قاهره – صفاء عزب – میسون صقر القاسمی شاعره اماراتی توانسته شاعری، رمان نویسی، هنرهای زیبا و سینما را باهم جمع کند تا جایی که فیلم آزمایشی اش جایزه امارات را به خود اختصاص داده است. با این حال وی معتقد است مهم ترین دستاوردش جمع آوری و پژوهش در آثار کامل پدر شاعرش شیخ صقر ابن سلطان القاسمی در چهار بخش بوده است.هچنین خانم صقر اخیرا جایزه بین المللی “کفافیس” را در حوزه شعر در سال ۲۰۱۳ به دست آورد.

با وی مصاحبه ای در قاهره انجام داده ایم که در زیر می آید:

الشرق الاوسط: به نظر شما آیا انقلابهای موسوم به بهار عربی در محصولات هنری تاثیری داشته؟ آیا نویسندگان تواسنته اند در بیان ادبی آن موفق باشند؟

میسون صقر القاسمی: بی شک حوادثی که در جهان عرب رخ داده تاثیر زیادی بر روی نویسندگان عرب داشته است. درهم ریختگی اوضاع سوریه و قبل از آن عراق و نیز وضعیت آشفته لیبی، تونس و یمن روی نویسنده و نویسندگی تاثیر خود را داشته است.

نویسنده واقعی نباید از آنچه در اطرافش روی می دهد به ویژه اتفاقاتی که برای کشورش مهم است خود را دور نگه دارد، وگرنه نمی تواند رویکرهای صادقانه ای اتخاذ کند.این حوادث در پدیدآوردن اثر هنری از شعر گرفته تا ادبیات و نویسندگی به طور کلی تاثیر می گذارد. اما کار آسانی نیست که پدیدآورنده اثر هم زمان احساساتش را هم نسبت به این حوادث و اتفاقات بیان کند، چرا که بیشتر درگیر پیگیری این حوادث است تا درگیر نویسندگی.

به عنوان مثال هیچ فردی در مصر نمی تواند برنامه های تلویزیون را که پر از ماجراها و اتفاقات داغ و تازه است رها کند و به سراغ نوشتن برود. هر آنچه روی می دهد برای همه از جمله نویسندگان و پدیدآورندگان یک دغدغه اصلی محسوب می شود. من از آنجا که در نزدیکی قصر الاتحادیه (کاخ ریاست جمهوری مصر) زندگی کرده ام شخصا تجربه ویژه ای در این زمینه دارم و اتفاقات مختلفی را با تمام حساسیت شان تجربه کرده ام و از چیزهایی که دیدم تاثیر هم پذیرفته ام چنانکه در برخی آثارم هم انعکاس داشته است.

مثلا من از عکس شهدای انقلاب اول در حالی که لبخند بر لب داشتند گویی که زنده اند اما در نهایت چیزی جز لبخندی مرده و دردآور نیستند، تاثیر عمیقی پذیرفتم. همچنانکه دیوانم به نام “زیبایی من در عکس ها” بازتاب تاثیرپذیری ام از این چهره ها بوده است، و بخشی از آن به اعتبار این نگاهی که ما بین مرگ و زندگی است به تصوف گرایش می یابد و همچنین نباید فراموش کنیم که حوادث دوران گذشته در پیدایش هنرهای جدید همچون هنر گرافیک نقش داشته چنانکه انقلابهای عربی باعث ورود نسل جدیدی به عرصه نویسندگی شده است. یعنی انقلاب وضعیتی ایجاد می کند که بر نویسندگی تاثیر می گذارد.

برخی معتقدند این انقلابها شکست قشر نخبه روشنفکر و کنار کشیدن آنها از ایفای نقش را نشان می دهد. نظر شما چیست؟

روشنفکر بالاخره انسان است، فقط شاعر یا ادیب روشنفکر نیست بلکه سیاستمداران و قضات و اندیشمندان نیز جزء روشنفکران هستند. به نظر من روشنفکری شکست نخورده، بلکه بطور مثال در انقلاب مصر نقش داشته است، اما تخصص روشنفکران صرفا سیاست ورزی نیست. از این رو است که می بینیم از تحرک سیاسی کناره می گیرند و همچنین نباید فراموش کرد که سیاست ورزی حرفه ای و تشکیلات حزبی هنوز در جوامع عربی امری نوپا و جدید است.

