دکتر الهه کولایى استاد دانشگاه و تحلیلگر مسایل حوزه آسیاى مرکزى و قفقاز

دکتر الهه کولایى استاد دانشگاه و تحلیلگر مسایل حوزه آسیاى مرکزى و قفقاز

تاکید دولت حسن روحانى بر اولویت تقویت روابط با همسایگان ایران، فرصتى براى بهبود روابط تهران – باکو است. روابطى که طى سالهاى گذشته پر تنش بود. اما چه عواملى طى این سالها موجب تضعیف روابط دو کشور ایران و آذربایجان شده است؟ ترمیم روابطى تا این حد تیره، چگونه و از چه راههایى امکان پذیر است؟

دکتر الهه کولایى استاد دانشگاه و تحلیلگر مسایل حوزه آسیاى مرکزى و قفقاز معتقد است سیاست تهاجمى دولت احمدى نژاد سبب نزدیکى آذربایجان به اسراییل شد. به عقیده دکتر کولایى اسراییل در تحریک دولت آذربایجان علیه ایران فعالیت مستمری داشته است.

این استاد دانشگاه، بهبود روابط جامعه و دولت در داخل ایران را عامل کاهش آثار تبلیغات و تلاشهای جدایی طلبان بر روابط دو کشور مى داند. وى معتقد است اگر دولت روحانی بتواند انسجام ملی را با به کارگیری نیروهای اجتماعی از اقوام و مذاهب مختلف بهبود بخشد، زمینه نفوذهای بیرونی کمتر خواهد شد.

دکتر کولایى اختلافات کشورهاى حاشیه خزر در خصوص تعیین رژیم حقوقى این دریاچه را به نفع ایران مى داند. وى از اینکه همه این کشورها غیر از ایران از این دریاچه نفت مى برند، ابراز تاسف کرد.

در زیر متن کامل گفت و گوى شرق پارسى با دکتر الهه کولایى مى آید:

پرسش: روابط ایران و آذربایجان در دوره ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد توام با تنش و تیره بود. چرا؟

پاسخ: عوامل منطقه ای و فرامنطقه ای در روابط دو کشور در این دوره هم تاثیرگذار بوده اند. جمهوری آذربایجان در برابر توسعه طلبی روسیه در سالهای پس از استقلال، گسترش روابط با آمریکا و اسراییل را هدف قرار داد. تشدید تقابل ایران با اسراییل و نیز آمریکا و در اصل جهان سرمایه داری، و نیز توسعه روز افزون روابط با روسیه تحت ریاست جمهوری پوتین این روند را تشدید کرد. در این دوره سیاست خارجی تهاجمی احمدی نژاد سبب نزدیکی روز افزون جمهوری آذربایجان با اسراییل شد. هر دو کشور با برجسته شدن تهدید ایران، روابط خود را در همه زمینه ها، به ویژه همکاری های نظامی گسترش دادند. برخلاف شعار سیاست شرقی احمدى نژاد روابط با این کشور بهبود نیافت. روابط حسنه ایران با ارمنستان نیز این تیرگی را بیشتر کرده است .(١)

پرسش: آیا پیش بینی می کنید که در دوره ریاست جمهوری حسن روحانی روابط تهران-باکو بهبود یابد؟

پاسخ: بهبود روابط با غرب بر روابط با این کشور تاثیرگذار خواهد بود. البته بهبود روابط جامعه و دولت در داخل نیز سبب می شود آثار تبلیغات و تلاشهای جدایی طلبان نیز در روابط دو کشور کاهش یابد. اگر آقای روحانی بتواند انسجام ملی را با به کارگیری نیروهای اجتماعی از اقوام و مذاهب مختلف بهبود بخشد، بی تردید زمینه نفوذهای بیرونی را کمتر خواهد کرد. هر دو کشور زمینه های گوناگونی برای گسترش روابط سازنده دارند که با کم کردن تاثیر عوامل بیرونی و استفاده از کارشناسان زبده در خدمت مردم دو کشور قابل بهره برداری است.

پرسش: چرا با وجود اینکه جمهوری آذربایجان کشوری مسلمان است، اما روابط ایران با ارمنستان معمولا بهتر از روابط با آذربایجان است ؟

پاسخ: نقش عوامل بیرونی و نیز موضوع حساسیت های قومی دراین زمینه قابل توجه است. در اصل سیاست خارجی ایران نگاهی عملی و اولویت دار به کشورهای قفقاز نداشته است. روابط با ارمنستان با روابط با روسیه رابطه نزدیکی دارد. همان گونه که جمهوری آذربایجان کوشیده از اهرم غرب بهره گیرد، ارمنستان هم در چارچوب روابط حسنه ایران- روسیه جایگاه خود را تحکیم کرده است.

پرسش: نقش اسراییل در روابط تهران-باکو را چگونه می بینید؟

پاسخ: با توجه به نکات پیش گفته، اسراییل در تحریک دولت آذربایجان علیه ایران فعالیت مستمری داشته است. هم زمان با تشدید تبلیغات ایران بر علیه اسراییل، در باکو آثار آن بر روابط دو کشور انتقال یافته است. برای دولت اسراییل، نفوذ در قفقاز پاسخی به نفوذ ایران در مرزهای اسراییل در سوریه و لبنان بوده است.

