نسخهی جدید برجام بعد از خروج آمریکا چه مشکلاتی در پی دارد؟
تهران: فراز صفایی
امروز در حالی ترامپ غزل خداحافظی با برجام را میخواند که از دیروز هم ایران و هم اروپاییها آمادگی خود را برای برجام منهای
آمریکا اعلام کرده بودند. روحانی در سخنرانی روز دوشنبه گفته بود که احتمالا ایران در برجام بدون آمریکا بماند؛ بهشرطی که اروپاییها هم به تعهدات خود وفادار باشند. وزرای خارجهی سه کشور اروپایی هم گفتند که چه آمریکا باشد و چه نباشد بر سر پیمان خود با ایران هستند؛ درست ساعتی پیش از آنکه ترامپ که جهان را به توییتهای خود عادت داده است در یکی از همان توییتهای داغ اعلام کند که فردا موضعش را اعلام کند.
همزمانی همهی اینها جالب بود؛ انگار که هماهنگی در زمانمندی همهی این مواضع وجود داشته باشد؛ هماهنگی که نتیجهی ترافیک دیدارهای دیپلماتهای بلندپایهی اروپایی و ایرانی به واشنگتن در هفتههای اخیر باشد.
منابع آگاه در ایران هم حرف از این زدهاند که دیدارهای اروپائیان با ترامپ با هدف هماهنگی و قانع کردن ترامپ انجام گرفته بود؛ اما نه برای ماندن در برجام بلکه برای چیزی دیگر؛ چیزی که میتوان آن را نسخهی بتای برجام نامید.
* برجام: نسخهی بتا
سناریوی نسخهی بتای برجام مبتنی بر خروج آمریکاست و بازگشتن تحریمها. اما همزمان مبتنی است بر پابرجا ماندن برجام. آمریکا از برجام میرود اما ایران در برجام باقی مانده و به تعهدات خود ادامه میدهد؛ بهشرطی که اروپائیها هم به تعهدات خود بر مبنای برجام عمل کنند. این را روحانی دوشنبه بهروشنی گفت. پیش از او هم، رئیس پرنفوذ دفتر او و نیز وزیر امور خارجهی در محاق رفتهی او گفته بودند. اروپاییها هم دیروز گفتند که بر سر پیمان و تعهدات خود هستند.
کدام تعهدات؟
اینها را وزیر نفت نزدیک به روحانی همان دوشنبه بهروشنی بیان کرده بود. او گفته بود «از دید او تا وقتی که ایران بتواند نفت بفروشد و پولش را به ایران بیاورد و بتواند سرمایه جذب کند برجام هنوز پابرجاست وگرنه برجامی وجود ندارد». قضیه برای ایران کاملا اقتصادی است و رفتوآمد اروپائیان به آمریکا بنا بر گفتهی منابع مطلع به همین غایت بود؛ برای قانع کردن ترامپ برای مستثنی کردن شرکتهای اروپائی (و چینی) از تحریمها.
از دید اروپاییها، نسخهی بتای برجام یک بازی برد برد است؛ برای همهی طرفهای برجام و حتی برای آمریکا. اما آیا واقعا اینگونه است؟
پیش از پاسخ به این پرسش بیایید ببینیم موضع اطراف مختلف این چندضلعی نامنتظم دربارهی نسخهی بتا چه خواهد بود؟
در یک سر طیف، روسیه قرار دارد. برای روسیه بازگشت تحریمها علیه ایران و عدم بازگشت آنها تفاوت اندکی دارد؛ روسیه خودش هم از سوی آمریکا تحریم شده است. بر همین اساس بالاترین عکسالعملی که در وهلهی اول میتوان از روسیه تصور کرد محکوم کردن بیوفایی آمریکاست که از برجام خارج شده. بالاتر از این هم از روسیه که حتی بازگشت تحریمها علیه ایران منافعی برای آن داشت انتظار نمیرود.
اتحادیهی اروپا اگرچه بهعنوان یکطرف برجام اکنون بهحاشیه رفته و ترویکای اروپایی بهجای آن نشسته. موضع این ترویکا دوشنبه بهشکل واضحی بیان شد. بقای در برجام و التزام به تعهدات. احتمالا بعد از اعلام رسمی خروج آمریکا از برجام، یک اظهار تاسف عمیق هم به آن اضافه خواهد شد.
* ایران؛ مواضع متفاوت یک جهارضلعی
در ایران اما وضع پیچیدهتر است. یک چهارضلعی پیچیده در ایران وجود دارد که از قضا هر ضلع آن راه خود را میرود: رهبر و نهادهای محافظهکار، دولت، سپاه پاسداران، بازار.
موقعیت رهبر ایران پیچیده است. او پیش از این به روشنی اعلام کرده بود که اگر آمریکا برجام را پاره کند ایران آن را به آتش خواهد کشید. حالا اما به آتش کشیدن برجامی که ترامپ آن را پاره کرده سخت است. اقتصاد لرزان ایران تاب تحمل این آتش را ندارد و این، موضع خامنهای را سخت میکند. او احتمالا یا سکوت خواهد کرد؛ مثل این چند روز، یا از عهدشکنی آمریکا حرف خواهد زد و تاکید میکند که با این وجود ایران بهلحاظ اخلاقی بر سر پیمان باقی خواهد ماند. به قول سعدی: عهد بشکستی و من بر سر پیمان بودم. این موضع راه فرار رهبر ایران از این پارادوکس خواهد بود.
