عطش مبارزه: آتش گرفتن

عطش مبارزه: آتش گرفتن

با معرفی تعدادی فیلم، هر هفته قصد داریم شما را به دنیای سینما ببریم، مجموعه ما مثل هر هفته شامل فیلم های ایرانی و چند فیلم از سینمای جهان است، فیلم های ایرانی مثل: «دمکراسی در روز روشن» با حاشیه های جنجال برانگیز سیاسی آن، فیلم «زندگی خصوصی» که در نیمه راه اکران متوقف شد. در بخش فیلم های خارجی این هفته، فیلم های مختلفی در ژانرهای متفاوت انتخاب شده اند، از جمله: «آخرین وگاس» با حضور رابرت دنیرو، «استوکر» با حضور نیکول کیدمن، فیلم اکشن «عطش مبارزه: آتش گرفتن»، فیلم «زیبا» آخرین فیلم کارگردان محبوب آمریکای لاتین،«ایناریتو» و انیمیشن زیبای «من نفرت انگیز ۲».

دمکراسی در روز روشن

نمایی از فیلم دموکراسی در روز روشن

نمایی از فیلم دموکراسی در روز روشن

کارگردان و نویسنده: علی عطشانی، بازیگران: حمید فرخ نژاد (سردار امیر ستوده)، محمدرضا گلزار (عزراییل)، نیکی کریمی (خانم احسانی)، محمدرضا فروتن (نیک ذات)، ۹۰ دقیقه، ایران، ۲۰۱۱

خلاصه: سردار «امیر ستوده» بر اثر یک سوء قصد به کما می رود، او در دوران زندگی اش اشتباهاتی مرتکب شده است و در عالم برزخ سعی می کند این اشتباهات را جبران کند.

پس از سال ها «محمدعلی زم» رییس سابق حوزه هنری ایران، با تهیه کنندگی «دمکراسی در روز روشن» به عرصه سینما برگشت. فیلمی که به دلیل وجود نام زم در تیتراژ فیلم، کنجکاوی بسیاری را برای تماشای آن برانگیخته بود.

این فیلم با پرداختن به موضوعاتی مثل جنگ ایران و عراق، حساب و کتاب پس دادن در برزخ، زندگی یک سردار ایرانی جنگ که با لحنی شبیه «محمود احمدی نژاد» حرف می زد، در مرز باریک خط قرمزهای سینمای ایران حرکت می کرد. فیلم دمکراسی در روز روشن، از همان ابتدا مورد آماج نقدهای بسیاری قرار گرفت. عده ای آن را فیلمی ضد ارزشی خواندند و عده ای دیگر نیز با اشاره به نوع بازی و لحن گفتاری «حمید فرخ نژاد»، بازیگر نقش سردار و مضمون دیالوگ ها، آن را توهینی به رییس جمهور وقت ایران، احمدی نژاد، دانستند. به رغم همه این برداشت ها، دمکراسی در روز روشن سوژه و ایده های تازه ای دارد که برای مخاطب جذاب استاگر چه کارگردان می توانست از این ایده بهتر استفاده کند و اثری کاملتری ارائه دهد.

فیلم ساز با استفاده از این ایده تازه، گوشه و کنایه های طنزآلود درباره شرایط سیاسی و مشکلات اجتماعی و باهمراهی تعدادی از ستاره های سینمای ایران، توانسته اثری سرگرم کننده ارائه دهد.

http://www.youtube.com/watch?v=AT0h6p3O5-s

زندگی خصوصی

زندگی خصوصی

زندگی خصوصی

کارگردان: محمد حسین فرح بخش، فیلمنامه نویس: اصغر نعیمی، بازیگران: هانیه توسلی (پریسا زندی)، فرهاد اصلانی (ابراهیم کیانی)، لعیا زنگنه (همسر کیانی)، ۹۰ دقیقه، ایران، ۲۰۱۲٫

خلاصه: «ابراهیم کیانی» در گذشته فردی تندرو و افراطی بوده و در تظاهرات ضد فیلم فارسی و ضد حجاب حضور داشته است. او در حال حاضر با شیوه زندگی کاملا متفاوت و ظاهری امروزی گرداننده یک روزنامه است. کیانی با وجود داشتن همسر، در یکی از مهمانی ها با زن جوانی به نام «پریسا» آشنا می شود و رابطه ای را با او آغاز می کند که پایان خوشی ندارد.

