اوباما در آستانه برگزاری کنفرانس مطبوعاتی در کاخ سفید – عکس از خبرگزاری فرانسه

اوباما  – عکس از خبرگزاری فرانسه

عثمان میر غنی

در فاصله زمانی میان سخنرانی اوباما در دانشگاه قاهره در ۴ ژوئن ۲۰۰۹ و نطق خداحافظی چند شب پیش وی رویدادهای بسیار و تحولات سیاسی و اقتصادی وسیعی در جهان اتفاق افتاد و تصویر رویایی جهان از دید اوباما دستخوش تغییراتی  شد؛ حتی امید مردم و یا آرزوی تغییری که در ماه های نخستین ریاست جمهوری اوباما قابل ملاحظه بود کمرنگ شد. البته، این ناامیدی تنها شامل حال آمریکایی ها نمی شود بلکه کل جهان را در برمی گیرد. تصویر جهان اینک تیر و تار و ناامید کننده است و در بسیاری از مناطق، فاجعه بار تلقی می شود.

اوباما با شعار تغییر به کاخ سفید راه یافت. رسیدن کاندیدای سیاه پوست به پست ریاست جمهوری آمریکا یک رویداد معمولی نبود که یک گام تاریخی و دگرگون کننده همه مفاهیم و تعریف ها به شمار می رفت. این واقعه، مردم را رویایی تر کرد و احساساتشان را برانگیخت و این حس را در آنها القا کرد که به یک مرحله نوینی چشم بدوزند؛ مرحله ای که حتی فراتر از گستره شدنی ها بود.

آمریکا، در نهایت کشور نهاد مندی است که با حساب و کتاب تحقق منافع و تعادل میان ارگان های حاکمیت اداره می شود. این کشور توسط هیچ رئیس جمهوری تنها با نیت خوب و شعار تغییر در مدت تنها هشت سال دستخوش تغییر نمی شود؛ حالا هر چقدر هم که وی با اقتدار و حساب شده عمل کند.

اوباما چند روز دیگر، کاخ سفید را ترک می کند؛ آنهم در شرایطی که آمریکا دچار دو دستگی و چند قطبی بیش از رسیدن وی به قدرت شده است و فضای حاکم بر جهان هم فضای تنش و یاس و سرخوردگی است. حالا، درست است که اوباما هنوز از محبوبیت زیادی برخوردار است اما بیشتر سیاست های وی از چنین محبوبیتی در افکار عمومی برخوردار نیست. اکثریت مردم آمریکا بر این باورند که سیاست های اوباما نتوانست آمال و آرزوهایشان را برآورده کند. البته، برخی هم شکست اوباما را عامل ظهور پدیده ترامپ می دانند. بی گمان، بغض گلوی رئیس جمهوری که برای رفتن آماده می شود را گرفته چرا که وی قدرت را نه به کاندیدای دموکرات ها و یکی از متحدانش یعنی هیلاری کلینتون بلکه به دشمن قسم خورده خود واگذار می کند؛ کسی که آشکارا اعلام کرده که میراث اوباما را نابود خواهد کرد.

اوباما در نطق خداحافظی خود حرفی از ناکامی هایش نزد بلکه در خصوص چالش ها سخن گفت. او تصریح کرد آمریکا اکنون جایی بهتر و قوی تر از هشت سال پیش است و اینکه دوران ریاست جمهوری وی برای خیلی ها الهام بخش بود که می توانند تاثیرگذار و عامل تغییر باشند اما او به تهدیدهایی که متوجه نظام دموکراتیک آمریکا است اشاره کرد و نسبت به نابرابری ها در جامعه و نژاد پرستی و بسته شدن جامعه هشدار داد. وی چنانکه انتظار می رفت دولت آینده ترامپ را مورد انتقاد تلویحی قرار داده است. اوباما در سخنرانی ۴۳۰۰ کلمه ای خود دونالد ترامپ را به جز یک بار به اسم مورد خطاب قرار نداد.

