نمایی از فیلم جیمی پی

نمایی از فیلم جیمی پی

در راهنمای فیلم که هر هفته پنج شنبه‌ها در شرق پارسی منتشر می شود، قرار است به شما فیلم های بهتر یا حداقل از جهاتی قابل تامل برای تماشا پیشنهاد داده شود که یا هم اکنون بر پرده سینماهای جهان هستند یا اخیرا وارد شبکه نمایش خانگی شده اند.

نبراسکا Nebraska ½ ☆☆☆

نمایی از فیلم نبراسکا

نمایی از فیلم نبراسکا

کارگردان: الکساندر پین، فیلمنامهنویس: باب نلسون بازیگران: بروس درن (وودی گرانت)، ویل فورت (دیوید گرانت)، جون اسکیب (کیت گرانت)، درام ماجراجویانه، ۱۱۵ دقیقه، آمریکا، ۲۰۱۳

خلاصه: پدر پیری با بازی «بروس درن» به دنبال برنده شدن جایزه ای خیالی تصمیم دارد، به تنهایی به سفری طولانی برود، پسر او که این سفر را بیهوده می داند سرانجام با او همراه می شود.

«نبراسکا» با تصویرهای چشم نواز، سفری جاده ای به زادگاه کارگردان فیلم، «الکساندر پین» است. الکساندر پین، کارگردان فیلم به یادماندنی «درباره اشمیت»، این بار، فیلمی جاده ای و کاملا وفادار به سنت های قدیمی فیلم آمریکایی، بر مبنای قواعد اخلاقی و احترام به خانواده و پدر و مادرساخته است.

شاید با دیدن پوستر فیلم، تصویر پیرمردی تکیده، یا خواندن خلاصه داستان یک خطی فیلم و ماجرای پدر و پسر، به نظر بیاید با فیلم کسل کننده ای روبرو هستیم، که هیچ کدام از ابزارهای جذب مخاطب را ندارد، اما کاملا بر عکس، نبراسکا، با داستانی بسیار ساده و تصویرهایی با شکوه و بازیگرانی حرفه ای فیلمی دیدنی است که زمان نزدیک به دوساعت تماشای آن به نظر بسیار کوتاه سپری می شود. به رغم آهستگی تصویرها، شیرینی و گزندگی دیالوگ های فیلم، ریتم درونی خوبی به کار بخشیده است، ریتمی که لذت تماشای تصویرهای سیاه و سفید و مینی مالیستی فیلم را دو برابر می کند.

لحن کمیک و فوق العاده ساده و سرراست فیلم به علاوه این تصویرهای کارت پستالی و زیبا، فیلمی خوش ساخت و وفادار به ارزش های انسانی را به نمایش می گذارد. در کنار همه این ها اما، بازی فوق العاده بروس درن در نقش پیرمردی کمی گیج از الکل، اما هوشیار و با دیالوگ های تند و تیز، نقطه قوت دیگری است که بیش از هر چیز در فیلم به چشم می آید، درن با همین بازی درخشان، موفق به دریافت جایزه بهترین بازیگر مرد در جشنواره کن و جایزه جشنواره پالم اسپرینگز شد.

برف روی کاج ها ☆☆☆½

کارگردان و نویسنده: پیمان معادی، بازیگران: مهناز افشار (رویا)، حسین پاکدل (علی)، صابر ابر (نریمان)، درام، ۹۰ دقیقه، ایران، ۲۰۱۱

خلاصه: «رویا» معلم پیانویی است که بعد از ۱۴ سال زندگی مشترک با همسرش،«علی»، به طور کاملا اتفاقی متوجه می شود که علی به یکی از شاگردانش علاقه مند شده وقصد طلاق دارد.

نمایی از فیلم برف روی کاج ها

نمایی از فیلم برف روی کاج ها

شاید به جرات بتوانم بگویم،«برف روی کاج ها» جسورانه ترین فیلم ایرانی در ده سال اخیر است. پیمان معادی که نام او به عنوان بازیگر اصلی فیلم «یک جدایی» اثر «اصغر فرهادی»، بر زبان افتاد، در اولین فیلمش به عنوان کارگردان، یکی از بهترین فیلم های سال های اخیر را ساخته است. شاید در نگاه اول برف روی کاج ها تکرار سوژه همیشگی خیانت مرد به زن در زندگی خانوادگی باشد، اما، آن چه که آن را از انبوه فیلم هایی با سوژه مشابه جدا می کند، نوع نگاه متفاوت کارگردان- فیلمنامه نویس به سوژه است.

