نیروهای امنیتی افغانستان-خبرگزاری فرانسه

نیروهای امنیتی افغانستان-خبرگزاری فرانسه

۲۵ سال از خروج آخرین گروه از قشون زخم خورده و بی رمق ارتش سرخ شوروی از افغانستان گذشت؛ آنها رفتند و نه تنها به چیزی که می خواستند دست نیافتند، بلکه یک سرزمین ویران از خود به جای گذاشتند.

ارتش سرخ شوروی از افغانستان رفت، اما آنچه که بعد از خروج ابرقدرت شرق تا هنوز از این سرزمین نرفته، جنگ است و نیاز به نظامیان خارجی برای حمایت از یک طرف جنگ.

قشون سرخ ۲۵ ثور(اردیبهشت) ۱۳۶۷ خورشیدی پس از نه سال جنگ خونین و ویرانگر از افغانستان عقب نیشنی کرد و با خروج آخرین گروه این نظامیان، شوروی ۲۶ دلو (بهمن) ۱۳۶۷ خورشیدی عملا به اشغال افغانستان پایان داد.

دست کم ۶۲۰ هزار سرباز ارتش سرخ طی این مدت به ماموریت افغانستان اعزام شدند و در مجموع ۱۱۰ هزار نفر از آنان در افغانستان جنگیدند تا هم فکران انقلابی خود را برای رسیدن به اهدافشان که همانا ایجاد یک افغانستان دموکراتیک و پیشرفته خوانده می شد، کمک کنند.

این نیروها پس از نزدیک به یک دهه وقتی افغانستان را ترک کردند که حدود ۱۵ هزار تن از همرزمانشان که باید با آنها باز می گشتند، دیگر زنده نبودند، بیش از ۵۰ هزار تن از آنان زخمی و هزاران تن دیگر گرفتار بیماری و افسردگی شدید شده بودند و افزون برآن، ده ها فروند هواپیما، هلی کوپتر و صدها واسطه زرهی و نقلیه را از نیز دست داده بودند.

روس ها با آن که ارتشی قوی و مجهز افغانستان را پس از خود به جای گذاشتند و دولتی که بر بیشتر شهرها و مناطق پرجمعیت حاکم بود، اما اثرات ویرانگر این قشون کشی به ویژه در روستاهای افغانستان به حدی بود که بیشتر از دو میلیون کشته و معلول بر جای گذاشت و هزاران هکتار زمین آلوده به مین منفجر نشده که تا هنوز قربانی می گیرند و دست کم پنج میلیون آواره به ایران و پاکستان سفر کرده اند و تاکنون اکثریت آنها به سرزمین مادری خود برنگشته اند.

سه سال پس از خروج ارتش سرخ، حکومت مورد حمایت شوروی در کابل سقوط کرد و گروهای مجاهدین بر همه جا مسلط شدند؛ سلطه ای که جز افزایش کشتار و ویرانی زیربناهای این کشور نتیجه ای در پی نداشت.

جنگ های میان گروهی و تباه کننده مجاهدین چنان توسعه یافت که زمینه حضور طالبان فراهم شد؛ طالبانی که با حکمرانی بر پایه اندیشه های خشک مذهبی شان و ادامه جنگ های خونین آخرین روزنه های امید اکثریت مردم افغانستان را خشکاندند.

افغانستان زیر سلطه طالبان در سال ۱۳۸۰ خورشیدی به کشوری تبدیل شد که صدها جنگجوی بنیادگرای مذهبی مورد حمایت القاعده از ملیت های مختلف از جمله پاکستانی، عرب، چچنی و ازبک در آن جای گرفته بودند آزادانه گشت و گذار می کردند و پایگاههای مخصوص به خود را داشتند.

