راشد غنوشی رهبر النهضه تونس در جریان مصاحبه مطبوعاتی در مه ۲۰۱۳ – عکس از گتی ایمیجز

راشد الغنوشی رهبر حزب جنبش النهضه تونس در تلاش برای توجیه تصریحات خود در پی طبقه بندی کردن «حزب الله» به عنوان سازمان های تروریستی از سوی شورای همکاری خلیج و شورای وزیران کشور عرب، می گوید، حزب او نمی تواند به طور مطلق رفتار «حزب الله» را تروریستی تلقی کند، و اشاره می کند که اختلافات زیادی با حزب الله دارد و در حال حاضر از تمامی رفتارهای آن حمایت نمی کند.

الغنوشی در اظهاراتی به همین روزنامه می گوید: «از نقش بزرگ حزب الله در راستای مقاومت با دشمن اسرائیلی طی سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۶ قدر دانی می کند، و به نقش آن اعتراف می کند، با این حال می گوید: «اما ما در خصوص حمایت های ضد انقلاب حزب الله در سوریه و ایستادن در کنار رژیم بشار اسد ضد اراده ملت سوریه به طور کامل با آن اختلاف نظر داریم». اما در واقع این درست نیست. اولاً آن چه در خصوص درگیری با اسرائیل در سال ۲۰۰۰ به «حزب الله» نسبت داده شد، به عنوان طرح عقب نشینی یکجانبه اسرائیل شناخته شده است که به نام «نوار امنیتی» نامیده می شود. در خصوص جنگ ۲۰۰۶ در لبنان، واقعیت ها می گوید که «حزب الله» هیچ نقشی نداشت، بلکه عربستان سعودی در یک پیام مشهور در دوران ملک عبد الله بن عبد العزیز – رحمه الله – جنگ ۲۰۰۶ را یک «ماجراجویی» خواند. و امر تنها به این جا ختم نمی شود، بلکه از بدشانسی الغنوشی، حسن نصرلله رهبر این حزب تروریستی یک مصاحبه تلوزیونی دارد که در آن می گوید اگر می دانست ربودن دو سرباز اسرائیلی منجر به جنگ ۲۰۰۶ می شد این کار را نمی کرد!

بر این اساس، وقتی الغنوشی رهبر اخوانی جنبش النهضه تونس می گوید که با «حزب الله» در خصوص موضع ضد انقلابی او در سوریه و ایستادن در کنار رژیم اسد بر ضد اراده ملت سوریه، به طور کامل اختلاف نظر دارد، در این جا الغنوشی به طور واضح سخن نمی گوید بلکه بر اساس روش اخوان المسلمین حرف می زند که به «تقیه سنی» معروف شده است. آن چه «حزب الله» در سوریه انجام می دهد، حمایت از ضد انقلاب نیست. این کاملاً نادرست است. واقعیت این است که الغنوشی در این جا می خواهد نکاتی را ثبت کند، زیرا او آن چه در مصر بر علیه مرسی و اخوان المسلمین رخ داد را ضد انقلاب می داند. بنابراین الغنوشی می خواهد به خصوص به مریدان خود بگوید که او بر ضد کسانی است که در هر جایی ضد انقلاب هستند. اما واقعیت این است که آن چه «حزب الله» در سوریه انجام می دهد، جنایت و تروریسم است نه «ضد انقلاب».

بر اساس گفته های وزارت خارجه انگلیس که در حساب این وزارت در «توییتر» نوشته شد واقعیت ها می گوید، تعداد سوری هایی که کشته شدند چهارصد و هفتاد هزار نفر، و تعداد مجروحان یک میلیون و پانصد نفر و تعداد آوارگان یازده میلیون هستند، و تنها یک جنایتکار جنگی وجود دارد و او هم بشار اسد است. بنابراین با تمام این ها الغنوشی چگونه می گوید که با «حزب الله» اختلاف دارد و آن چه در سوریه مرتکب می شود را تنها حمایت از ضد انقلاب می بیند؟ الغنوشی تلاش می کند برای چه کسی مواضع اخوان المسلمین در حمایت از «حزب الله» و ایران را توجیه کند؟