کارگردان در روایت فیلم، نه قصد شعار دارد نه هیاهو، فیلم آنقدر واقعی است که برشی سیال از زندگی یک زن بعد ۱۴ سال زندگی مشترک است. حتی مهناز افشار در این فیلم، با بازیگری که او را در بسیاری از فیلم ها دیده-ایم کاملا متفاوت است، بازی بسیار متفاوت، کاملا کنترل شده و با طمانینه مهناز افشار در این فیلم یکی از نقاط قوت فیلم است.

معادی با این فیلم چهره دیگری از خیانت و اختلاف در زندگی خانوادگی را به نمایش می گذارد، اگر در «چهارشنبه سوری» فیلم درخشان اصغرفرهادی با مضمونی مشابه، زن در عمق ناامیدی به وسواس و خودتخریبی رسیده بود و در نهایت ناچار به تسلیم و ادامه زندگی با مرد شد، در برف روی کاج ها، بدون جار و جنجال ومانیفیست های شعاری فمینیستی درباره خیانت در زندگی خانوادگی، زن با آرامش وصبوری درد را هضم می کند، می پذیرد و با آن به شکلی طبیعی کنار می آید و با همان آرامش و طمانینه به زندگی عادی بر می گردد و از نو عاشق می شود. معادی در انتخابی جسورانه فیلم را سیاه وسفید ساخته که شاید تنها انتخابی سلیقه ای است که چندان محلی از اعراب ندارد. اما به رغم سیاه وسفید بودن، برف روی کاج ها فیلمی دیدنی است که می تواند نگاهی تازه به مشکلی دیرینه باشد.

http://www.youtube.com/watch?v=53xz4nuOpcA

جیمی پی☆☆☆ Jimmy P

کارگردان: آرنو دپلشن، فیلمنامه نویس: آرنو دپلشن، کنت جونز، براساس کتابی از جرج دوورو، روانکاو معروف فرانسوی، بازیگران: بنیسو دل تورو (جیمی)، متیو آمارلیک (جورج دوورو)،جینا مک کی (مادلین)، درام، ۱۱۷دقیقه، فرانسه، ۲۰۱۳

نمایی از فیلم جیمی پی

نمایی از فیلم جیمی پی

خلاصه: «جیمی پیکارد» سرخپوستی از قبایل بلک فوت آمریکا، سربازی کهنه کار است که از جنگ جهانی دوم برگشته و با مشکلات و ناتوانی های مختلفی مثل آسیب های مغزی، مشکلات چشمی و مشکلات دیگری درگیر است، مشکلاتی که سرانجام پزشکان تصور می کنند، ناشی از بیماری روانی اسکیزوفرنی است، اما روانکاوی به نام «جرج دوورو» تشخیص متفاوتی دارد.

روان کاوی، همیشه موضوع وسوسه برانگیزی برای تصویر فضاهای رازآمیز ذهنی در سینما بوده است. «جیمی پی» درامی روان کاوانه بر مبنای تحقیقی واقعی است که در سال ۱۹۵۱ در دانشگاه بین المللی نیویورک توسط «جورج دوورو» به چاپ رسیده است. این فیلم، که در سال ۲۰۱۳ به عنوان کاندید چایزه نخل طلا در جشنواره کن معرفی شد، در واقع تلفیقی از واقعیت و خیال نویسنده است.

«دوورو» یکی از دو پرسوناژ اصلی فیلم با بازی «متیو آمارلیک» ، روانکاو- مردم شناسی فرانسوی است، که تحقیقات زیادی درباره سربازان از جنگ برگشته انجام داده است. با این که موضوع فیلم به تنهایی پتانسیل قوی برای آمیختن سینما و لحظات و رازهای روانکاوی دارد اما، وفادار بودن بیش از اندازه کارگردان به متن کتاب و پژوهش، تا حدی او را از ساخت روایتی متفاوت بازداشته است. فیلم، در لحظاتی یادآور فیلم به یادماندنی «ذهن زیبا» ساخته «ران هاوارد» است، به خصوص جایی که روان کاوان بیماری «جیمی» را اسکیزوفرنی می خوانند.