پژوهشی در آثار شاعر، شیخ صقر ابن سلطان القاسمی نوشته میسون صقر القاسمی

پژوهشی در آثار شاعر، شیخ صقر ابن سلطان القاسمی نوشته میسون صقر القاسمی

آیا ترس از حوادث داغ مصر باعث مهاجرت شما از آن نمی شود؟

نه! اصلا به رفتن از مصر فکر هم نمی کنم چرا که همه لحظات شیرین مان را در آن گذرانده ایم. من دوره های بسیار سخت تر از این یعنی دو جنگ ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳ را دیده ام، بنابراین چنین اتفاقاتی برایم چندان ناآشنا و غریب و یا موجب نگرانی نیست. اما آنچه واقعا توجه مرا جلب کرد بیرون آمدن بخش بزرگی از مردم مصر با انگیزه ایجاد تغییر در کشورشان و رسیدن به شادمانی جمعی بود.

با این حال سخت ترین لحظات من در مصر زمانی بود که در آتش تفرقه و چند دستگی بین مردم مصر دمیده می شد. واقعا برایم ناراحت کننده بود وقتی می دیدم اخوان المسلمین که حکومت را در دست داشتند مردم مصر را خوب نمی شناختند و نفهمیده بودند که دین و زندگی در مصر یکی است و به همین دلیل هم بود که مردم مصر تحمل شان نکردند.

با توجه به اینکه شما خودتان یک نویسنده عرب هستید، بطور کلی وضعیت زنان و به ویژه زنان نویسنده در جهان عرب را چطور ارزیابی می کنید؟

مسئله اصلی زنان عرب حفظ سنت ها و میراث فرهنگی گذشتگان در کنار پیشرفت و توسعه است، در حالی که برخی زنان دیگر هستند که مسئله شان آزادی است. در منطقه خلیج فکر می کنم پیشرفت و بهبود زیادی در وضع زنان و نقش شان حاصل شده باشد و نقش آنها در بسیاری از عرصه های جدیدی که وارد شده اند پر رنگ تر و قوی تر شده است.

می بینیم که برخی از زنان توانسته اند یک شخصیت دیپلماتیک، نماینده مجلس و حتی وزیر شوند و علاوه بر این تعداد زیادی نویسنده زن ظهور کرده که توانسته اند خود را اثبات کنند. همچنین از پدیده های قابل توجه ظهور فیلمنامه نویسان و تصویربرداران زن خلیجی است که تعدادی از آنها هم توانسته اند جوایز مهمی کسب کنند. زن خلیجی دیگر فقط در چارچوب کار و نوآوری در عرصه های سنتی همچون تدریس محدود نیست، امروز زنانی ظهور کرده اند که شایستگی شان را در عرصه های مختلفی اثبات کرده اند و این نشانه مثبتی است از بهبود کلی وضعیت زن عرب.

چگونه می نویسید؟

در ابتدا با آزادی تمام می نوشتم اما پس از مدتی در فرانسه متوجه شدم که آنچه از من ترجمه می شود از شخصیت خودم هم متهورانه تر است و آنچه درباره “خود” و “جسم” و “آزادی” به عنوان شعر به رشته تحریر درآورده بودم قابل خواندن در عرصه همگانی نیست، به ویژه که جامعه عربی در درون ژرفای زن عرب کنکاش می کند در حالی که خود زن در این فرایند حضور ندارد.

