محمد جواد ظریف و ویلیام هیگ، وزیران امور خارجه ایران و بریتانیا

محمد جواد ظریف و ویلیام هیگ، وزیران امور خارجه ایران و بریتانیا

روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران و بریتانیا از زمان انقلاب سال ۱۳۵۷ دستخوش فراز و نشیب هایی غالبا جنجال بر انگیز بوده است. انقلابی که پادشاه مورد حمایت غرب یعنی محمد رضا پهلوی را سرنگون کرد و موجب شد نوع روابط ایرانیان با دنیای بیرون کاملا تغییر کند. این فراز و نشیب ها روابط ایران و بریتانیا را پیچیده تر از روابط تهران با سایر کشورهای اروپایی کرد.

نخستین شکاف در روابط این دو کشور در سال ۱۳۵۹هجری شمسی ایجاد شد زمانی که دولت محافظه کار بریتانیا به نخست وزیری مارگارت تاچر در پی حوادثی غیر عادی، سفارت این کشور را در تهران تعطیل کرد.

گروگان گیری دیپلمات های امریکایی در ابان ماه سال ۱۳۵۷، اشغال سفارت ایران در لندن توسط یک گروه مسلح عرب، بازداشت دانشجویان ایرانی در تظاهرات ضد امریکایی در بریتانیا وهمچنین دستگیری چند تن از دیپلمات های بریتانیایی در ایران از جمله اتفاقاتی بود که لندن را وادار کرد سفارتخانه خود در تهران را ببندد. یک ماه پس از آن یعنی شهریور ماه همان سال، روابط رسمی این دو کشوربه سطح حفظ منافع در هر یک از پایتخت ها تقلیل یافت.

دومین شکاف در بهمن ماه سال ۱۳۶۸ هجری شمسی و در پی فتوای رهبر فقید ایران، آیت الله روح الله خمینی علیه سلمان رشدی یه وجود آمد. سلمان رشدی یک نویسنده ی بریتانیایی است که در خانواده ای مسلمان در هند متولد شده است. این فتوا به خاطر نوشتن کتابی با نام “ایات شیطانی” در سال ۱۳۶۷ علیه وی صادر شد. این کتاب رمانی بود که نه فقط رهبران انقلاب ایران بلکه بسیاری از مقامات مذهبی جهان اسلام، آن را موهن و توهینی بزرگ به قرآن و دین اسلام تلقی می کردند.

با توجه به این که حکم ارتداد علیه او در هر جای دنیا قابل اجرا بود، ۱۲ کشور اروپایی همچون بریتانیا سفرای خود را از ایران فرا خواندند. دولت تاچر در بهمن ماه سال ۱۳۶۸ تمامی دیپلمات های کشورش را از تهران فرا خواند. در پاسخ، ایران نیزتمامی دیپلمات های خود را از ۱۲ کشور اروپایی فرا خواند. این قضایا به قطع روابط دیپلماتیک بین تهران و لندن در شانزدهم اسفند ماه سال ۱۳۶۸ هجری شمسی منجر شد.

با انتخاب دیوید کامرون به عنوان نخست وزیر بریتانیا در سال۱۳۸۹ و روی کار آمدن دوباره حزب محافظه کار در این کشور و همچنین با توجه به الگوی تاریخی روابط بین دو کشور بعد از پیروزی انقلاب قابل پیش بینی بود که روابط تهران و لندن وارد مرحله سردتری شود. در حالی که بسیاری از نهاد های تصمیم گیردر ایران بد گمانی های مربوط به گذشته را در ذهن خود مجددا مرور می کردند، رهبران جدید بریتانیا قصد داشتند همانند دولت حزب کارگر وهمچنین هماهنگ با متحدان امریکایی و اروپایی اشان بلند پروازی های هسته ای جمهوری اسلامی را متوقف کنند. آقای ریچارد اتاوی نماینده حزب محافظه کار و رییس کمیته روابط خارجی در مجلس بریتانیا در مصاحبه اختصاصی با روزنامه الشرق الاوسط گفت: “هیچ چیزی در دولت دوید کامرون تغییر نکرده است.”

به طور کلی می توان گفت خط مشی مربوط به ایران مورد حمایت تمامی احزاب در بریتانیا است. به عنوان مثال اجماعی که در میان سیاست گذاران و سیاستمداران بریتانیایی دراین مورد وجود دارد به مراتب بیشتر از اجماعی است که در بین سیاستمردان آمریکایی وجود دارد. “لندن با تاکید بر مواضع خود علیه پرونده ی هسته ای ایران پیشتاز بود. آقای اتاوی در ادامه خاطر نشان کرد: “مذاکرات بین ایران وپنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد [انگلیس، امریکا، روسیه، چین و فرانسه] به علاوه آلمان درباره پرونده ی هسته ای ایران در حالی ادامه دارد که بریتانیا به عنوان عضو اتحادیه ی اروپا تحریم های سخت اقتصادی را علیه تهران اعمال کرده است. حزب کارگر نیز حمایت خود را از این تحریم ها اعلام کرده است.”