از این جا حضور آمارلیک در نقش دکتر دوورو پررنگ تر می شود، او با ژست های مخصوص و کمی خل وار و رفتارهای عجولانه، شخصیت دکتر باهوشی را به نمایش می گذارد که سرانجام به کمک دانش مردم شناسی موفق می-شود رازهای ناخودآگاه جیمی را کشف کند و ثابت کند که تشخیص پزشکان دیگر اشتباه است. سکانس های تحلیل رویا و لحظاتی که فیلم از نقاشی برای تصویر کردن ناخودآگاه جیمی استفاده می کند از سکانس های دیدنی فیلم هستند.

تنها عاشقان زنده می مانند Only Lover left Alive ☆☆☆

کارگردان و نویسنده: جیم جارموش، بازیگران: تام هیدلستون (آدام)، تیلدا سویینتون (ایو)، میا واسیکوفسکا (اوا)، درام- رومانتیک، ۱۲۳ دقیقه، آمریکا، ۲۰۱۳

خلاصه: «آدام» که در دیترویت زندگی می کند، یک خون آشام هنرمند و ستاره راک است. او که هنوز نتوانسته با دنیای تکنولوژی و صنعتی امروز کنار بیاید، دچار افسردگی می شود. «ایو» همسر او که در شهر زیبای طنجه در مراکش زندگی می کند، با دانستن خبر افسردگی آدام، به او ملحق می شود.

نمایی از فیلم تنها عاشقان زنده می مانند

نمایی از فیلم تنها عاشقان زنده می مانند

مدت ها بود «جیم جارموش» کارگردان بزرگ و خالق فیلم درخشان «گل های پژمرده» و «مرد مرده» در مصاحبه-های مختلف، از علاقه اش برای ساخت فیلمی با مضمون خون آشامان می گفت. «تنها عاشقان زنده می مانند» حکایت عشاق خون آشام است. خون آشام های دلپذیر و بی آزار و اهل موسیقی راک.

کمدی- درام تنها عاشقان زنده می مانند، برخلاف رویه معمول جارموش، نه تنها فیلم ترسناکی نیست، بلکه خون آشامان فیلم او با تمام خون آشامان تاریخ سینما فرق دارند. «آدام» و «ایو» (کنایه از آدم و حوا) در فیلم جارموش، که قرن ها است به عشق هم وفادار هستند، زن و مردی خون آشام با روحیه ای رمانتیک هستند. آدام که الهام گرفته از شخصیت «لوری اندرسن» آهنگ ساز آمریکایی است در کنارهمسرش ایو زوج سرگرم کننده و جذابی را می سازند که در مدت کوتاهی تمام تاریخ موسیقی راک آمریکا را با گوشه و کنایه های جذاب، دوره می کنند.

فیلم پر از اشاره به موزیک ها و آهنگ سازهای آمریکایی است و پر از متلک ها و کنایه ها درباره لوس آنجلس و زندگی در آن جا. جارموش دو موجود خون آشام را از پس قرن ها به دنیای مدرن امروز و فضای موسیقی راک اند رول آمریکایی آورده است، ومپایرهای با مزه ای که در گفتگوهای شان آدم های عادی را زامبی خطاب می کنند. دیالوگ های تند و تیز و فضای کمدی فیلم، ریتم کند و بی اتفاق روایت را جبران می کنند. فیلم تنها عاشقان زنده می-مانند، اگر چه مانند سایر فیلم های جارموش نیست، اما، فیلمی سرگرم کننده برای اهالی موسیقی و ادبیات و سینما است.

http://www.youtube.com/watch?v=mMeTBsI96_k

آخرین عشق آقای مورگان Mr. Morgan’s Last Love ½ ☆☆

کارگردان و نویسنده: سندرا نتلبک، بازیگران: مایکل کین (متیومورگان)، کلمانس پوئزی (پائولین لوبی)، جاستین کرک (مایلزمورگان)، کمدی-درام، ۱۱۶ دقیقه، آمریکا، ۲۰۱۳

خلاصه: حضور زن جوان پاریسی در زندگی پروفسور بازنشسته فلسفه، باعث ایجاد تحولاتی می شود که زندگی او را دگرگون می کند.

