بزرگداشت ایرانشناس دانمارکی در تهران

بزرگداشت ایرانشناس دانمارکی در تهران

شب “آرتور کریستن سن” صد و پنجاه و سومین شب از شب های مجله بخارا بود که با همکاری سفارت دانمارک در تهران، عصر روز سه شنبه ۶ اسفند ماه ۱۳۹۲ برگزار شد.

آرتور کریستن سن ایران شناس دانمارکی است. وی در سال ۱۸۷۵ به دنیا آمد. وی از آغاز جوانی به تمدن شرق علاقه مند بود و از اینرو به تحصیل زبان های فارسی و ترکی و عربی و سنسکریت پرداخت و مد تها نزد اوستا شناس مشهور دانمارکی، وسترگارد، شاگردی کرد و زبان پهلوی را هم فرا گرفت.

کریستن سن مدتی هم در مدرسه زبان های شرقی برلین و نزد استادانی چون کارل اندره آس به تحصیل پرداخت. از دیگر استادان او می توان از اوگوست وان مهرن، ادوارد لمان، ویگو فاوسبول، یوهانس استروپ نام برد.

وی در ۲۳ سالگی اولین اثر خود را تحت عنوان “رستم پهلوان ملی ایران” منتشر کرد و در ۱۹۰۳ از رساله دکترای خود درباره رباعیات عمر خیام دفاع کرد و با درجه ممتاز آن را به پایان رساند.

سفیر دانمارک در تهران

سفیر دانمارک در تهران

در این نشست آندرس هوگارد، سفیر دانمارک در تهران با اشاره به این نکته که من تا قبل از آمدنم به ایران در مقام سفیر دانمارک آشنایی چندان با آرتور کریستن سن نداشتم گفت : “قرار است که من چهار سال در ایران باشم. این که بتوانی سفیر دانمارک در تهران باشی فکر می ‎کنم بسیار مجذوب کننده است. وقتی آمدم بلافاصله متوجه شدم که فرهنگ و تاریخ عناصر بسیار مهمی در ایران است و همه توجه خاص به آن دارند”.

سپس دکتر ژاله آموزگار، استاد دانشگاه تهران، با اشاره به این نکته که در کارنامه زرین خاورشناسی و ایران شناسی قرن‎ های نوزدهم و بیستم میلادی، نام آرتور کریستن سن دانمارکی جای بس والایی دارد اظهار داشت: “این ایران شناس و ایران دوست نامی که برای اهل علم و ادب فرهنگ ایرانی چهره‎ای بی ‌نظیر و یا لااقل کم نظیر است، در زمینه‎ های گوناگون تاریخ باستان، اسطوره‎شناسی، مطالعات دینی، ادبیات گویش ‎ها و داستان ‎های عامیانه مطالعات درخشانی انجام داده است”.

وی گفت:”تلاش ‎ها و مقام ارجمند علمی کریستن سن به اضافه آنچه راسک و وسترگارد کرده بودند و گنجینه بی‎ نظیر دست ‎نوشته ‏های ایرانی در دانشگاه کپنهاک باعث شد که در ۱۹۱۹ کرسی مستقلی در این دانشگاه برای زبان‎ های ایرانی به وجود بیاید. او تدریس خود را در این دانشگاه در همه رشته ‏های زبان شناسی ایرانی گسترش داد. او سه بار در سال‎های ۱۹۱۴، ۱۹۲۹ و ۱۹۳۴ به ایران سفر کرد. تا چند ماه پیش از مرگش که در ۳۱ مارس ۱۹۴۵ اتفاق افتاد همچنان به کارهای علمی خود ادامه می ‏داد”.

آموزگار در ادامه سخنش به توجه و علاقه کریستین سن به بخش ایران باستان ‎پرداخت و گفت: “او یک تاریخ‎ نگار برجسته و متمایز است. بد نیست بگویم آنچه او را به این وادی کشاند ترجمه تاریخ طبری نُلدکِه بود و تحت تأثیر همین اثر و هم چنین شاهنامه داستان بهرام چوبین را در ۱۹۰۷ به زبان دانمارکی منتشر کرد.”