شکاف بعدی در روابط این دو کشور در هشتم آذر ماه سال ۱۳۹۰ هجری شمسی و در دوره ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد ایجاد شد زمانی که گروهی از تظاهر کنند گان تندرو به سفارت بریتانیا در تهران حمله کردند. این اتفاق زمانی رخ داد که احمدی نژاد همچنان با حوادث پس از انتخابات خرداد سال ۱۳۸۸ دست و پنجه نرم می کرد.

پس ازاشغال سفارتخانه بریتانیا، اکثر نمایندگان مجلس ایران به کاهش سطح روابط دیپلماتیک بین دو کشور از سفیر به کاردار رای مثبت دادند. مجلس این تصمیم را در حالی گرفت که اعتقاد بر این بود که لندن در راهپیمایی های بعد از انتخابات ۱۳۸۸ دست داشته است. این حرکت نمایندگان به طور خاص در پاسخ به تصمیم دولت بریتانیا برای منع معاملات بین موسسات مالی بریتانیا و بانک های ایرانی از جمله بانک مرکزی بود. جورج آزبورن وزیر خزانه داری بریتانیا با اشاره به اینکه بر اساس “شواهد بین المللی” نظام بانکداری ایران تامین مالی برای تسلیحاتی کردن برنامه اتمی این کشور را بر عهده دارد گفت: “ما این اقدام را نه تنها برای بهبود امنیت جهانی، بلکه به منظور پیشبرد امنیت ملی بریتانیا انجام دادیم.”

تصمیم لندن برای بستن دفاتردیپلماتیک خود در تهران پیامد سریع اشغال خشونت امیزساختمان سفارت بود. بعد از آن، بریتانیا سفیر جدید خود در تهران، دمینیک جی جیلکت را فرا خواند و در نهایت دیپلمات های ایرانی را از بریتانیا اخراج کرد. اقای اتاوی همچنین افزود: “تعلیق روابط دیپلماتیک بین دو کشور به علت خط مشی ایران در قبال اسرائیل و یا حتی به علت برنامه ی هسته ای آن نبوده است بلکه به خاطر این بود که ایران نتوانست طبق کنوانسیون وین از سفارت بریتانیا حفاظت کند.”

دوره اعتدال

اکنون پس ازگذشت حدود دو سال از بحران دیپلماتیک در روابط بین ایران و بریتانیا، روند رویارویی بین دو کشور، حرکت به سمت بهبود روابط را آغاز کرده است. این امرتا حدود زیادی به علت روی کار آمدن رئیس جمهوری میانه روبه نام حسن روحانی وعزم دولت او برای بهبود روابط با غرب از طریق پیگیری سیاستهای اعتدالگرایانه بوده است. تلاش برای برقراری روابط حسنه بین دو کشور با دیدارمحمد جواد ظریف، وزیر امورخارجه ی ایران با همتای بریتانیایی خود، ویلیام هیگ در اول مهر ماه ۱۳۹۲ تبلور پیدا کرد.

این دیدار در حاشیه ی مجمع عمومی سازمان ملل انجام شد. پس از این دیدار، هیگ به مجلس عوام بریتانیا گفت: “این روشن است که رئیس جمهور جدید و وزرای او می خواهند چهره ی بسیار مثبت تری ازکشور خود نسبت به سالهای اخیر نشان دهند.” در یک اقدام عملی، هر دو طرف در تاریخ شانزدهم مهر ماه سال جاری کاردار غیر موقیم خود را معرفی کردند. این افراد مسوولیت بهبود روابط بین دو کشور تا عادی سازی کامل را به عهده دارند.

روحانی به همراه تیم خود که از پیچیدگی خاصی از نظر سیاست خارجی برخوردار است و ظریف که در مرکز این تیم قرار دارد، رویه ی اعتدالگرایانه ی خود را در مراحل اولیه ی مذاکرات هسته ای ایران با سه کشور عضو اتحدیه ی اروپا [بریتانیا، فرانسه و آلمان] از مهر ماه سال ۱۳۸۲ تا مرداد ماه ۱۳۸۴ به اثبات رسانده اند. این مذاکرات به امضای داوطلبانه ی پروتوکل الحاقی پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای (ان پی تی) توسط ایران منجر شد.

ایران همچنین به منظور اعتمادسازی بیشتر، غنی سازی اورانیوم را به حالت تعلیق در آورد. بر اساس مجموعه خاطرات روحانی در کتاب “امنیت ملی و دیپلماسی هسته ای” (۱۳۹۰)، این رویه، خطر جنگ را از سر ایران دور کرد. با توجه به گرایش به سمت اعتدال، گرم شدن روابط تهران- لندن باید در سطوح وسیع ترنیز به چشم بخورد. این سطوح عبارتند ازمذاکرات ایران با قدرت های جهانی در باره ی پرونده ی هسته ای این کشور ، مشکلات اقتصادی ناشی از اعمال تحریم های بین المللی علیه ایران، چشم اندازایران برای بهبود روابط با اتحادیه ی اروپا و یا از همه مهم تر باز شدن فصل جدیدی در تعاملات ایران با ایالات متحده ی آمریکا.