«زندگی خصوصی» که بعدها به نام «خصوصی» تغییر نام داد، یکی از ۵ فیلم اکران شده در نوروز ۱۳۹۱ خورشیدی بود که با دستور وزارت ارشاد به دلیل اعتراض های بسیار به مضمون آن از اکران برداشته شد. این فیلم ورژن امروزی شده و به همراه رنگ و لعاب سیاسی، از فیلم موفق «شوکران» ساخته بهروز افخمی است، با این تفاوت که شخصیت اول مرد در فیلم شوکران مربوط به پایگاه سیاسی خاصی نیست و قصد کشتن زن جوان را هم ندارد. همچنین بازی سرد و سنگین «فریبرز عرب نیا» را نمی توان با بازی خوب «فرهاد اصلانی» مقایسه کرد. اگر فیلم ساز کمی از حال و هوای سینمای ایران دور می شد، ممکن بود بتواند شخصیت های تازه تری خلق کند، مثلا شخصیت «پریسا زند» در درامی جنایی با این مضمون می توانست شبیه کاراکترهای فیلم های نوآر ( فیلم های سیاه جنایی) باشد، نه صرفا زنی که شیفته مردی متاهل شده است. در حالی که نمایش رابطه با همسر صیغه ای و اشاره های سیاسی موجود در فیلم، چیز جدیدی نبود که بخواهد باعث این همه جنجال شود، بهانه ای شد تا حاشیه های زیادی در اطراف فیلم شکل بگیرد و جنبه سیاسی آن، زیادی جدی گرفته شود.

این فیلم فارغ از جنبه های نسبت داده شده به آن، با بازی خوب بازیگران توانسته داستانی منسجم را روایت کند؛ «لعیا زنگنه» در این فیلم با وجود کوتاه بودن نقشش، حضور موثری دارد. سایر بازیگران هم به تناسب نقش هایشان در فیلم خوب ظاهر شده اند.

آخرین وگاسLast Vegas

آخرین وگاس

آخرین وگاس

کارگردان: جان ترتلتاب، فیلمنامه نویس: دن فوگلمن، بازیگران: مایکل داگلاس (بیلی)، رابرت دنیرو (پدی)، مورگان فریمن (ارچی)، کوین کلاین (سم)، کمدی، ۱۰۵ دقیقه، آمریکا، ۲۰۱۳٫

خلاصه: «پدی»، «ارشی» و «سم» دوستان قدیمی اهل بروکلین، تصمیم می گیرند برای ازدواج دوستشان «بیلی» به عنوان ساقدوش مراسم به وگاس بروند و آخرین روزهای مجردی بیلی را باهم جشن بگیرند.

حتی پیش از تماشای فیلم «آخرین وگاس» با دیدن نام هایی مثل «رابرت دنیرو»، «مورگان فریمن» و «مایکل داگلاس» می توان حدس زد قرار است با چه معجون شگفت انگیزی روبرو شویم. این اولین بار است که سه غول بزرگ بازیگری در سینمای جهان در داستانی کمدی و مفرح، کنار هم قرار گرفته اند.

کارگردان آخرین وگاس، «جان ترتلتاب»، پیش از این هم سابقه ساختن کمدی- درام های پر فروش با حضور ستارگان بزرگ را در کارنامه اش داشته است، به همین دلیل به خوبی می داند چگونه می تواند از حضور این ستاره ها برای روایت داستانی ساده و معمولی، درست استفاده کند.