در خصوص دستاوردهای داخلی، رئیس جمهوری که برای رفتن آماده می شود تمرکز خود را روی موفقیت های اقتصادی از جمله قانون اصلاح نظام مراقبت های بهداشتی و ایجاد فرصت های شغلی و نجات صنایع خودروسازی آمریکا از پیامدهای بحران مالی و اقتصادی معطوف کرد. اما در بحث مربوط به سیاست خارجه، او تنها در یک جمله به عادی سازی روابط با کوبا و توقف برنامه هسته ای ایران “بدون شلیک حتی یک گلوله” و کشتن اسامه بن لادن رهبر “القاعده” اشاره کرد. اوباما به مساله مبارزه با تروریسم اما به شکل مفصل تری پرداخت.

اوباما گفت آمریکا دوش به دوش ائتلاف جهانی که رهبری آن به عهده آمریکاست تا کنون ده ها هزار نفر از تروریست ها از جمله بن لادن و بسیاری از سرکردگان “داعش” را به قتل رسانده و در محدود سازی مناطق تحت کنترل این گروه سهیم بوده و بی گمان، “داعش” را شکست خواهد داد. اما، اوباما با این وجود مبارزه با تروریسم را در فهرست چالش ها قرار داده و آن را به مساله ارزش ها و اصول دموکراتیک در عرصه داخلی و خارجی ربط داد. اوباما بار دیگر مخالفت خود را با اقدامات تبعیض آمیز علیه مسلمانان در آمریکا و اتخاذ اقدامات غیر قانونی و ضد ارزشی در راستای مبارزه با تروریسم اعلام کرد.

اوباما، اصولا شهروندان آمریکا را مورد خطاب قرار داد. او می داند که باید برای حمایت از میراث خود با دولت ترامپ از سر جنگ وارد شود چرا که ترامپ قصد دارد همه سیاست های اوباما را باطل کند. اما اوباما حتی در این مساله هم با انتقادهای زیادی روبرو خواهد شد؛ به ویژه اینکه فضای آمریکا، امروزه به شدت دچار دو دستگی و دو قطبی شده است. اما، انتقادها به اوباما در رابطه با سیاست خارجه تندتر بوده و خواهد بود. جهت گیری دولت اوباما به سمت داخل کشور بود.در حالیکه رقابت های بین المللی به اوج خود رسیده و فضای جنگ سرد دوباره در صحنه سیاست بین الملل بازگشته و کشمکش های فراوانی به نقطه اوج رسیده اوباما ترجیح داد تا کاری به کار کلیه این مسائل نداشته باشد.

در خصوص جهان عرب هم تفاوت عظیمی بین سخنرانی اوباما در دانشگاه قاهره و نطق خداحافظی وی در شیکاگو به چشن می خورد. او هشت سال پیش، از “آغاز مرحله جدیدی” با جهان اسلامی و اعتماد سازی و درس گرفتن از حمله به عراق و اوضاع “تحمل ناپذیر” فلسطینیان و تعهد برای دستیابی به صلح و ایجاد راهکار دو کشور سخن گفت. اما؛ همه این مسائل در سخنرانی خداحافظی اوباما به چشم نمی خورد، چرا که اصلا هیچ دستاوری حاصل نشده که هیچ بلکه ناکامی هایی صورت گرفته است. منطقه از عراق و سوریه گرفته تا لیبی تاوان تردید در سیاست های دولت اوباما را پرداخت می کند؛ حتی معامله هسته ای با ایران که اوباما آن را در فهرست دستاوردهای خود قرار داده در واقع به کشمکش های منطقه ای دامن زده است. قرارداد هسته ای ضامن محدود کردن جاه طلبی های خارجی ایران و دخالت ورزی های این کشور در امور کشورهای همسایه اش نیست.

ناگفته های اوباما در نطق خداحافظی ابراز تاسف وی در خصوص تمامی فرصت های از دست رفته و امیدهای برباد رفته است..  یا فجایعی که بر اثر تردید دولت وی رخ داده است