پرسش: باکو همواره متهم به حمایت از تجزیه طلبان ایرانی بوده است؟ آیا این اتهام درستی است و آگر آری، حکومت آذربایجان چه نفعی از بازی با این کارت می برد؟

پاسخ: برخی از جریان های افراطی در باکو از دوره ابوالفضل ایلچی بیگ (رییس جمهورى پیشین جمهورى آذربایجان) این سیاست را دنبال کرده اند. این جریان ها بدون توجه به واقعیت های تاریخی و قرنها قرار داشتن در ایران، درپی تقویت هویت ملی خود با برجسته سازی هویت آذری در ایران و تمرکز بر ادعاهای تبعیض علیه آنان در ایران، ادعاهای بی پایه ای را دنبال کرده اند. آنها بی توجه به گستره نفوذ و حضور گسترده آذرى زبان ها در مناطق مختلف ایران، موضوع یکپارچه سازی آذربایجان ایران را با سرزمین جمهوری آذربایجان مطرح می سازند.

پرسش: روابط اقتصادی ایران و جمهوری آذربایجان هیچگاه نقش هم-تکمیلی نداشته است؟ چرا این نوع روابط برخلاف روابط ایران و امارات از یک حد مشخص فراتر نمی رود؟

پاسخ: ایران در نخستین سالهای پس از استقلال جمهوری آذربایجان، چنان روابط تجاری گسترده ای را با این کشور تجربه کرد که در جایگاه نخست شرکای تجاری این کشور قرار گرفت. این ظرفیت در توسعه روابط تجاری دو کشور وجود دارد. میراث اقتصادی دوره شوروی و ظرفیت بالای تولید مواد گوناگون مصرفی در ایران، دو کشور را به شرکای تجاری خوبی با یکدیگر تبدیل کرده است. ولی فضای رو به تیرگی سیاسی و نبود عزم جدی در هر دو کشور و نقش جریان های جدایی طلب سبب شده تا از این ظرفیت به خوبی بهره برداری نشود. هردو کشور عضو سازمان همکاری اقتصادی هستند و برای توسعه روابط تجاری از امکانات خوبی برخوردارند، ولی هردو به حکم توسعه نیافتگی همه جانبه خود را از منافع مشترک و قابل دسترسی محروم کرده اند.

پرسش: ظاهرا نگاه کادر مدیریتی جدید وزارت خارجه ایران بیشتر به مساله هسته ای و مسائلی نظیر روابط ایران و آمریکا، اتحادیه اروپا و کشورهای عربی معطوف شده است. آیا این به معنای غفلت از روابط با باکو است؟

پاسخ: متاسفانه برخلاف شعار نه شرقی نه غربی، سیاست مورد توجه در کشور همواره- کمتر یا بیشتر- با گرایش به سوی غرب دنبال شده است. یا غرب آسیا، یا اروپا و یا آمریکا… آسیای مرکزی و قفقاز پس از فروپاشی، هیچگاه جای مناسبی در سیاست خارجی ایران نداشته اند. البته روابط مبتنی بر ملاحظات سیاسی با روسیه، چین یا ارمنستان را باید جدا کرد. انتظار می رود با رویکرد اعتدال در سیاست خارجی ایران، در این زمینه تحولی ایجاد شود.

پرسش: مساله رژیم حقوقی دریای خزر پس از سال ها که در صدر اخبار و توجه رسانه های خبری بود، مدتی است از شور و شوق قبلی افتاده است. چرا؟ آیا این مساله در عمل تمام شده است و دریای خزر تقسیم شده است؟

پاسخ: این توجه در اصل در دوره مجلس ششم بود که موضوع خزر به دلیل پیگیری های مجلس و ضرورت پاسخ گویی دولت سرزبان ها افتاد. در دوره های بعد از آن، نه مجلس و نه دولت این مساله را مورد توجه قرار ندادند. حتی در جریان نشست سران در تهران و در سفر پوتین به تهران، به این موضوع در بیانیه تهران اشاره نشد، چرا که دولت های ساحلی در شرایط تحمیل فشارهای بین المللی بر ایران، به ویژه در زمان تحریم های بین المللی علیه ایران، از بین منافع آن را دنبال کرده اند.

برای همین بود که در نشست سران کشورهای ساحلی در عشق آباد که آقای خاتمی حضور داشتند، حتی یک جمله به عنوان بیانیه صادر نشد. پس از آن در اصل این حقوق هم فراموش شد. روسیه و قزاقستان و جمهوری آذربایجان قرارداد تقسیم را به طور رسمی تصویب کردند ولی در مورد نهایی کردن آن خوشبختانه اختلاف دارند. ترکمنستان و جمهوری آذربایجان هم اختلاف های جدی دارند. بنابراین به نفع ایران است که اختلاف های کشورهای دیگر حل نشده و تا اجماع همه کشورها راهی طولانی در پیش است. ولی همه دارند از این دریاچه نفت می برند، غیر از ایران!

پى نوشت:
١- Elaheh Koolaee and Mohammad Hossein Hafezian, “Islamic Republic of Iran and the South Caucasus”, Iranian Studies, Vol. 43, No. 3, 2010, pp. 391- 406