با معرفی تعدادی فیلم، هر هفته قصد داریم شما را به دنیای سینما ببریم، مجموعه ما مثل هر هفته شامل فیلم های ایرانی و چند فیلم از سینمای جهان است. فیلم های ایرانی مثل: «زندگی با چشمان بسته»، اثری از «رسول صدرعاملی»، با موضوع پرداختن به مشکلات دختران جوان در خانواده های سنتی، و«فیلم بی پولی». در بخش فیلم های خارجی این هفته، به فیلم های مطرح و درحال اکران بر پرده سینماهای جهان پرداخته ایم؛ فیلم «مردان آثار ماندگار» با بازی و کارگردانی «جرج کلونی» که یکی از فیلم های شرکت کننده در فستیوال برلین امسال بود. فیلم «دزد کتاب» روایتی دیگر از کتاب سوزی توسط نازی ها در جنگ جهانی دوم، کمدی عاشقانه «در میدلتون»، فیلم پرطرفدار«زندگی مخفی والتر میتی» و انیمیشن دوست داشتنی «دانشگاه هیولاها».

زندگی با چشمان بسته

کارگردان و نویسنده:رسول صدر عاملی، بازیگران: ترانه علی دوستی (پرستو)، حامد بهداد (علی)، پولاد کیمیایی (امید)، درام، ۹۰ دقیقه، ایران، ۲۰۱۰٫

خلاصه: «پرستو» دختر جوانی با خانواده ای به شدت مذهبی است. پس از قبولی در دانشگاه رفتار و لباس پوشیدن و رفت و آمدهایش تغییر می کند. در محله ای سنتی و مذهبی همه به او سوء ظن دارند و تنها دوست برادرش «امید» است که مخالف این بدبینی ها است.

فیلم «زندگی با چشمان بسته» در مواجهه با ممیزی های بی رحمانه در روند اکران در سینمای ایران، سرنوشت عجیبی پیدا کرد، تا جایی که هنوز هم با وجود توزیع فیلم در رسانه های تصویری، خیلی از تماشاگران وعلاقه مندان سینما از وجود این فیلم خبر ندارند.

این فیلم تا مدت ها پس از تولید، اجازه پخش نداشت. پس این که مجوز اکران محدود آن فقط در شهر تهران، با کلی گرفتاری و سانسور صادر شد، بعد از چند روز پوسترهای فیلم از سطح شهر جمع آوری شد وعلت این جمع آوری فرم تصویر «ترانه علی دوستی» در روی پوستر اعلام شد.

«رسول صدر عاملی» در این فیلم باز هم به مشکلات نسل جوان در کلان شهر تهران پرداخته است. مشکلات دختری که از فضای به شدت مذهبی و افراطی خانواده فاصله می گیرد، مثل سایر آثار او با این مضمون، نقش اول فیلم را «ترانه علی دوستی» با بازی خوب و لحن صمیمانه و گیرایش به عهده دارد. به رغم هیاهوهای بسیار برای به نمایش در نیامدن فیلم، سانسور خیلی از صحنه ها تا حدی به منطق روایت لطمه زده است، با این حال هنوز هم فیلمنامه و کارگردانی خوب صدر عاملی دیدنی است.

فیلم سکانس هایی به یادماندنی دارد، مثل: سکانس حضور ترانه در درمانگاه و صحبت او با پرستار و سکانس دعوا و زد و خورد او با مرد رهگذر در ماشین.

بی پولی

کارگردان: حمید نعمت الله، فیلمنامه نویسان: حمید نعمت الله، هادی مقدم دوست، بازیگران: لیلا حاتمی (شکوه)، بهرام رادان (ایرج)، حبیب رضایی (پرویز افراشته)، درام، ۹۰ دقیقه، ایران، ۲۰۱۰٫

خلاصه: عروس و داماد جوانی که وضع مالی خوبی داشتند، مراسم عروسی مجللی می گیرند. مدت کوتاهی بعد از عروسی، داماد بی کار می شود و هر چه تلاش می کند نمی تواند مشکلاتش را حل کند. وقتی که دیگر همه نا امید شده اند، موقعیت و شانس جدیدی پیش می آید.

