ابوبکر البغدادی - عکس از رویترز

ابوبکر البغدادی – عکس از رویترز

ایالات متحده برای سر ابوبکر البغدادی، جایزه ۱۰ میلیون‌ دلاری تعیین کرده است. برای من دعوت از باراک اوباما، رییس جمهور ایالات متحده به بیعت با بغدادی که حالا خودش را خلیفه ابراهیم می‌نامد، هیچ معنایی ندارد. اما حقیقت این است که سیاست‌های دولت فعلی ایالات متحده در واقع به سرکرده‌های داعش در ایجاد پایگاه‌های خود در قلمرو سوریه کمک کرده است. حتی وقتی این سازمان شهر رقه را به عنوان پایتخت موقت خود اعلام کرد و با شمشیر در کوچه و خیابان‌های این شهر به جان مردم افتاد، آمریکا چشم خود را بست.

اشتباه لاینقطع دولت ایالات متحده در عملکرد مقابل رژیم بشار اسد پیشروی داعش به کشور همسایه، عراق را آسان‌تر کرد. این طورکه به نظر می‌رسد، با ورود این گروه به موصل، و بعد ورود آن به تکریت و بعد هم بغداد، بغدادی احساس کرده که قلمرو خلافت خود را تشکیل داده است.

او قدرت و نفوذی را به دست آورده و به همین دلیل اکنون زمان آن فرا رسیده که دولت اسلامی جایگزین دولت اسلامی عراق و شام شود.

دولت اسلامی عراق و شام دائما ادعا می‌کند هر گروهی که با آنها و رهبرشان- مردی که ایالات متحده او را خطرناک ترین تروریست جهان نامیده- بیعت نکند، باید نابود شود.

جدیت این مساله از آنجا روشن می شود که این موضوع چیزی بیش از حرف ساده ای است که بتوان آن را نادیده گرفت. وضعیت جهان عرب حالا دیگر فقط به این صورت نیست که در آستانه تجزیه قرار دارد. در حال حاضر فقط دو گزینه وجود دارد؛ یا باید اقدامی بکند یا کاملا از بین برود.

یک ضرب‌المثل سودانی می‌گوید: «هر کسی که تنش به آب بخورد، باید شنا کند.» من این ضرب‌المثل را به یاد آوردم، چرا که به نظرم جهان عرب در حال حاضر در وضعیت بدی قرار دارد، وضعیتی که برای تمام جهان خطرناک و هشداردهنده است.

هر کسی، در هر جای جهان که باشد و هر دیدگاهی که داشته باشد، آزاد است دیدگاه خود را با ضرب‌المثل‌های که شنیده، بر اساس منافع خود بلند فریاد بزند.

اکنون مهم‌ترین سوال این است که آیا عرب‌ها می‌توانند همان راهی را که با بهار عربی آغاز کرده بودند، ادامه دهند. یا اینکه وضعیت به قدری وخیم است که نمی‌توان آن را درست کرد؟ آیا اتفاق‌هایی که تا همین حالا رخ داده، تمام کسانی را که فکر می‌کردند می‌توانند وضعیت را سروسامان دهند، تحت تاثیر خود قرار داده؟

من که پاسخ این سوال را نمی‌دانم اما هنوز وقتش نیست که بخواهیم امیدمان را از دست دهیم. منطق می‌گوید نباید فکر کنیم فقط ایالات متحده عملکرد اشتباهی در مقابل سوریه، عراق و لیبی و سایر کشورهایی- که اتفاقات ۴ سال گذشته آن‌ها را در وضعیت خطرناکی که ممکن است به تجزیه منطقه منجر شود، قرار داده- داشته است. پیش از سرزنش کردن کشورهای بزرگ، مردم این کشورها باید نگاه دقیق‌تری به عملکرد نیروها و مهره‌ های کلیدی خود بیندازند.

رویای تغییر به دنبال از بین رفتن امید به تغییر صلح‌آمیز قدرت به تعویق افتاد. این ناکامی ترتیب اولویت‌ها را به هم ریخته و از این رو نظم جامعه هم دچار اختلال شده و ذهن همه را مشوش کرده است. بنابراین تفکری بیمار رواج یافت و مردمی که دیدگاه منطقی داشتند در جنگل ذهن‌های منفی‌باف پنهان شدند. قلب‌ها مبتلا به مرض خودبزرگ‌پنداری شدند و همه فقط به خودشان اهمیت می‌دهند.

مردمی که با اهداف نامعتبر سودای جنبش‌های معتبر را سر می‌دادند، حالا صدایشان بلند شده؛ همان‌هایی که در روز روشن دروغ می‌گویند. به هر حال آن‌ها حقیقت واضح را تکذیب کردند و در نهایت هم حق جهاد به همراه گونه‌ای از منطق منجر به اسلحه‌کشی و کشتار شد.

همه‌چیز به مشاجره و اختلاف کشیده شده و هیچ جای تعجبی ندارد که همه چیز معنای خود را از دست دهد.

در طول تاریخ، تمدن‌ها به وجود آمدند و بعد از بین رفتند. برخی از آنها مثل اتحاد لیبی و تونس به نام «جمهوری اسلامی عرب» در زمان معمر قذافی که به دنبال نشستی ناگهانی با حبیب بورقیبه در تاریخی ۱۲ ژانویه ۱۹۷۴ اعلام شد، به وقوع پیوست اما مدت زیادی دوام نیاورد. سایر کشورها هم از میان آوار برخاستند و با قدرت باد ناآرامی‌های اطراف خود را تاب آوردند.

درباره این مورد تازه، می‌توان گفت دولت جدید که دولت اسلامی عراق و شام برای خودش تعیین کرده، شاید برای چند روز، هفته، ماه و یا حتی سال دوام بیاورد؟ کسی چه می‌داند. اما این حقیقت برای همیشه در تاریخ باقی می‌ماند که شاخه کوچکی از القاعده جدا شد و توانست ظرف ۴ سال هزاران نفر را زیر پرچم خود بیاورد و بعد هم توانست مناطق زیادی را در عراق و سوریه تحت تصرف خود دربیاورد. به خاطر سپردن این نکته هم مهم است که این دستاوردریال با توجه به خطراتی که در آینده می‌تواند با خود به همراه داشته باشد و تا همین الان هم داشته، به آن اندازه که باید جدی گرفته نشد.

آیا هنوز وقتی برای جلوگیری از نفوذ و پیشروی گروه دولت اسلامی عراق و شام، ثمره عملکردهای اشتباه قدرت‌ها جهان باقی مانده؟ جواب این سوال باید یک بله قاطعانه باشد، به پشتوانه درس‌هایی که از آنچه رخ داده، گرفته شده و همچنین برنامه‌های هدف‌دار و هوشمندانه.

بیایید امیدوار باشیم قدم بعدی همین باشد.