به هر حال این جامعه برداشت پیچیده ای از زن دارد. از همین جاست که فکر می کنم در نوشته هایی که بیانگر حالت دیوانگی همراه نویسنده است باید مراقب اثر و نیز خودم باشم. از کارهای من که به این مرحله تعلق دارد “مرد دیوانه ای که دوستم ندارد” و “خودش را کاردرست نشان می دهد” است که در پی آن مرحله متفاوتی آغاز می شود، چرا که انسان هم از مرحله ای به مرحله دیگر تغییر می کند و در نویسندگی اش بر یک منوال باقی نمی ماند و نوشته هایش، نگاهش به دنیا و زبانی که به کار می برد عوض می شود.

آیا این بدان معناست که شما خودت را برای آنچه می نویسی مورد محاسبه و بازبینی قرار می دهید؟

من همیشه می گویم کسی که زیر درخت ایستاده نمی تواند آن را کامل ببیند برای همین باید کمی از آن فاصله بگیریم تا بتوانیم ببینیمش. همچنین نباید در مساله نقد چه از دوستان و نزدیکان و چه غیر آنها باشد، رابطه دوستی و محبت را خلط کرد. بلکه باید تلاش برای نگاه رو به جلو و درک آینده باشد و از سوی دیگر من هم ناگزیر با نگاه امیدوارانه و خوشبینانه به موضوعات می نگرم و ممکن است کمبودها و نقص ها را نبیم وفقط تلاش می کنم کارم را بهتر کنم.

به نظر من مسئولیت نویسنده متخصص و با تجربه دشوارتر است، یعنی کسی که آثار مختلفی از خود به جای گذاشته باید خود را بیشتر از کسی که یکی دو اثر داشته مورد نقد و محاسبه قرار دهد ولذا من هم خود را مورد بازبینی قرار می دهم تا دچار تکرار و روزمرگی نشوم.

برای جلوگیری از این تکرار چه برنامه ریزی دارید؟

برای نوشته هایم برنامه ریزی کاملی ندارم اما باید پس از هر مرحله توقف و تاملی باشد و کار ارزیابی شده و تجربه های جدید بررسی شود تا در حلقه خودتکراری گرفتار نشویم. من همیشه در هر کاری به دنبال چیزی جدیدی هستم، مثلا یکبار داشتم روی قصیده داستانی کوتاهی کار می کردم سپس به جزئیات بیت منتقل شدم و بعد از آن وارد مرحله اخذ معنا شدم تا روی آن کار کنم تا به مرحله روابط رسیدم و در اثرم به نام “بیوه راهزن” به مرحله صور متعدد.

اکنون چه کارهایی در دست دارید؟

در حال حاضر چند کار در دست انجام دارم از جمله پیگیری فعالیت های فرهنگی و هنری در مصر که دوباره پس از وقفه طولانی دوباره شروع شده است. همچنین در حال آماده شدن برای بازگشت به هنرهای زیبا و کسب تجربه در جهان سیاه و سفید هستم و در کنارش روی نوشتن رمان جدیدی تمرکز کرده ام که قرار است خواهر “ریحانه” – تنها رمان من – باشد. در عین حال مشغول جمع آوری اطلاعات اولیه درباره قهوه خانه فرهنگی قدیمی و معروف “ریش” در مصر هستم چرا که به نوعی حافظه ملی و انسانی این منطقه در وسط قاهره محسوب می شود و محلی است که با بسیاری از اتفاقات و شخصیت های تاثیر گذار تاریخ مصر مرتبط است.

در بین هنر و شعر و ادبیات خودتان را در کجا می بینید؟

من معتقد به تداخل و رابطه همپوشانی همه هنرها هستم اما در ابزار بیان دچار تفاوت می شوند، گرچه همه نشات گرفته از یک لحظه نوآورانه که به ذهن و قلب پدیدآورنده اثر هنری خطور کرده باشند. اما شاید محیطی که در آن تربیت شدم و کتابخانه پدر شاعرم که به جمع آوری کتابهای سنتی و شعری اهتمام داشت ، مرا به طور ویژه به شعر متمایل کرده باشد، کتابهایی که در ایجاد شور و عشق من به شعر نقش داشته اند.