«بی پولی» قصه ای خودمانی از مشکلات مردم عادی است، اطلاق لفظ خودمانی، شاید بهترین تعریف از فضای فیلم های «حمید نعمت الله» باشد. او با فیلم «بوتیک» جای خود را در بین علاقه مندان به سینما باز کرد و همان روند را در بی پولی هم ادامه داد. نعمت الله تلاش می کند همیشه به سراغ سوژه هایی برود که به کرات و در بین مردم عادی اتفاق می افتد. قهرمان های فیلم های او افرادی عادی هستند که در زندگی روزمره بارها آن ها را دیده ایم. همین سبب می شود مخاطب با فضای فیلم های نعمت الله و فیلمی مثل بی پولی احساس همذات پنداری کند.

به رغم داستان تکراری فیلم که درباره مشکلات زوج های جوان ایرانی است، انتخاب حال و هوا و لحن کمدی در کنار روایت سرراست فیلم سبب شده اند، با وجود پرداختن به گرفتاری و مشکلات طبقه متوسط، فیلم تبدیل به درامی اشک انگیز و احساساتی نشود.می توان بی پولی را کمدی- درامی اجتماعی دانست که تا انتها حال و هوای سرخوش خود را حفظ می کند. همگی بازیگرهای فیلم، چه در نقش های اصلی و چه فرعی مثل سایر کارهای نعمت الله بسیار راحت در جلوی دوربین ظاهر شده اند و همین به باورپذیری فضای فیلم کمک کرده است.

مردان آثار ماندگار The Monument Men

کارگردان:جرج کلونی، فیلمنامه نویسان: جرج کلونی، گرنت هسلاو، بازیگران: جرج کلونی (فرانک استوکس)، مت دیمن (جیمز گرنگر)، بیل مورای (ریچارد کمپل)، کیت بلانشت (کلر سیمون)، درام اکشن، بیوگرافی، ۱۱۸ دقیقه، آمریکا، ۲۰۱۴٫

خلاصه: جنگ جهانی دوم رو به پایان است و آلمانی ها در حال عقب نشینی هستند. آن ها به عنوان آخرین اقدام خود، شروع به تخریب و دزدیدن آثار هنری می کنند. «فرانک» به عنوان کارشناس آثار هنری، از طرف دولت آمریکا و رییس جهمور آن زمان، روزولت، مامور می شود تا گروهی ۷ نفره تشکیل دهد. این گروه به اروپا می روند و تلاش می کنند تعدادی از آثار هنری را از دست نازی ها نجات دهند.

فیلم «مردان آثار ماندگار» که به تازگی در جشنواره فیلم برلین به نمایش در آمد، بر اساس ماجرایی واقعی ساخته شده است. دانستن این موضوع سبب می شود، تا فیلم را صرفا حاصل خیال پردازی و قهرمان پروری آمریکایی ندانیم.

این فیلم هر چند درباره اتفاقات واقعی جنگ جهانی دوم است، اما شبیه هیچ کدام از فیلم هایی که درباره جنگ و جنایت های نازی ها ساخته شده، نیست. هر چند صحنه های مربوط به جنگ به خوبی در آن بازسازی شده و کارگردان توانسته اتمسفر جنگ را به خوبی نشان دهد. با این حال مردان آثار ماندگار، بیش از آن که لحنی تلخ و سنگین داشته باشد، لحنی روان، شیطنت آمیز و گاهی کمدی دارد.

بازیگرانی که کلونی در فیلمش انتخاب کرده از جمله «مت دیمن»، «بیل مورای» و «کیت بلانشت» همگی انتخاب های خوبی هستند. به خصوص بیل مورای، بازیگر فراموش نشدنی فیلم «گمشده در ترجمه» که استاد ژست های کمدی در نقش های کاملا جدی است و بهترین سکانس های فیلم مربوط به بازی او است. تنها در این میان «ژان دو ژاردان» بازیگر فرانسوی است که انگار هنوز نتوانسته خودش را با ضرباهنگ فیلم های آمریکایی تطبیق دهد.

دزد کتاب،The Book Thief

کارگردان: برایان پرسی وال، فیلمنامه نویسان: مارکوس زوساک، مایکل پترونی، بازیگران: سوفی نلیس (لیزل ممینگر)، راجر آدام (راوی)، جفری راش (هانس هابرمن)، درام، ۱۳۱ دقیقه، آمریکا، ۲۰۱۳٫

خلاصه: در اوج جنگ جهانی دوم در آلمان، در حالی که نازی ها شروع به از بین بردن آثار با ارزش و کتاب سوزی کرده اند، «لیزل»، دختر جوانی است که کتاب ها را می دزدد و بین مردم پخش می کند تا از سوختن آن ها جلوگیری کند.

