لحظه تقابل زیبایی، استقامت انسانی و سرکوب است. در واقع در همه آنها سرکوب وجود دارد ولی زیبایی هم در شکل این پروانه برای من باقی می ماند. مثل یک خاطره زیبا که به آدم نیرو می‌دهد. پروانه‌ها در شعر و فرهنگ ما هم بسیار تکرار می شوند و در فرهنگهای مختلف معناهای متفاوتی دارند.

عکس از شرق پارسی

عکس از شرق پارسی

سه اثر پرتره هم در این نمایشگاه به چشم می خورند که به گفته شما اولین بار است که این سبک را کار کرده‎اید، این پرتره ها از دور آرام و واحد به نظر می رسند و از نزدیک از اجزای کوچکتری تشکیل شده‌اند که مخاطب را با خود پنهان و عواطف انسانی اش مواجه می کند، نظر شما در این خصوص چیست؟

شروع کردم. ولی بعد فکر کردم اگر سلف پرتره باشد مخاطب این فرصت را پیدا می کند که همه افکارش را به سمت من متوجه کند و خودش را در آنها نبیند، به همین دلیل اسمش را گذاشتم پرتره. در واقع شروع حرکت این پرتره ها از خودم بوده ولی دلم نمیخواست که صرفا به خودم محدود شود.

در یک نگاه کلی انگار آرامشی در این پرتره‌ها هست، چشمهایشان بسته است و انگار به درون خودشان فرورفته‌اند و یک حسی از لبخند دارند، یک چیزی بین خواب و رویا. ولی وقتی نزدیک تر میشوی، آشفتگی و هیاهو را در موجودات ریزی که این تصویر را ساخته اند و مثل مورچه به جان آنها افتاده اند، می‌بینی. صحنه‌های کوچک خشونت مثل الفبا یا لگو جزو زبان بصری من در این آثار است.

احجامی که سطح آن شبیه سطح بازی طراحی شده و در آن از شی کوچک مکعبی مثل تاس و دستهای کوچک که انگار به سوی مخاطب دراز شده اند و از او کمک می خواهند، بیانگر چه چیزی برای شما هستند؟

اینها در واقع یک سطح بازی است مثل بازی مار و پله که حتی تاس هم دارند. تاس‌ها طوری طراحی شده اند که مثل یک قفس اند و تعداد میله های هر طرفش نشان میدهد چه عددی تاس انداخته اید. فیگوری که در آنجا هست انگار در تله این بازی گیر افتاده و به همین دلیل یک دست است. تا کسی که می خواهد به عنوان مخاطب بازی کند درگیر این دست شود و این دست را بگیرد.

در واقع این اثر یک دعوت به بازی است. مثل این کتابچه های کوچک که در آلمان به «سینمای شصتی» معروف است.

عکس از شرق پارسی

عکس از شرق پارسی

شما کتاب را فعال می کنید و مخاطب در لحظه ای که خشونت به یک روند تبدیل می شود، در آن فعال است. قبل از اینکه مخاطب آن را فعال کند فقط یک کتاب بسته‎است ولی در آن لحظه که فعال می شود، دیگر مخاطب تماشاچی نیست بلکه خودش جزئی از اثر می‎شود. من این را در هنر خیلی دوست دارم که مخاطب به نوعی وارد سناریوی این بازی شود و در واقع مخاطب را مسئولیت پذیر و با خودش مواجه کنی. آن وقت است که فکر کردن مخاطب به قضیه با مسئولیت بیشتری همراه می شود.

یکی از آثار این نمایشگاه هم یک دفترچه پارچه ای است که در آن از تکنیک چاپ دیجیتال روی پارچه استفاده کرده اید، طرح ها و نقش هایی که فضای آثار شما را تشکیل می دهند و حس صمیمی و خوبی به آدم می‌دهند، فلسفه این دفترچه چیست؟

نقش و نگار بخشی از آثار من را تشکیل می دهند و این کتاب پارچه ای، مجموعه ای از این نقش و‌نگارهاست که روی پارچه کار کرده ام. قصد داشتم مخاطب را با دیدن این پارچه ها، یاد فضاهای خانگی بیندازم که به ما امنیت می دهند. مثل خرید پارچه برای مبل یا پرده یا…برای خانه مان.

اما اشکال هندسی در این نقش و نگارها برگرفته از آلت های قتاله، اجسام تیز و…است که سمبل های خشونت در یک ساختار بسته نقش و نگار است. برای من نقش و نگار در یک ساختار بسته، بیانگر یک سیستم تحمیل گر است که از آن برای بیان احساساتم استفاده می کنم.

شما به عنوان یک هنرمند و همچنین یک فعال حقوق بشر که به زن شرقی نیز نگاه ویژه ای دارید، شناخته می شوید، آیا این نوع نگاه و نگاه جنسیتی در آثار شما هم دیده می شود؟

بله نگاه جنسیتی در آثارم وجود دارد ولی جنسیت در بسیاری از کارها به آن شکل نیست. در خیلی از آثار من، انسانها با جنسیتشان ترسیم نمی شوند بلکه با آن نقشی که دارند، ترسیم می شوند. یا در یک تنیدگی بین قربانی و خشونت‌گر قرار دارند. شکنجه اصولا نیاز به دوطرف دارد و در یک رابطه دو سویه است که فضای خشونت شکل می گیرد.

این موضوع در خیلی جاها هم نوعی حالت رقص گونه به خود می گیرد، کسی که دیگری را می‌کشد و دیگری که انعطاف نشان می دهد. اینها همه فضایی را می سازد که فضای تحمیل و خشونت است. در کارهای من، نگاه جنسیتی نمایانگرآن نگاه تحمیل، به خصوص به زن است و خیلی وقتها هم انسانها در آن نقشی که دارند، بازنمایی می شوند. حال ممکن است نقش قربانی باشد یا خشونتگر. در پیکر آنها، شما این موضوع را می بینید که آیا شکننده است و درد می کشد یا خودش را به طرف مقابل تحمیل می‌کند.

به عنوان آخرین سوال، با توجه به اینکه در کشورهای مختلفی از جمله ایران، نمایشگاه برگزار کرده اید، تجربه برپایی این نمایشگاه برای شما و مخاطبانتان چگونه بوده است؟

خط قرمزها در اینجا به نوعی درونی است. برپایی این نمایشگاه هم شاید برای من با نوعی ریسک همراه بود ولی خوشحالم که تاکنون اتفاق بدی نیفتاده است. از نظر مخاطبان هم، خب در ایران مخاطب خیلی بیشتر حس آثار را می گیرد و برخوردها به نوعی حسی تر است. ولی این بدان معنا نیست که در خارج از کشور این برخورد وجود ندارد.