چهار بازیگر اصلی فیلم گاهی به نظر می رسد بازی نمی کنند و آمده اند تا سفری تفریحی را با همه در کنار یکدیگر تجربه کنند. آخرین وگاس به رغم لحن شاد دلپذیری که دارد، تنها یک فیلمکمدی نیست، بلکه واقعیت های تلخ زندگی، مثل پیری، ناتوانی و مرگ را در قالبی کمدی، سهل گیرانه و دلپذیر نمایش می دهد. فیلم پر از شوخی های دلنشین، نوستالژیک و لحظه های شاد است. هر چند گاهی ممکن است شوخی ها قدیمی به نظر برسند، اما کارگردان با در نظر گرفتن قواعد ژانر کمدی توانسته فیلم کمدی استانداردی بسازد که مطابق سلیقه عمومی تماشاگران باشد.

استوکر Stoker

استوکر

استوکر

کارگردان: پارک جان ووک، فیلمنامه نویس: ونت ورث میلر، بازیگران: میا واسیکوفسکا (ایندیا استوکر)، نیکول کیدمن (اولین استوکر)، متیو گود (چارلز استوکر)، درام ترسناک، ۹۹ دقیقه، آمریکا، ۲۰۱۳٫

خلاصه: مرگ غیر منتظره پدر خانواده تاثیر شدیدی روی دخترش «میا» دارد. با حضور ناگهانی عموی میا، «چارلز» که تاکنون همه از وجودش بی خبر بوده اند، همه چیز به طور ناگهانی تغییر می کند. مادر میا به تدریج جذب چارلز می شود و این مایه ناراحتی میا است، اما پس از مدتی میا، به این مرد مرموز و با انگیزه های عجیب،علاقه مند می شود.

«استوکر» درامی معمایی است که در لیست مجله سینمایی امپایر از بین ۵۰ فیلم برتر ۲۰۱۳ در رتبه ششم قرار دارد. به نظر می رسد «میا واسیکوفسکا»،بازیگر فیلم «آلیس در سرزمین عجایب» ساخته زیبای «تیم برتون»، این بار قرار است در این فیلم مخاطبین را به سرزمین عجیب دیگری ببرد.

شروع نسبتا آرام و شاعرانه فیلم، با صحنه وزش باد در موها و دامن «میا» در فضایی سرسبز آغاز می شود. این نوع آغاز شاعرانه، با رویه معمول کارگردان کره ای «پارک جان ووک» متفاوت است، اما طولی نمی کشد که روایت اصلی با فضایی دلهره آور و ترسناک آغاز می شود و فضای آرام فیلم لحظه به لحظه عجیب تر می شود. کارگردان نوع دکوپاژ (قطع تصاویر) و میزانسن ها را متناسب با فضای دلهره آور فیلم انتخاب کرده است.

تاکید و نشانه گذاری روی رنگ ها، کلمات، تاریخ ها و … سبب شده اند تا هاله ای از رمز و راز دور شخصیت «چارلی» شکل بگیرد و از او کاراکتری نابغه، دیوانه و جنایتکار بسازد. ویژگی بارز فیلم که آن را از سایر آثار مشابه متفاوت می کند، به کارگیری هوشمندانه صدا در فضاسازی و پیشبرد روایت است. صدا در فیلم که از حالت طبیعی بلندتر است گاهی مثل یک کاراکتر مستقل، حضور دارد و سهم عمده ای در ایجاد فضایی پر از تشویش ایفا می کند. این فیلم می تواند یکی از آثار شاخص در سینمای وحشت و دلهره باشد.

عطش مبارزه: آتش گرفتن، The Hunger Game: Catching Fire

عطش مبارزه: آتش گرفتن

عطش مبارزه: آتش گرفتن

کارگردان: فرانسیس لارنس، فیلمنامه نویس: سیمون بیوفوی، مایکل آرنت، بازیگران: جنیفر لارنس (کیتنیس اوردین)، لیام همسورث (نلی ترنان)، جاش هاچرسون (پیتا)، اکشن،ماجراجویانه و تخیلی ۱۴۶دقیقه، آمریکا، ۲۰۱۳٫

خلاصه: «کتنیس» و «پیتا» بعد از برنده شدن در هفتاد و چهارمین دوره مسابقات عطش مبارزه، به شهر و خانه بر می گردند، اما پس از برگشت با شرایط پیچیده ای روبرو می شوند و عده ای قصد کشتن آن ها را دارند.

