tunisia-revolution-2011-3

اگر حزب «النهضه» و گروههای اسلامی، واقعیت را درک نکرده و آگاهی نمی یافتند که مشارکت سیاسی، تنها به معنای شمارش برگه های رأی صندوقهای انتخاباتی نیست بلکه به معنی پذیرفتن همه شروط دموکراسی می باشد، رویدادها در تونس به یکی از دو روش، لیبی یا مصری پایان می پذیرفت. تونس تجربه سختی را در مرحله انتقالی پشت سر گذاشت، و شخصیتهای سیاسی بزرگی زندگی خود را، تنها به علت انتقاد از گروهای افراطی، از دست دادند، و امور به جایی رسید که زنگ خطر هرج و مرج و خشونت به صدا در آمد.

ولی داشتن تجربه غنی دولت مدنی، تونسی ها را نجات داد، و آنهم میراث مرحوم «الحبیب بورقیبه» بود که فرهنگی مدنی بر پایه عدالت و قانونمندی و احترام متقابل بنا نهاده بود، و این امر سد غیر قابل تسخیری مقابل جریان های مذهبی فاشیستی ساخت، که به فکر تسلط بر حکومت از طریق یک بازی دموکراتیک و بدون احترام گذاشتن به قواعد آن بودند. همانگونه که هم نوعان آنها در مصر انجام دادند، و همانطور که امروزه همانها در لیبی با توسل به زور برای تسلط بر پارلمان و ریاست می جنگند.

گمان می کنم که «النهضه»، که نسبت به اسلامگراها از اعتدال و آشنایی بیشتری با مفهوم مشارکت برخوردار است، کاملاً بی گناه و بی نقص نبوده، بلکه از درون چیزی که آن را به سمت سلطه و به دست گرفتن قدرت، منحرف کند وجود داشت. اما درون آن یک جریان دیگری هم بود که واقعاً آمادگی مشارکت، و تأیید اصول دموکراسی یعنی: آزادی، نظم و پذیرفتن حکم رأی دهندگان، را داشت. درون «النهضه» کسی هم وجود دارد که همچنان عمامه ابوبکر بغدادی، رهبر «داعش» را بر سر گذاشته و به وحدانیت حزب، و قدرت مطلق، و تسلط بر نهادهای دولتی، و حذف دیگران اعتقاد داشته باشد، همان گونه که افراط گرایان اخوان المسلمین در مصر انجام دادند، که از خوش اقبالی «النهضه» این جریان شکست خورد و بقیه از آنچه در مصر برای دوستانشان اتفاق افتاد مارگزیده شدند، همان هایی که با وجود اینکه از طریق صندوق های رأی به حکم رسیده بودند، تنها پس از یک سال شکست خوردند، چرا که برای تسلط کامل بر همه چیز عجله داشتند. رفقای آنها در لیبی هم که به روش خشونت متوسل شدند تا با زور به قدرت برسند نیز شکست خوردند.

من به توانایی احزاب دینی برای شرکت در فعالیت های سیاسی مدنی، بسیار تردید دارم، و دلایل بسیاری از جمله شکست آنها در ایران، سودان، غزه، مصر و لیبی وجود دارد، همگی آنها به نام دموکراسی آمدند و به دیکتاتوریهایی وحشی مبدل شدند. برغم این، تجربه تونس شاید تنها آزمونی باشد که بتوانند در آن پیروز شوند، چرا که در آن جریان هایی معتدل و با فرهنگ سیاسی وجود دارد. جریان تندرو شانس خود را در پارلمان نیز آزمود و شکست خورد، چرا که در پارلمان گذشته سعی کرد قوانینی در محدود کردن آزادیها، سلب حقوق زنان که در طول بیش از نیم قرن کسب کرده بودند، تغییر فرهنگ های متعدد و گسترده تونس با تحمیل یک فرهنگ واحد را تصویب کند.

تندروها در اکثر پروژه های پارلمانی خود شکست خوردند و هنگامی که وقت انتخابات شد، اکثر مردم تونس بر ضد آنها و نحوه مدیریت دولتی آنها بودند.

عرصه سیاسی پیشرفته تونس، به همگی امکان همزیستی مسالمت آمیز را می دهد، بطوری که هر کس نحوه زندگی اش را انتخاب کند بدون آنکه بر دیگری تحمیل کند. پس اگر «النهضه» بتواند همزیستی با این مفهوم و احترام گذاشتن به انتخابهای دیگران را دنبال کند، در آزمون دموکراسی پیروز خواهد شد. اما اگر آنها همچنان بر این باور هستند که هدف نهایی پیروزی به منظور سلطه است، پس ما تا زمان برگزاری انتخابات آینده مقابل آتش بسی موقت قرار گرفته ایم.