“وضع ملت و دولت و دربار در دوره ساسانیان”، “ایران در زمان ساسانیان”، “قباد و ظهور مزدک”، “رسالۀ بزرگمهر حکیم”، “کاوه آهنگر و درفش ملی کهن ایران”، “موسیقی در تمدن ساسانی”، “کیانیان”، “مزداپرستی در ایران قدیم” “آفرینش زیان ‎کار” از جمله آثار کریستین سن است که آموزگار به آنها اشاره کرد.

آموزگار در پایان سخنانش به کتاب دو جلدی کریستین سن “نمونه‎های نخستین انسان و نخستین شهریار” در تاریخ افسانه‎ای ایرانیان اشاره کرد و گفت: “من این اثر دو جلدی را با همکاری دوست و همکار دانشمند درگذشته‎ام زنده‎یاد احمد تفضلی به فارسی برگردانم. جلد اول این اثر که کریستن سن آن را در ۱۹۱۷ در استکهلم منتشر کرد اختصاص به روایت ‏های مربوط به کیومرث، پیش نمونه انسان، مشی و مشیانه، نخستین جفت و فرزندان آنها هوشنگ و طهمورث دارد. جلد دوم این اثر که در ۱۹۳۴ منتشر شده است سخن از اسطوره جم و جمشید را به میان می‎آورد. روش کار نویسنده همیشه این بوده است که نخست روایت ‏های مربوط به این مسائل را از متون ودایی، اوستایی، پهلوی، عربی و فارسی نقل می‎ کند و سپس به طبقه ‎بندی آنها می ‏پردازد و با احاطه‏ای که به اسطوره‏ های هند و اروپایی و سامی دارد به نوعی اسطوره‏شناسی تطبیقی دست می‎ یازد”.

دکتر کلاوس پدرسِن سخنران بعدی این مراسم بود که از آشنایی خود با آثار کریستن سن سخن گفت: “بیست و پنج سال پیش بود که با آثار پروفسور آرتور کریستن سن آشنا شدم. با استادم در دانشگاه کپنهاک، فریدون وهمن، “جعفر خان از فرهنگ آمده”، نوشته حسن مقدم را خواندیم و متنش برای من، دانشجویی که تازه وارد دانشگاه شده، خیلی دشوار بود. در کتابخانه دانشگاه ترجمه‎ای از همان اثر حسن مقدم پیدا کردم. آرتور کریستن سن بود که “جعفر خان از فرنگ آمده” را به زبان دانمارکی ترجمه کرده بود”.

وی در ادامه با اشاره به این نکته که آرتور کریستن سن ایران شناسی معمولی نبود گفت: “شکی نیست که کریستن سن متخصص ایران باستان و زبان‎های قدیم بود، منتها در زمینه ایران معاصر، از زبان و ادبیات گرفته تا تاریخ آن زمان، تخصصی را نیز داشت که می‎توان گفت که آرتور کریستن سن هم ایران شناس کلاسیک بود و هم ایران شناس مدرن. صفت‎های” کلاسیک” و “مدرن” شاید بیانگر خوبی نباشد برای شرح دادن مقام پروفسور آرتور کریستن سن در ردیف ایران شناسان آن زمان. شاید بهتر باشد که بگوییم که آرتور کریستن سن یک ایران شناسی بود که متخصص زبان‎های ایرانی بود”.

کلاوس پدرسن در ادامه به دو سفری که کریستین سن طی سال های ۱۹۱۴ و ۱۹۲۴ میلادی به ایران داشت اشاره کرد و گفت : “اولین سفر کریستین سن با هدف بررسی لهجه ‎های زنده در ایران بود، اما در سفر دوم به ایران او با روشنفکران ایرانی و ایدئولوژی آنها که در واقع ایدئولوژی ملی گرایی رومانتیک دوران رضا شاه بود، آشنا شد. بعد از بازگشتن به دانمارک با روشنفکران ایرانی هم مکاتبه داشت، مثلاً با مجتبی مینوی، حسن پیرنیا و صادق هدایت. این باعث شد که موضوعات دیگر در زمینۀ ایران شناسی کانون مطالعاتی آرتور کریستن سن بشود”.

