شاهزاده سلمان بن عبدالعزیز، ولیعهد عربستان سعودی در فرودگاه توکیو مورد استقبال همتای ژاپنی اش ناروهیتو قرار گرفت - عکس از گتی ایمجز

شاهزاده سلمان بن عبدالعزیز، ولیعهد عربستان سعودی در فرودگاه توکیو مورد استقبال همتای ژاپنی اش ناروهیتو قرار گرفت – عکس از گتی ایمجز

در جریان دیدار اخیر سه روزه شاهزاده سلمان بن عبدالعزیز، ولیعهد، نخست وزیر و وزیر دفاع عربستان سعودی از ژاپن، مقامات ژاپنی با گروهی از جوانان سعودی برخورد کردند که به ژاپنی سلیس صحبت می کردند. یکی از مقامات وزارت خارجه ژاپن از من پرسید، “این جوانان که هستند؟” و حتی به شوخی گفت: “آیا می توانیم آنها را استخدام کنیم؟”

بیش از ۵۰۰ دانشجوی سعودی هم اکنون در چارچوب برنامه بورسیه تحصیلی ملک عبدالله که یکی از بلندپروازانه ترین برنامه های بورسیه های جهانی در دنیای امروز به حساب می آید، در سراسر ژاپن سرگرم تحصیل هستند.

ژاپن تنها یکی از مقاصد دانشجویان سعودی بر اساس این برنامه است که شمار آنها در این برنامه به ۱۵۰ هزار نفر می رسد و بخش اعظم آنها تحصیل در آمریکا را برگزیده اند. در همین حال دانشجویان سعودی در ژاپن در جریان سفر ولیعهد عربستان سعودی به این کشور نقشی غافلگیر کننده ایفا کردند به طوری که به عنوان مترجمان رسمی و غیررسمی برای ده ها دیدار در جریان این سفر به فعالیت پرداختند.

دانشجویان سعودی همچنین نقش دیپلماتیک ظریفی را هم به عنوان سفرای غیررسمی ایفا کردند: حضور آنها کمک کرد ژاپن در این باره اطمینان خاطر یابد که ریاض روابطش با توکیو را به عنوان روابطی درازمدت و راهبردی می بیند و نه فقط روابط معاملات تجاری که بر اساس آن صادرات نفت از عربستان سعودی به ژاپن سرازیر می شود و در مقابل کالاها و خودروهای پیشرفته از ژاپن وارد می شود.

مقام وزارت خارجه ژاپن به من گفت: “ما امیدواریم باز هم شاهد حضور دانشجویان بیشتر [از عربستان سعودی] باشیم. ما از آنها به عنوان آینده روابط عربستان سعودی و ژاپن استقبال می کنیم.”

سفر شاهزاده سلمان در شرایطی حساس برای ژاپن صورت می گیرد چرا که این کشور با اقتصادی کند که ظاهرا در مقابل تدابیر تشویقی جدی هم واکنش نشان نمی دهد، با تهدید چین که روز به روز بر توسعه نظامی خود می افزاید در همسایگی، و نیز با سوالاتی جدی درباره تعهدات مهم ترین متحد جهانی اش یعنی آمریکا رو به رو است. شینزو آبه نخست وزیر ژاپن به ویژه در رسانه های غرب و نیز از سوی دولت اوباما به خاطر آنچه مواضع “ملی گرایانه” که احیاگر دوران تهاجمی سابق امپراتوری ژاپن در اوایل قرن بیستم است، به شدت مورد انتقاد قرار گرفته است.

دیدار او از یکی مقبره های مربوط به دوران جنگ موجب صدور بیانیه رسمی واشنگتن شد که در آن آمریکا از این اقدام ابراز “سرخوردگی” کرد.

یکی از دانشگاهیان ژاپن در جریان این سفر در این باره به من گفت: “شما اینجا در توکیو چه می کنید؟ آیا در مسیر عزیمت به پکن راه را گم کرده اید؟”

این مزاح، انعکاسی از نگرانی نخبگان سیاست خارجی ژاپن از سیاست آمریکا در قبال متحد آسیایی اشان است مبنی بر اینکه دولت باراک اوباما علاقه اش را به آن رابطه سابق از دست می دهد، رابطه ای که بیش از پنج دهه محور اصلی سیاست آمریکا در منطقه آسیا و اقیانوسیه بود و این در حالی است که شرکت های آمریکایی اکنون به جای ژاپن به چین هجوم می برند.

این استاد دانشگاه ژاپنی گفت: “دنیا ژاپن را قدیمی و بی حرکت می بیند، در حالی که چین جدید و پویا است، و دولت اوباما به رغم همه شعارهایش درباره ائتلاف آمریکا و ژاپن، تلاشش را بیشتر صرف روابط با چین می کند.”

این حرف را چه درست باشد و چه نباشد، در جریان گفتگوهایم در این سه روز با مقامات دولتی، دانشگاهیان، تجار و اعضای جامعه مدنی بارها شنیدم.

یک روزنامه نگار در این باره مشخصا می گفت: “اصطلاح «محور آسیایی» آمریکا در اینجا بیشتر به عنوان یک شعار برداشت می شود تا یک واقعیت.”