اسامه بن لادن رهبر القاعده از جمله چهره هایی بود که مدتی طولانی در کنار دیگر جهادی های مورد حمایت آمریکا در نبرد علیه سربازان ارتش سرخ شوروی سهم بسزایی داشت، اما او سال ها بعد به سرسخت ترین دشمن آمریکا تبدیل شد. القاعده به رهبری بن لادن در۲۰ سنبله (شهریور) ۱۳۸۰ حملاتی را علیه تنها ابرقدرت جهان سازمان دهی و اجرا کرد. دراین روز برج های دو قلوی تجارت جهانی که از نمادهای آمریکا به شمار می رفت با چند نقطه مهم دیگر از جمله ساختمان پنتاگون مورد حمله قرار گرفتند که صدها کشته بر جای گذاشت.

تکرار تاریخ و این بار آمریکا به جای شوروی

حملات القاعده به آمریکا که در نوع خود بی سابقه خوانده شده اند، خشم آمریکایی ها را بر انگیخت، به طوری که آمریکا و هم پیمانانش یک ماه بعد با حملات شدید هوایی و موشکی جواب طالبان و القاعده را دادند؛ حملاتی که در نهایت به سقوط رژیم طالبان منجر شد و صدها جنگوی القاعده و طالبان به سوی مناطق قبایلی پاکستان و تعدادی هم به ایران متواری شدند.

این پایان کار نبود و در پی آن هزاران نظامی ائتلاف به رهبری آمریکا و سپس نیروهای ناتو به افغانستان سرازیر شدند تا آن چه جنگ علیه تروریزم خوانده می شد را به پایان برسانند. با گذشت زمان و احیای دوباره طالبان، حمله های این گروه بر علیه نیروهای خارجی و داخلی افزایش یافت و سبب شد که این نیروهای خارجی به رهبری آمریکا نیز افزایش یایند. شمار نیروهای خارجی در اوج خود در نیمه سال ١٣٨٩ به ۱۵۰ هزار تن برسد.

با اعلام کشته شدن بن لادن از سوی نیروهای آمریکایی در ۱۲ ثور(اردیبهشت) ۱۳۹۰ در یک خانه مسکونی در شهرک ابیت آباد پاکستان، حمله های طالبان و دیگر گروههای وابسته در افغانستان نه تنها کاهش نیافت، بلکه شمار تلفات نظامیان خارجی، نیروهای امنیتی افغان و غیر نظامیان نیز افزایش یافت.

اطلاعات منابع مستقل نشان می دهد که از آغاز حمله ائتلاف به رهبری آمریکا به افغانستان در سال ۱۳۸۰ تاکنون، ٣۴٢٣ سرباز خارجی از جمله ٢٣١٢ آمریکایی در افغانستان کشته و هزاران تن دیگر زخمی شده اند.

افزون براین، به گفته سازمان ملل، در سال ۲۰۱۳میلادی برابر با ۱۳۹۲ نزدیک به سه هزار غیر نظامی کشته و حدود ۵۵۰۰ تن زخمی شده اند که علت عمده آن بمب های کنار جاده ای طالبان بوده است.

یافته های این سازمان مؤید افزایش خشونت ها در پنج سال گذشته در این کشور است، دست کم ١۴ هزار غیر نظامی را به کام مرگ کشانده است.

باید در نظر داشت که همه روزه شورشیان در این کشور کشته و زخمی می شوند، اما تا هنوز آمار مشخصی در این زمینه منتشر نشده است، اطلاعات منتشر شده از سوی دولت افغانستان در ماه عقرب (آبان) ۱۳۹۲ حاکی از مرگ ۸۰ نیروی امنیتی این کشور در هر هفته است.

افزایش نا امنی ها درافغانستان و نگرانی روز افزون روس ها

در حالی که قرار است تا ده ماه دیگر نیروهای خارجی به طور کامل از افغانستان بیرون شوند و این کشور برای نخستین انتخابات به خاطر انتقال مسالمت آمیز قدرت از یک رییس جمهور منتخب به رییس جمهور منتخب دیگر آماده می شود، روند ناامنی، خشونت های فزاینده ناشی از فعالیت طالبان و تولید قابل ملاحظه تریاک ادامه یافته است.