دولت روحانی هم تاکید خواهد کرد که بود و نبود آمریکا چندان تفاوتی نمیکند(رئیس بانک مرکزی امروز سهشنبه درست همین حرف را به زبان آورد)و اصلا مدتهاست که آمریکا عملا به توافق هستهای پایبند نبوده و بر همین اساس و بر مبنای تعهد اروپاییها به حمایت از برجام در این توافق خواهد ماند. علاوه بر این، دولت برای آرام کردن بازار حملهی تبلیغاتی و رسانهای گستردهای آغاز خواهد کرد که در آن، تعهد اروپاییها برجسته خواهد شد.
بازار های ایران اما احتمالا چندان خوشبینانه به موضوع نگاه نخواهند کرد. بازار طلا و ارز که در طول دو روز گذشته و تحت تاثیر حرفهای مثبت اروپاییها کمی کاهش را تجربه کرده بود، سهشنبه را با افزایش نرخ شروع کردند؛ روندی که احتمالا ادامه خواهد یافت. البته دولت ایران احتمالا سعی میکند که روز چهارشنبه با تزریق طلا و دلار دولتی به بازار جلوی هیجان را بگیرد؛ تا نشان دهد که خروج آمریکا از برجام چندان تاثیری بر بازار ندارد. اما در بازهی زمانی بلندتر، بازار طلا و ارز با افزایش قیمت و بازار بورس با کاهش ارزش روبهرو خواهند بود. اقتصاد ایران بر خلاف شعارهای دولت و نهادهای رسمی، به شکل تمامعیاری به دلار و به تصمیمهای ترامپ وابسته است.
سپاه پاسداران اما نقطهی ضعف نسخهی بتای برجام است. نسخهی بتای برجام در کنار هر آنچه گذشت بر مبنای توافق ضمنی دولت ایران با مذاکره بر سر پروندههای دیگر و در راس آنها پروندهی نفوذ منطقهای ایران و پروندهی فعالیت موشکی بنا شده است؛ و این دو پرونده (بر خلاف پروندهی هستهای که یک پروندهی در اختیار دولت بود) کاملا در اختیار سپاه هستند. سپاه نهاد پیچیدهای است؛ با گسترهی اقتصادی بسیار وسیع؛ که بر اساس نظرات غیر رسمی یکسوم حجم اقتصاد ایران را شکل میدهد. اما این یکسوم، در ارتباط با جهان غرب نیست و از گشودگی در برابر غرب متنفر است. بر همین اساس در هر سطحی، برجام جدید به سود سپاه نیست و درهای جهنم را به رویش میگشاید. همین قرائت سبب شد که قائم مقام فرماندهی سپاه بگوید که سپاه به دولت توصیه کرده که زودتر از آمریکا برجام را پاره کند. و درست همین قرائت هم احتمالا سبب شود سپاه واکنشی تند در برابر نسخهی جدید داشته باشد. این واکنش میتواند آزمایش یک موشک بالستیک باشد؛ سپاه نشان داده که در مواقعی از این قبیل، دست به چنین آزمایشهایی زده است. بالاتر از آن میتواند انجام کاری محدود علیه اسرائیل باشد؛ رئیس ستاد نیروهای مسلح که یکی از ژنرالهای سپاه است همین دوشنبه گفته بود که بهزودی از اسرائیل انتقام خواهند گرفت. به هر حال این احتمال کاملا وارد است که سپاه زیر میز بزند.
* خروج نصفهنیمه از برجام: باز کردن جعبهی پاندورا
نسخهی بتای برجام بنا را بر آغاز تلاش برای مذاکره با ایران بر سر پروندههای مهمی میگیرد؛ پروندههایی که اغلب در اختیار سپاه پاسداران هستند. آنهم در وضعیتی که تابوی ترسناک خروج آمریکا از برجام شکسته است؛ خروجی که در آن تحریمها بهطور کامل باز نمیگردند و پروندهها همچنان بی نتیجه ماندهاند؛ یک خروج نصفهنیمه. خروج نصفهنیمه میتواند فاجعهآمیز باشد. امانوئل مکرون رئیس جمهور جوان فرانسه چند روز پیش حرف از باز شدن جعبهی پاندورا زده بود؛ او البته گفته بود که در صورت خروج آمریکا از برجام جعبهی پاندورا باز میشود. درستتر اما آن است که خروج نصفهنیمهی آمریکا از برجام است که درهای جعبهی پاندورا را خواهد گشود؛ جعبهای پر از فلاکت و هراس و بحران که بر طبق اساطیر، بعد از باز شدن بسته نمیشود.
توافق با دولت روحانی بر سر پروندههای فعالیت موشکی و دخالتهای منطقهای خندهدار است؛ این دو پرونده مدتهاست که در اختیار دولت نیست؛ در اختیار سپاه است. گفتوگو با سپاه هم مشروعیت دادن به سپاه است. توافق با سپاه هم اساسا غیر ممکن است؛ نهادی که فلسفهی وجودی آن بر مبنای توسعهطلبی و دخالت ایدئولوژیک است.
در صورت خروج همهجانبهی آمریکا میشد تصور کرد که حجم فشارهای اقتصادی ناشی از بازگشت تحریمهای همهجانبه، کلیت نظام را مجبور به تسلیم کند. حالا اما تابوی خروج آمریکا شکسته و فشارها اندکاند و پروندهها بلاتکلیف. این دقیقا یعنی باز شدن جعبهی پاندورا.