به گفته این استاد دانشگاه دانمارک “نوشته ‎های کریستن سن به زبان دانمارکی خیلی مهم بود برای معرفی کردن فرهنگ و تاریخ ایران به ملت دانمارک. به این صورت، آرتور کریستن سن اولین دانشمندی بود که سعی می‎ کرد اطلاعاتی را در مورد ایران به مردم دانمارک اشاعه و توضیح بدهد”.

پس از آن پروفسور کارلو چرتی با اشاره به آثار آرتور کریستن درباره تاریخ ساسانی گفت: “این اثر با کتابی که ممکن است یک متخصص تاریخ ایران پیش از اسلام، امروزه به نگراش درآورد بسیار متفاوت است. در عین حال امروز نوشتن در باب تاریخ ساسانیان بدون این اثر فاخر امکان پذیر نیست. منابع اصلی استفاده شده در ایران در دوران ساسانیان از اثری نشأت می‏گیرد که دکتر احسان یارشاطر و دیگران از آن به تاریخ ملی ایران تعبیر می ‎کنند و آن اثری است که به عصر ساسانی باز می ‎گردد. این سنت به شیوه‎های مختلف در آثار برخی از بزرگ ‎ترین مورخان اسلامی (از جمله طبری، بلعمی، بیرونی، گردیزی و غیره) همچنین در شاهکار فردوسی یعنی شاهنامه که در آن شکلِ ادبی به خود می‎گیرد و در آثار مورخان بیزانسی، ارمنی و سوریانی برای ما به یادگار مانده است”.

به گفته کارلو چرتی “تا به امروز هیچ اثر دیگری از نقطه نظر نقد عمیق کتاب کریستن سن را نداشته است و تنها یک اثر از نظر گستردگی و جزیی نگری از این کتاب پیشی گرفته است. منظورم اثر دو جلدی تاریخ ایران چاپ کمبریچ به قلم بسیاری از بهترین متخصصین نیمه دوم قرن ۲۰ است که به عصر سلوکیان، پارتها و ساسانیان می‎ پردازد”.

مهرداد ملک زاده با اشاره به «کیانیان در میانه اسطوره و تاریخ» اثر کریستین سن گفت: “تاریخ روایی ایرانیان به گونه‌ای که در واپسین ویرایش های آن در قالب حماسه ملیِ ایران در شاهنامه فردوسی و دیگر متون ادب فارسی بازتاب یافته، متضمن داستان هایی درباره دو سلاله پادشاهی افسانه‌ای پیشدادی و کیانی است. پژوهشگران از دیرباز بر این گمان بودند و هستند که پیشدادیان نه شهریاران واقعی بلکه انعکاس چهره‌ های دیرینه روایات ایرانی (و حتی هندوایرانی) اند؛ آنانی که پسانتر در دگرگشتِ اساطیر ایرانِ باستان به حماسۀ ملیِ ایران از تجلیِ اسطوره‌ای خود دور و دورتر شدند و در قالبهای نو و نوتر تبلور یافتند؛ کیومرث و سیامک و هوشنگ و تهمورث و جمشید و فریدون جملگی از نام‌آوران و گُردان و پهلوانانِ دنیای تاریک و روشنِ شرقِ ایرانِ پیش از تاریخی بودند و در بازگفتهایِ سپسین هر یک جایگاه و پایگاه شاهان و شهزادگان را از آن خود کرده‌اند”.

ملک زاده در ادامه اظهار داشت : “تاریخ پادشاهی گشتاسپ کیانی گره می‌ خورد با وجود تاریخیِ زرتشت و گره می‌ خورد با زمانه و زادبوم وی. آیا زرتشت مردی ایستاده در روشنای تاریخ بوده؟ اگر پادشاه پشتیبان وی، گشتاسپ، مردی تاریخی باشد شاید همو نیز چنین باشد؟ و پرسش بنیادی‌تر در این میان آن است که از کدام تاریخ سخن می‌گوییم؟ آرتور امانوئل کریستن ‌سن کتاب کیانیان خویش را در پاسخ بدین پرسش ها و پرسش هایی بیش و بیشتر برنوشت”.