«دزد کتاب» اقتباسی از رمانی پرفروش به همین نام، نوشته «مارکوس زوساک» در سال ۲۰۰۶ است. در اقتباس از رمان های بزرگ همیشه این تصور عمومی وجود دارد که فیلم ها از رمان های مشهور یک گام عقب تر حرکت می کنند و هرگز فیلم های اقتباسی از رمان های بزرگ نمی توانند مورد توجه مخاطب قرار بگیرند، اما بر خلاف این تصور، فیلم دزد کتاب ها، مانند روحی است که به کالبد کتاب زوساک دمیده شده و تجسمی واقعی، قابل لمس و لطیف از اتفاقات رمان است. از سویی دیگر، این فیلم به همراه آوای دلنشین موسیقی آن، از همان پلان اول مخاطب را به دنبال خود می کشد. هر آکورد (نت های موسیقی)، از موسیقی گوش نواز «جان ویلیامز» در هر سکانس و انتخاب سازها در صحنه های مختلف کتاب سوزی، ترس از حضور آلمان ها، لحظه های خلوت و کتاب خوانی دخترک عاشق کتاب، کاملا منطبق با جنس روایت است.

جان ویلیامز خالق موسیقی فیلم های «هری پاتر» و «تن تن» برای موسیقی این فیلم یکی از کاندیداهای مطرح درآکادمی اسکار ۲۰۱۴ است و به نظر می رسد، با درک عمیقی از لطافت داستان دزد کتاب، توانسته موسیقی خلق کند که نقش عمده ای در بازگویی روایت فیلم ایفا می کند.

در میدلتون، At Middleton

کارگردان: آدام راجر، فیلمنامه نویسان: آدام راجر، گلن جرمن، بازیگران: اندی گارسیا (جرج هارتمن)، ورا فارمیگا (ادیت مارتین)، تایسا فارمیگا (آدری مارتین)، اسپسنسر لوفرانکو (کنراد هارتمن)، کمدی، عاشقانه، ۹۹ دقیقه، آمریکا، ۲۰۱۳٫

خلاصه: دو زن و مرد میان سال که در ازدواجشان به بی تفاوتی و نا امیدی رسیده اند، در اولین روز دانشگاه فرزندانشان، با هم بر خورد می کنند، رفتار بی تکلف، شوخ و رهای زن، سبب می شود مرد به او علاقه مند شود.

ساختار روایی فیلم «در میدلتون» در واقع بر محور شخصیت زن فیلم «ورا فارمیگا» است. شخصیتی خوش خلق و راحت که زندگی را سخت نمی گیرد و به سادگی تلاش می کند خودش باشد. اگر از مقررات سخت زندگی، کار و تحصیل به تنگ آمده اید، این فیلم می تواند انتخاب خوبی برای تمدد اعصاب باشد.

فیلمی روان و ساده که البته به قدر کفایت از فرمول های آشنای هالیوودی برای کمدی های عاشقانه استفاده کرده است. مثل تناقض آشکار دو شخصیت اصلی که به تبع آن موقعیت های متناقض و خنده داری ایجاد می شود. طنز موقعیت در ترکیب با طنز موجود در دیالوگ ها و روایت، در کنار داستانی عاشقانه سبب شده است، فیلم در اکران با استقبال خوبی مواجه شود. فیلم در میدلتون هر چند در نگاه اول قرار است فیلمی کمدی باشد، اما در دل این کمدی شاد و دلپذیر و البته گاه کلیشه ای، زیرلایه ای غمگین وجود دارد که در واقع نمایانگر بعد دیگر این شخصیت ها است. بازی گاه دو گانه و آمیختن لحظه های تلخ و پنهان کردن آن با پر حرفی و شوخی، ترفندی است که فیلم را به واقعیت نزدیک کرده و مانع از تک بعدی شدن شخصیت ها می شود.

http://www.youtube.com/watch?v=dwhVyfP-Z58

زندگی مخفی والتر میتی، The Secret Life of Walter Mitty

کارگردان: بن استیلر، فیلمنامه نویسان: استیو کنراد، جیمز تربر، بازیگران: بن استیلر (والتر میتی)، کریستن واگ (شریل مل هاف)، شون پن (شون اکانل)،کمدی، درام، ماجراجویانه، ۱۱۴ دقیقه، آمریکا، ۲۰۱۳٫

خلاصه: «والتر میتی» کارمند بخش عکس در مجله لایف است. یک روز در حین کار، عکس مهمی را که برای جلد مجله انتخاب شده، گم می کند و همین مقدمه ای می شود که به جای پیدا کردن عکس در واقعیت، شروع به رویا پردازی کند.