نمایی از فیلم آخرین عشق آقای مورگان

نمایی از فیلم آخرین عشق آقای مورگان

«آخرین عشق آقای مورگان» قصه ای ساده و سرراست درباره تاثیر برخوردی اتفاقی در زندگی راکد و ساکن مردی سالخورده است. مردی که هنوز نتوانسته خود را از افسردگی ناشی از مرگ همسرش رها کند. اگرچه فیلم در به تصویر کشیدن روابط خانوادگی به همه مناسبات اخلاقی و کلاسیک فیلم های آمریکایی، کاملا فرمول وار تن می-دهد، اما، نوعی صممیمیت و سادگی در سراسر فیلم باعث می شود، تماشاگر فارغ از فرمول بندی فیلم های آمریکایی به سرنوشت تک تک شخصیت های فیلم علاقه مند شود.

فیلم، روایتی رویایی از زندگی در پاریس نیست، همین طور از سویی دیگر، مثل خیلی از فیلم هایی که داستان آن-ها در این شهر افسانه ای می گذرد، تصویری دلتنگ و غمگین از این شهر خاکستری به نمایش نمی گذارد. فضای «آخرین عشق آقای مورگان» مثل تکه ای ساده از زندگی استاد بازنشسته ای در پاریس است و تضادهای زندگی آمریکایی و فرانسوی را در همان اندک برخوردها به خوبی نشان می دهد.

داستان فیلم، برگرفته از رمانی فرانسوی به نام «لحظه ای شیرین » نوشته «فرانسواز دورنر» است و هرچند فیلم تولید آمریکا است، اما از متلک پرانی فرانسوی ها درباره آمریکایی ها و اختلاف بین فرانسوی زبان ها و انگلیسی زبان ها غافل نشده است. نقطه قوت فیلم، بازی بازیگران آن است، «مایکل کین» بازیگر بزرگ انگلیسی با آرامش و طمانینه همیشگی و نگاه های خیره، مثل همیشه در ایفای نقش موفق است. پائولین لوبی، نیز در نقش آموزگار رقص بسیار صمیمی و باورپذیر ظاهر شده و توانسته از پس بازی مقابل در مقابل بازیگر نام آشنا و حرفه ای مثل کین بر بیاید. بازیگر دیگر فیلم، «جاستین کرک»؛ هم که نقش پسر آقای مورگان را دارد، به رغم کوتاهی حضورش در فیلم در قالب یک جوان آمریکایی خودخواه که در نهایت تسلیم سادگی پائولین می شود، حضور موثری دارد.

http://www.youtube.com/watch?v=Pf2zAxSC5x4

زندگی خصوصی آقا و خانم میم ☆☆½

کارگردان: روح الله حجازی فیلم نامه نویس: علی طالب آبادی، بازیگران: مهتاب کرامتی (آوا)، حمید فرخ نژاد (محسن)، ابراهیم حاتمی کیا (گوهری)، درام، ۹۰ دقیقه، ایران، ۲۰۱۱

خلاصه: «محسن» و «آوا»، زن و شوهری هستند که برای کار محسن به تهران می آیند و در تلاش برای هم رنگ شدن با جماعت تهرانی، زندگی خصوصی آن ها با چالش های بسیاری روبرو می شود.

نمایی از فیلم زندگی خصوصی آقا و خانم میم

نمایی از فیلم زندگی خصوصی آقا و خانم میم

فیلم «زندگی خصوصی آقا و خانم میم» به رغم این که اولین فیلم کارگردان آن محسوب می شود توانست در همان نخستین اکران در فستیوال فجر نظر اغلب منتقدان را به خود جلب کند. این فیلم نمونه خوبی برای نشان دادن تفاوت های عمیق فرهنگی و گذار از سنت به مدرنیته است. تغییر محل زندگی زن و شوهر از شهری دور و حضور آن ها در تهران، بهانه ای شده است تا چالش فرهنگی قدیمی به تصویر کشیده شود. چالشی که، در پیچ و خم آن شخصیت ها قادر به پنهان کردن خود واقعی شان نیستند.

