به نظر می رسد که با ادامه کاهش قیمت نفت، دوستان بشار اسد، یعنی ایران و روسیه، به حالتی از «پارانویا» مبتلا شده اند. چرا که تهران و مسکو، در اظهارات تقریباً مشابه، ضمن محکوم کردن کاهش قیمتها، آن را توطئه ای بین المللی می دانند نه نتیجه شرایط اقتصادی.

حسن روحانی رئیس جمهور ایران هفته گذشته با تأکید بر اینکه کاهش قیمت نفت صرفاً اقتصادی نیست، گفت که کاهش قیمتها، نتیجه « توطئه سیاسی » است، و اینها همان سخنان معاون اول رئیس جمهور ایران درباره «وجود توطئه سیاسی، پشت پرده کاهش قیمت نفت در جهان» است. در حالی که سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، به تازگی گفته بود که زمینه های این باور وجود دارد که واشنگتن برای بی ثباتی و تغییر نظام روسیه از طریق اعمال تحریمها تلاش می کند. این اظهارات لاوروف در حالی بیان شد که نرخ ارز با کاهش شدیدی روبه رو شده است، و این امر باعث برگزاری یک نشست اضطراری و هشدار به بانک مرکزی برای حمایت از ارزش پول روسیه (روبل) شد. و بدتر از آن، برای روسها، اعلام نیت اوباما رئیس جمهور آمریکا، در امضای لایحه قانونی که اجازه اعمال تحریمهای بیشتری بر علیه روسیه را می دهد، کار را دشوارتر می کند. این در حالی است که وزیر خارجه آمریکا، به برداشتن این تحریمها در صورت انتخاب «گزینه های درست» از سوی رئیس جمهور روسیه اشاره کرد و گفت، که اقتصاد روسیه در دستان پوتین است.

خب، معنای سیاسی آن چیست؟ جالب توجه و خنده دار این است که، اینک در صحبتهای ایران و روسیه از قصد آمریکا برای تغییر نظام بشار اسد نشانی نیست ، بلکه حدیث امروز آنها، بنا به گفته رئیس جمهور ایران، توطئه بین المللی بر ضد ایران، و تلاش برای تغییر نظام در روسیه، با توجه به سخنان وزیر خارجه روسیه است!

بر همین اساس، ما اینک مقابل صحنه مختلف ایرانی و روسی هستیم، از آنجا که می بینیم متحدان اسد، که با مردان و پول و سلاح، از او دفاع می کنند، همانهایی هستند که به علت کاهش قیمت نفت از لحاظ اقتصادی، آه کشیده و نگران توطئه بین المللی بر ضد خودشان هستند. بنابراین، این سؤال مطرح می شود که ایران و روسیه تا چه اندازه ای به کمکهای مالی خود به اسد ادامه خواهند داد؟ در خصوص ایران: تهران تا چه اندازه می تواند در تأمین مالی ماجراهای پوچ خود در منطقه ادامه دهد؟ ساده ترین مثال در اینجا کمک مالی به حوثی ها و افزایش توانایی آنها در یمن است که طبق گزارش رویترز، ایران معتقد است، که بر خلاف آنچه در عراق و سوریه اتفاق می افتد، این امر نشان دهنده یک پیروزی آسان برای اوست.

بنابراین، پرسشها در حال حاضر بر توان روسیه به ادامه بی پروایی خود در اوکراین و کمکهای مالی به اسد، متمرکز می شود که در هفته های گذشته اقدام به حمایت از ارزش پول او کرد و اینک سعی می کند از ارزش پول خود حمایت کند. همچنین توانایی ایران در تأمین مالی گروههای فرقه ای و جنایات اسد است. اما امری که در اینجا شایان تفکر است، این است : حالا که اوباما سعی در محاصره روسیه از طریق اعمال تحریمهای جدید دارد، چرا این امر در مورد ایران، حامی رسمی بی ثباتی منطقه، از عراق تا سوریه، و از یمن تا لبنان، به اجرا گذاشته نمی شود؟

در این حالت نظام ایران نه تنها به جنون کشیده خواهد شد، بلکه سیلی سیاسی محکمی خواهد خورد.