دومین فیلم ازفیلم های دنباله دار «عطش مبارزه» با نام «آتش گرفتن» مانند فیلم اول بر اساس اقتباسی از کتاب دوم این مجموعه، اثر «سوزان کالینز» ساخته شده است و فروش خیره کننده آن در جدول فروش، از استقبال فراوان تماشاگران حکایت می کند. همه عناصر موجود در این فیلم در کنار هم قرار گرفته اند تا تماشاچی علاقه مند به این نوع فیلم را در مقابل پرده سینما مقهور و مجذوب کنند.

داستانی تخیلی و فانتزی با رویکردی حماسی که در کنار ماجرای لطیف عاشقانه ای به تصویر کشیده می شود، حضور بازیگر جوان و زیبایی مثل «جنیفر لارنس» در نقش اصلی و به کارگیری انبوه تکنیک های جلوه های ویژه، عواملی است که سبب جذابیت فیلم شده اند. به جز لارنس، این فیلم یکی از آخرین نقش هایی است که بازیگر بزرگ آمریکایی « فیلیپ سیمور هافمن» پیش از مرگ، در آن حضور دارد.

نکته ای که فیلم را از سایر همتایان خود در قالب اکشن های ماجراجویانه تا حدی متمایز می کند، ابعاد واقعی بخشیدن به تصویرها است، برخی از تصویرها و زاویه دوربین و ترکیب بندی ها به گونه ای است که بیش از این که یادآور شهری تخیلی و فانتزی باشند، شبیه تصویرهای حماسی و انقلابی امروزی است و همین سبب همذات پنداری بیشتر مخاطب با این فیلم و قهرمانانش می شود.

زیبا Biutiful

زیبا

زیبا

کارگردان: آلخاندرو گونزالس ایناریتو، فیلمنامه نویسان: آلخاندرو گونزالس ایناریتو، نیکولاس جیاکوبون، آرماندو بو، بازیگران: خاویر باردم (اوکسبال)، مارسل آلوارز (مارامبرا)، هانا بوشیب (آنا)، درام، ۱۴۸ دقیقه، مکزیک، ۲۰۱۰

خلاصه: «اوکسبال» کلاهبرداری حرفه ای است که شبیه دیگران نیست. او برخلاف حرفه خشن و غیرقانونی اش، رفتاری انسانی با کارگران چینی دارد. اوکسبال، پدر دو بچه است و بسیار به آن ها علاقه دارد و به رغم میل باطنی اش از زنی که هنوز هم او را دوست دارد، طلاق گرفته است. او در هیاهوی این زندگی آشفته درمی یابد که مبتلا به سرطان است و باید با مرگ دست و پنجه نرم کند.

هر چند از کارگردان ساختارشکنی مثل «ایناریتو» می توان هر نوع انتظاری را داشت، اما از همان ابتدای معرفی فیلم در فستیوال کن ۲۰۱۰، املای غلط نام فیلم، برای همه تعجب برانگیز بود.
«زیبا»، اولین فیلم ایناریتو پس از قطع همکاری او با «آریاگا» فیلمنامه نویس توانا و محبوب او در فیلم های«بیست و یک گرم» و «بابل» است و نشان می دهد که ایناریتو بدون آریاگا هم می تواند فیلم ساز موفقی باشد.