آقای اتاوی در ادامه تاکید کرد: “ما به صراحت اعلام می کنیم که اگر دولت روحانی به تعهداتش به آژانس بین المللی انرژی اتمی پایبند باشد، آنگاه ما می توانیم تحریم های اقتصادی علیه این کشور را لغو کنیم اما در صورتی که ایران نتواند در این راه موفق شود هرگز نباید در عزم جدی ما برای جلوگیری از گسترش سلاح های هسته ای در خاور میانه طبق تعهدات مان در چارچوب پیمان منع تسلیحات هسته ای تردیدی داشته باشد.

روند بهبود روابط با بریتانیا به عنوان بخشی از سیاست های تنش زدایی، بسیار سریع تر از حد انتظار پیش رفت به طوری که این مسئله در دور اخیر مذاکرات هسته ای ایران با گروه ۵+۱ در ژنو سوئیس هم دیده شد. اگر چه لندن در دو سال گذشته در بسیج کردن اروپا برای اعمال تحریم های اقتصادی علیه ایران نقش تاثیر گذاری داشته است اما تحرک نسبتا دوستانه ی انگلیس، رهبران ایران را به حیرت وا داشت.

ویلیام هیگ وزیر خارجه ی بریتانیا خواستار آن شد که با توجه به احتمال رسیدن به توافق [در مذاکرات]، این روند همچنان حفظ شود. اگر خیانت لحظه ی آخری فرانسه برای منتفی کردن یک توافق تقریبا تمام شده پس از یازده ساعت گفتگو اتفاق نیافتاده بود، نخستین بار پس از سالها مذاکرات بی نتیجه، توافق مقدماتی حاصل می شد و زمینه را برای “چانه زنی های مهم تر” به منظور دور کردن سایه ی جنگ از ایران فراهم می کرد.

برخی در تهران، لندن را شاهراه ورود به اروپا می دانند. بر اساس این نوع دیدگاه، اگرروزی ایران بریتانیا را از دست بدهد، دست یافتن به اتحادیه ی اروپا نه تنها در عرصه ی دیپلماتیک بلکه درزمینه های اقتصادی نیز دشوار خواهد بود. این در زمانی است که نبود دسترسی به بازارها و موسسات مالی بین المللی، اقتصاد ایران را عملا نابود کرده است. شایان ذکر است که دولت ایران حتی در مدت هشت سال جنگ این کشور با عراق (۱۳۵۹-۱۳۶۷) و در زمان انزوای چشمگیر این کشور، برای تامین تسلیحات مورد نیاز خود به شدت به دفاتر خود در لندن وابسته بود.

به موازات آن، دولت بریتانیا که توسعه ی معاملات خارجی را به منظور کاهش فشار ناشی از کسری شدید بودجه و اقدامات ریاضتی درداخل کشور در دستور کار خود دارد از طرح های همکاری از این دست سود می برد. در حالی که به نظر می رسد که دولت محافظه کار بریتانیا خط مشی آمریکایی ها را در مورد جمهوری اسلامی ایران دنبال می کند، اما این دولت بر خواسته از حزب محافظه کار به منافع شخصی خود در غرب و آسیای جنوبی نیز چشم دوخته است و این امربه علت ادامه ی جنگ داخلی در سوریه، افزایش خشونت های نظامی در پاکستان و عقب نشینی نیروهای خارجی تحت رهبری آمریکا از افغانستان در سال اینده ی میلادی صورت گرفته است. با اطمینان می توان گفت که ایران با رویکرد دوستانه و غیر متخاصم می تواند زمینه را برای تحقق تلاش های غرب برای مقابله با این چالش ها فراهم سازد.

به جز مواردی که در بالا ذکر شد چند مسئله ی مورد اختلاف دیگرنیز وجود دارد که باید به ان ها پرداخته شود. مرضیه افخم سخنگوی وزارت امور خارجه ی ایران در سخنان اخیر خود گفت: “مسائل مربوط به درک تاریخی ایران از بریتانیا و همچنین نقش این کشور در ایران، اختلافات این دو کشور در باره ی مسئله هسته ای، موضوع حقوق بشرو مسائل مربوط به خاورمیانه از جمله مواردی است که ایران در مذاکرات اینده خود با بریتانیا به آنها خواهد پرداخت.

با توجه به فعالیت فزاینده اسرائیل و لابی های حامی آن علیه توافقی که بخش هایی از برنامه اتمی تهران را به رسمیت خواهد شناخت، عاقبت این توافق به نتیجه مذاکرات هسته ای بستگی خواهد داشت. با این وجود، به گفته رییس کمیته روابط خارجی در مجلس عوام بریتانیا، “در حال حاضر توپ در زمین ایرانیان است. ما از تغییر لحنی که به نظر می رسد روحانی در روابط ایران با غرب به وجود اورده است استقبال می کنیم اما قضاوت ما بر اساس اقدامات عملی وی و نه کلام او خواهد بود”؛ اقداماتی که شاید در حال حاضر شروع شده باشد اما انتظار این است که ازطریق تعاملات متقابل به ثمر بنشیند.