سرگئی ناریشکین، رییس دومای روسیه اوایل ماه جدی (دی) ۱۳۹۲ در سفر به کابل و دیدار با مقام های دولت افغانستان ضمن اشاره به افزایش تولید مواد مخدر گفت که این کشور آماده است تا همکاری هایش را برای تقویت قابلیت های نیروهای امنیتی افغانستان در زمینه مبارزه با مواد مخدر توسعه دهد.

وی همچنان با اشاره به ازدیاد ناامنی و خطر تروریسم در افغانستان تصریح کرد که در حال حاضر حضور نیروهای خارجی در افغانستان نیاز است.

سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه در نیمه میزان (مهر) همین سال در دیدار با مقام های کشورهای عضو سازمان پیمان امنیت جمعی ضمن ابراز نگرانی در مورد اوضاع افغانستان گفته بود که با خروج نیروهای خارجی از افغانستان، ناامنی در این کشور افزایش خواهد یافت.

به گفته وی، با افزایش بی ثباتی در افغانستان، امنیت کشورهای آسیای میانه نیز بر هم می خورد و روسیه از هر اقدامی که باعث کاهش فعالیت‌های تروریستی در منطقه شود، دریغ نخواهد کرد.

نیکولای بوردیوژا دبیر کل سازمان پیمان امنیت جمعی در دیداری که قوس (آذر) ۱۳۹۲ با هیئتی از خبرنگاران افغان در مسکو داشت نگرانی مشابهی را مطرح کرد.

به گفته وی، آمریکا و ناتو به وظایف خود در قبال افغانستان به درستی عمل نکرده اند و در تامین امنیت و ثبات در این کشور، ناکام بوده اند.

پراکندگی در صف هم پیمانان روسیه و چگونگی تامین امنیت در حوزه سنتی نفوذ این کشور

روسیه به عنوان وارث اتحاد جماهیر شوروی پس از یک دوره نسبتا طولانی هرج و مرج سیاسی و ناامنی با ظهور ولادمیر پوتین در اسد (مرداد) ۱۳۷۸ در بالاترین مقام اجرایی این کشور دوباره جان تازه گرفت و روس ها پس از آن درصد برآمدند تا به خاطر مقابله با تهدیدات های امنیتی که منشا اصلی آن و یا راه انتقال آن از طریق افغانستان خوانده می شد، دامنه نفوذ خود را در این حوزه گسترش دهند.

در همین راستا، سازمان پیمان امنیت جمعی در میانه سال ۱۳۹۱ به ریاست روسیه و عضویت قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، بلاروس و ارمنستان که هدف آن همکاری کشورهای عضو به ویژه در زمینه مسائل امنیتی، مبارزه با مواد مخدر بود، ایجاد شد.

ازبکستان دومین همسایه افغانستان پس از تاجیکستان بود که چهار سال بعد به سازمان پیمان امنیت جمعی پیوست، اما سپس از عضویت در آن منصرف شد و اعلام کرد که همانند ترکمنستان دیگر همسایه افغانستان که تا اکنون حاضر نشده است به این سازمان بپیوندد، از تدابیر مخصوص به خود برای مقابله با تهدیدات امنیتی استفاده خواهد کرد.

نیکولای بوردیوژا رییس سازمان پیمان امنیت جمعی گفته است که این سازمان فهرستی را از شبکه ها و گروه های “تروریستی” که در حوزه کاری اش فعالیت می کند تهیه کرده است.

وی در عین حال از فعالیت القاعده و نهضت اسلامی ترکستان که با اندیشه پیکار جویانه دارند و هسته اصلی آنان در مناطق قبایلی پاکستان در مرز مشترک با افغانستان قرار دارد و حزب التحریر که خواهان احیای خلافت اسلامی است در شماری از کشورهای عضو این سازمان ابراز نگرانی کرده است.
بوردیوژا تاکید کرده است که اقدامات سازمان پیمان امنیت جمعی علیه این گروه ها در محدوده کشورهای عضو این سازمان صورت می گیرد و فراتر از آن نخواهد رفت.