شخصیت پردازی های طبیعی و انتخاب خوب بازیگران، به همراه بازی روان آن ها فیلم قابل قبولی ساخته که توانسته به رغم سوژه تکراری چالشی دیدنی بسازد. نکته جالب از همان ابتدا حضور کارگردان کهنه کار سینما، «ابراهیم حاتمی کیا» به عنوان بازیگر یکی از نقش های اصلی است. او که این روزها به عنوان فیلم ساز بسیار کم کار است به عنوان بازیگر، توانسته حضور قابل قبولی در نقش منفی در مقابل «حمید فرخ نژاد» و «مهتاب کرامتی» ظاهر شود. فیلم در نمایش تردیدها، دلهره ها و تعصب های سنتی و افراط و تفریط های شخصیت ها در تغییر خود برای سازگاری با فضای شهر تهران موفق است، تغییری که سرانجام هر دو، آن را تاب نمی آورند و زندگی شان دچار آشوب می شود.

شخصیت پردازی «محسن» با بازی خوب فرخ نیا که البته در راستای سایر بازی های او در فیلم های دیگر است، به خوبی تناقض های مرد سنتی را در در فضای مدرن نشان می دهد. به رغم فیلم نامه قابل قبول اما، کارگردان به شخصیت زن فیلم نزدیک نمی شود و به عمد یا غیر عمد، زن، در حد آکسسوار این بازی مردانه قدرت، جاه طلبی و تعصب باقی می ماند. فیلم زندگی خصوصی آقا و خانم میم، نمونه خوبی برای تماشای خلوت یک زندگی از بی شمار زندگی های جاری در شهر تهران است.

قائده تصادف ☆☆½

کارگردان و نویسنده: بهنام بهزادی، بازیگران: امیر جعفری (پدرشهرزاد)، ندا جبرائیلی (شهرزاد)، الهه حصاری (لادن)، اشکان خطیبی (امیر) درام، ۹۲ دقیقه، ایران، ۲۰۱۱

خلاصه:یک گروه تئاتری تصمیم می گیرند، برای اجرای نمایش، به خارج از کشور بروند، اما با مخالفت پدر «شهرزاد» یکی از اعضای گروه روبرو می شوند و این مخالف، باعث پیش آمدن حوادث جدیدی می شود.

نمایی از فیلم قائده تصادف

نمایی از فیلم قائده تصادف

«بهنام بهزادی» که با ساخت اولین فیلم خود «تنها دوبار زندگی می کنیم»، توانست انبوهی از جایزه های فستیوال های داخلی و خارجی را به دست آورد. پس از چند سال «قائده تصادف» را ساخته است. فیلمی که این روزها نام آن با فستیوال سه قاره نانت گره خورده است. فستیوالی در شهر نانت فرانسه که این فیلم در آن شرکت داشت و توانست برنده جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران شود.

فیلم قائده تصادف به رغم تکذیب سازندگان آن اما، وام دار سینمای فرهادی و به خصوص فیلم « درباره الی» است. پلان سکانس های طولانی، حرکت دوربین ها کنترل گروه بازیگران جوان آن و حتی سوژه فیلم، دور هم جمع شدن گروه جوانان، شوخی ها، شادی ها، اختلافات آن ها و معمای نهایی فیلم، همه و همه در اولین نگاه، یادآور فیلم درباره الی، ساخته فرهادی است.

از آن جایی که فیلم در لوکیشن های محدودی ساخته شده، محدودیت لوکیشن و پلان سکانس های طولانی، فیلم را متکی به بازی بازیگران و چالش های موضوعی در فیلم نامه می کند. هر یک از بازیگران به تناسب نقش، فرهنگ و سنتی یا مدرن بودن، طرز رفتار و لحن گفتاری خاصی دارد این شخصیت پردازی ویژه هر کاراکتر با طراحی لحن و الگوی گفتاری ویژه برخاسته از ساختارهای فرهنگی، از نقاط مثبت فیلم است.

هدایت گروهی بازیگران و میزانسن ها در لوکیشن های محدود تاتری، که طبعا کار چندان راحتی هم نیست، در شکل گیری اوج و فرود های روایت، ریتمی روان و سیال ایجاد می کند و باعث ایجاد نوعی تعلیق در بطن روایت است. می توان گفت بهزادی در خلق روایتی جوان پسندانه و امروزی، ضمن طرح مشکلات همیشگی و اختلاف نسل ها موفق عمل کرده است.