این فیلم هم مثل سایر فیلم های پر طرفدار سینمای دنیا بر اساس اقتباسی ادبی از داستانی محبوب اثر «جیمز تربر»، نویسنده آمریکایی ساخته شده است. داستانی کوتاه که یک بار در سال ۱۹۴۷ فیلمی دیگر با همین نام از روی آن ساخته شد. داستان جیمز ترنر که اولین بار در در مجله نیویورکر به چاپ رسید، به تدریج آنقدر طرفدار پیدا کرد که با الهام از آن واژه «میتی»، وارد زبان انگلیسی شد و هنوز هم این واژه برای توصیف فردی که در خیال بافی و رویا، خود را قهرمان ماجراهای فانتزی می داند، استفاده می شود.

فیلم بر محور بازی کمدین شناخته شده «بن استیلر» استوار است. کمدینی که شباهت اندکی به جوانی «نرمن ویزدم» کمدین مشهور آمریکایی دارد و در اغلب نقش هایش بازیگر شخصیتی خجالتی است که نمی تواند توجه زن مورد علاقه اش را جلب کند. شخصیتی که یکی از تیپ های ثابت فیلم های کمدی در تاریخ سینما محسوب می شود، اما فیلم «زندگی مخفی والتر میتی» چیزی بیشتر از یک کمدی سرگرم کننده یا فانتزی است.

این فیلم در زیر لایه های عمیق تر خود، با نگاهی روانکاوانه ناتوانی «والتر میتی» و اضطراب فروخورده او را به تصویر می کشد، هر چند در فیلم تنها اشاره های کوتاهی به آن می شود، اما علاوه بر وجه دلپذیر کمدی فیلم، می توان آن را یکی از نمونه های فیلم های روان کاوانه بر اساس تئوری های اضطراب و فرار از واقعیت در نوشته های «کارن هورنای» هم ارزیابی کرد.

دانشگاه هیولاها، Monsters University

کارگردان: دن اسکنلون، فیلمنامه نویسان: دن اسکلنون، دنیل گرسون، صدا پیشگان: بیلی کریستال (مایک)، جان گودمن (سالیوان)، هلن میرن (دین)، انیمیشن، ماجراجویانه، کمدی، ۱۰۴ دقیقه، آمریکا، ۲۰۱۳٫

خلاصه: داستان این انیمیشن مربوط به زمانی است که «مایک» و «سالی» دو شخصیت اصلی «کارخانه هیولاها» در دانشگاه رقیب سر سخت هم هستند. آن ها سر هر موضوعی مدام با هم درگیر می شوند تا به تدریج در جریان این رقابت ها، به دوست های صمیمی تبدیل می شوند و با هم نقشه می کشند تا دیگران را بترسانند.

وقتی نام دو غول بزرگ انیمیشن سازی دنیا یعنی پیکسار و دیزنی برای تولید و عرضه انیمیشنی مطرح می شود، می توان مطمئن شد که با فیلمی دیدنی مواجه هستیم. انیمیشن «دانشگاه هیولاها» در ادامه «کارخانه هیولاها» ساخته شده و با ترفند خلاق سازندگان آن، این بار به جای این که منتظر ادامه فیلم قبلی باشیم، به گذشته دو کاراکتر اصلی آن می رویم. نکته جالب این کار نوعی احساس واقعی بخشیدن به این موجودات تخیلی است.

موجوداتی که مثل موجودات واقعی در زمان زندگی می کنند و شناسنامه، گذشته و آینده دارند. در واقع با نمایش گذشته «مایک» و«سالی» این دو در ذهن تماشاگر جان می گیرند و باورپذیر می شوند.

سازندگان این انیمیشن محبوب، قصد داشتند تا با به کار بستن این تمهید اوریجینال که برای اولین بار در فیلم های انیمیشن اتفاق می افتد، موفقیت دوباره نسخه نخست این فیلم را تکرار کنند. در واقع دانشگاه هیولاها پس از ۱۲ سال در دنباله فیلم نخست، می خواهد دوباره نام کمپانی پیکسار را مطرح کند و در این راستا از همه مهارت های خود استفاده کرده است، شوخی های دلنشین، صداپیشگان ماهری مثل «هلن میرن» که نقش را به واقع بازی کرده اند و ترکیبی دوست داشتنی از رنگ ها و طراحی های تازه و دیدنی.