جامعه ژاپن هم ظاهرا برداشت عمومی در رسانه های غربی را پذیرفته است، برداشتی مبنی بر اینکه این کشور راه خود را گم کرده، دائما با رشد کم روبرو است و در همان حال از جامعه ای مسن و بی امید رنج می برد،و اینکه این کشور در رقابت با همسایگان جوان تر و با اقتصاد پویا تر، مانند چین و کره جنوبی عقب مانده است.

در چنین برداشتی از مسائل، ژاپن به معنای “آسیای قدیمی” است در حالی که چین، کره جنوبی و بعضی از کشورهای پیشرفته آسیای جنوب شرقی “آسیای جدید” به حساب می آیند.

مانند اغلب مقالات رسانه ها، این برداشت را هم به شدت می توان زیرسوال برد.

ما نباید اجازه دهیم اقتصادهای پر سرعت “تازه و پر زرق و برق” آسیایی این واقعیت را پنهان کنند که ژاپن همچنان سومین اقتصاد بزرگ در دنیا است، و شصت شرکت ژاپنی همچنان در فهرست ۵۰۰ شرکت بزرگ دنیا قرار دارند.

یکی از این شرکت ها یعنی تویوتا موتور هشتمین شرکت پرارزش دنیا است و درآمد آن از ستاره های “اقتصاد نوین” مانند اپل و یا سامسونگ الکترونیکس کره جنوبی و یا شرکت های عظیم نفتی و خودروسازی مانند شورون آمریکا یا فولکس واگن آلمان بیشتر است.

شرکت تویوتا رابطه ای تاریخی نیز با گروه عبداللطیف جمیل در جده دارد. این شرکت به مدیرعاملی محمد عبداللطیف جمیل شرکت های معاملاتی تویوتا را در سراسر دنیا از جمله در خود ژاپن اداره می کند و از مغرب تا ترکیه به توزیع خودرو می پردازد.

روابط تویوتا با گروه عبداللطیف جمیل الگویی برای روابط راهبردی است که در آن هر دو طرف به صورت طبیعی با هم رشد کرده اند. این تنها رابطه یک “عامل” توزیع خودرو نیست بلکه رابطه ای راهبردی است که با افزایش تقاضا برای خودرو در جهان رشد می کند.

شراکت عبداللطیف جمیل، مانند دانشجویان سعودی در ژاپن، بیانگر بخشی مهم از دیپلماسی نرم است. در دیپلماسی رسمی، عبدالعزیر الترکستانی سفیر عربستان سعودی که ژاپنی را به روانی صحبت می کند، در محافل دیپلماتیک مورد احترام زیاد است.

نباید با نسبت دادن عنوان “آسیای قدیمی” به ژاپن این کشور را به این راحتی کنار گذاشت. این کشور همچنین یکی از مهم ترین سرمایه گذاران خارجی در جهان است. اگر ژاپن بیش از یک تریلیون دلار طلبش از خزانه آمریکا را به فروش بگذارد، جهان به لرزه می افتد. ژاپن آنچنان برای اقتصاد جهانی اهمیت دارد که نمی تواند سقوط کند.

ژاپن همچنین دارای جامعه ای منحصر به فرد و سخت کوش است که می تواند الگویی برای مدنیت تلقی شود. در جریان زلزله اخیر در ژاپن، دستگاه های وندور خودکار به فروش رایگان نوشیدنی پرداختند. هیچ کس از این از شرایط سوءاستفاده نکرد، همه طبق معمول با صبوری صف می بستند و تنها یک نوشیدنی می گرفتند. هیچ غارت و دزدی صورت نگرفت. این جامعه ای است که می شود روی آن حساب کرد.

نباید آنچه را این جامعه می تواند انجام دهد فراموش کنیم. اوج گیری دوباره اقتصادی ژاپن پس از جنگ جهانی دوم باید به عنوان یکی از بزرگ ترین داستان ها در زمینه توفیقات ملی در عصر مدرن در یادها بماند. در نیمه تا اواخر دهه ۱۹۴۰ میلادی، ژاپن هنوز با تشعشعات هسته ای ناشی از بمباران هیروشیما و ناگازاکی دست و پنجه نرم می کرد؛ مردم روستانشین آن در برخی مناطق گرسنگی می کشیدند، شهرهایش در هم کوبیده شده بود، ارتش آن تحقیر شده بود و روحیه ملی از بین رفته بود.

در پنج دهه پس از آن، در آنچه فقط می توان آنرا معجزه توسعه ملی نامید، ژاپن عملا شروع به اوج گیری کرد تا جایی که دومین اقتصاد بزرگ دنیا در جهان شد، و فقط اخیرا چین از آن سبقت گرفت.

اما هنوز در زمینه توسعه ملی و سرانه تولید ناخالص ملی، ژاپن از چین بسیار جلوتر است، و شرکت های آن از تویوتا و سونی گرفته تا هوندا و میتسوبیشی و میتسویی، آیکون های جهانی و غول های صنعت و فناوری محسوب می شوند.

شاید آنها دیگر به عنوان “جدید” و پویا شناخته نشوند، اما در سطحی جهانی در محیطی سخت و با حمایت ناچیز دولتی رقابت می کنند. همه اقتصادها، دولت ها و جوامع در خاورمیانه می توانند از ظهور تاریخی ژاپن درس بگیرند.