زیبا، فیلمی درباره دلمشغولی شخصی ایناریتو است. قصه ای که در پایان فیلم آن را به پدرش، بلوط زیبای پیر، تقدیم می کند. «اوکسبال» هرچند خلاف کار، اما شخصیت محبوب فیلم ساز و تماشاگر است. کاراکتری که دوربین نفس به نفس با کلوزآپ ها (نمای نزدیک) و اکستریم کلوزآپ ها (نمای بسیار نزدیک) او را تعقیب می کند، آن قدر که کوچکترین حرکتی در چهره «خاویر باردم» از چشم بیننده پنهان نمی ماند.

اوکسبال به رغم حضور در فضای پر از جرم و جنایت و زندگی زیر زمینی بارسلونا، مردی آرام است که به همسر و فرزندانش علاقه دارد و قرار است با دانستن خبر مرگ قریب الوقوع خود ، بار تحمل ناپذیر هستی را تا انتهای فیلم، بر دوش بکشد. بازی زیبای باردم برگ برنده فیلم است. ترکیب بندی قاب دوربین که از مولفه های ثابت سینمای ایناریتو است، به علاوه بازی خوب باردم، سبب شده اند که فیلمی که درباره مرگ است، بیشتر درباره تسلیم آرام به حقیقت و تماشای با طمانینه لحظات باقی مانده از زندگی نشان داده شود. لحظاتی که با هنرمندی تمام در دل واقعیت پر از جرم و جنایت شهری، با زیبایی شاعرانه ای تصویر شده اند.

من نفرت انگیز ۲Despicable Me 2 ,

نفرت انگیز 2

نفرت انگیز ۲

کارگردان: پیر کافین، کریس رناد، فیلمنامه نویس: سینکو پل، کن دوریو، صدا پیشگان: استیو کارل (گرو)، کریستن ویگ (لوسی)، بنجامین برت (ادواردو، ال ماچو)، انیمیشن، ماجراجویانه، کمدی، ۹۸ دقیقه، آمریکا، ۲۰۱۳٫

خلاصه: در قسمت دوم انیمیشن دنباله دار «من نفرت انگیز» یک لابراتوار مخفی نزدیک قطب، توسط یک وسیله عجیب آهن ربا دار دزدیده می شود. «گرو» قهرمان داستان که دیگر موجود نفرت انگیزی نیست، مامور پیدا کردن دزد لابراتوآر می شود.

انیمیشن دنباله دار«من نفرت انگیز۲»در اولین اکران خود در سال ۲۰۱۳ موفق شد جایگاه پرفروش ترین انیمیشن سال را به دست آورد. این انیمیشن یکی از چهار کاندیدای اصلی انیمیشن بلند در اسکار امسال است. به نظر می رسد رقیب های سرسختی دارد. با این که انیمیشن «من نفرت انگیز ۱» در سال ۲۰۱۰ به قدر کافی محبوب بود. هیچ کس فکر نمی کرد ادامه دادن و ساختن دنباله ای بر آن، کار عاقلانه ای باشد، اما سازندگان آن این بار با طراحی داستانی تازه، «گرو» را در برابر چالشی دیگر قرار داده اند.

«گرو» که با کشف عشق و محبت دیگر شخصیت منفی ندارد، این بار بامزه تر از قبل با همان لهجه خاص و اصطلاحات عجیب و غریبش، دوست داشتنی ترین شخصیت این قسمت است. بخش زیادی از جذابیت این شخصیت مدیون دوبله زیبای « استیو کارل» است. او توانسته ظرافت های کمدی این کاراکتر را به خوبی توسط صدایش بازی کند. دردسر تازه در همان لحظه آغاز فیلم به شکل خلاقانه ای با ضرباهنگی تند شروع می شود و همه اشیای فلزی توسط آهنربای مرموزی ربوده و جذب می شوند؛ این آغاز هیجان انگیر انیمیشنی است که می تواند دلیل خوبی برای فاصله نگرفتن از دوران کودکی و تماشای انیمیشن های دوست داشتنی باشد. سازندگان این انیمیشن این قسمت را هم مثل قسمت پیشین به صورت سه بعدی طراحی کرده اند و البته به نظر می رسد این بار ظرافت بیشتری در طراحی ها به خرج داده اند.