
روزنامه های عرب زبان
به لطف حضور چند روزنامه و پایگاه رسانه ای عرب از جمله نشریه الشرق الاوسط در لندن، سفارت ایالات متحده در این شهر توانسته طی دهه اخیر پایگاه یکی از شبکه های رسانه ای منطقه ای وزارت امور خارجه این کشور که هدفش هدایت «دیپلماسی عمومی» در جهان عرب و زیر نظر گرفتن رسانه های عربی با کمک روزنامه نگاران عربی و ایرانی است، باشد.
مارک گریگوری هامبلی، سفیر سابق ایالات متحده در قطر و لبنان، در زمان راه اندازی این شبکه در سال ۲۰۰۳، بعد از مدت ها فعالیت در مقام یک دیپلمات در خاورمیانه، به عنوان اولین مدیر شبکه انتخاب شد. او از زمان بازنشستگی از وزارت امورخارجه ایالات متحده در سال ۲۰۰۵، در مقام مشاور گاه به گاه دولت ایالات متحده فعالیت داشته است. الشرق الاوسط اخیرا مصاحبه ای را با سفیر هامبلی درباره دوره ریاستش در شبکه رسانه ای منطقه ای وزارت امور خارجه ایالات متحده و اقدامات این کشور در راستای مشارکت با رسانه های عربی طی ۱۰ سال گذشته انجام داد که شرح این مصاحبه را در اینجا می خوانید.
الشرق الاوسط: ایده راه انداری مرکزی منطقه ای برای رسانه های عربی از کجا آمد؟

مارک گریگوری هامبلی
مارک گریگوری هامبلی: ایده اولیه از من نبود. در واقع در واکنش به درخواستی از سوی کنگره آمریکا مبنی بر داشتن درکی بهتر از رسانه های چاپی فعال سنتی عرب و هم شبکه های تلویزیونی ماهوارهای پیشرفته کشورهای عربی راه اندازی شد.
نام اصلی این مرکز فکر معاون من، آقای نبیل خوری بود که شاید بسیاری از خوانندگان نشریه شما او را از حضورهای متداومش در شبکه های تلویزیونی عربی و همچنین فعالیت هایش در اسکندریه، کازابلانکا، بغداد و صنعا بشناسند.
طی سال های که در من در این مرکز حضور داشتم، ما صندوق بودجه ویژه ای از سوی کنگره داشتیم و همچنین امتیاز استقلال از سوی وزارت امور خارجه. ماموریت ما این بود که رسانه های عربی را به تعداد بیشتری از مقامات عالی رتبه ایالات متحده بشناسانیم؛ که توانستیم این کار را از طریق ارائه خلاصه ای روزانه از مقاله ها، مقالههای مربوط به دیدگاههای روزنامهنگاران و همچنین سرمقالههای رسانههای پان-عربی چون الشرق الاوسط، الحیات و القدس العربی و همچنین چند برنامه گفتگوی تلویزیونی و سایر برنامههای تحلیلی شبکههای ماهوارهای عربی انجام دهیم. ۱۱ سال گذشته و این ماموریت مهم همچنان ادامه دارد و تبدیل به یکی از فعالیتهای اصلی این مرکز شده است.
به علاوه، ما توانستیم خبرنگارهای خود را به عراق، به دنبال سقوط صدام حسین و سایر کشورهای عربی و حتی اسراییل بفرستیم. در واقع، در جریان دو سفر به عراق و کردستان عراق بود که من توانستم برخی از روزنامهنگاران برجسته حال حاضر جهان عرب را بشناسم.
چرا لندن را برای پایگاه این مرکز انتخاب کردید، نه دبی یا قاهره را؟
به چهار دلیل لندن را انتخاب کردیم. اول این که رسانه پان-عرب برجسته شما، الشرق الاوسط در پایتخت بریتانیا مستقر است. دوم اینکه لندن روزانه به تمام شهرهای مهم جهان اسلام پرواز دارد و سفر به هر یک از این کشورهای مهم یکی از وجوه اصلی کار مرکز بود. سوم این که شبکههای تلویزیونی ماهوارهای عربی مهم هم فعالیتهای عمده خود را در لندن انجام میدهند یا اصلا در این شهر مستقر هستند. به علاوه اینکه لندن در بسیاری از جهات «پایتخت دوم» جهان عرب محسوب میشود. شهر مهماننوازتری نسبت به پاریس، واشنگتن، برلین یا نیویورک است. دلیل چهارم هم این که تمام آدمهای مهم جهان سر از لندن درمیآورند، بنابراین ترتیب دادن نشستها، ملاقات، مصاحبه با آنها و همچنین ساخت برنامهها با حضورشان برای ما آسانتر بود.
همین موقعیت باعث شد که ما بتوانیم با کمک چند نهاد برجسته از جمله دانشگاه مطالعات شرق و آفریقا و همچنین بنیاد قرن آینده، از میان سایر نهادها، نشستها، ملاقاتها و کنفرانسهای زیادی را در خصوص مسایل مهم مربوط به خاورمیانه برگزار کنیم. از جمله این برنامهها میتوان به کنفرانسهایی درباره حکومتداری، تغییر و تحولات اقتصادی و اجتماعی و نقش اسلام به عنوان یک نیروی محرکه سیاسی فزاینده اشارهکرد.
لندن همچنین خانه بزرگترین نهادهای دیپلماتیک جهان است؛ البته به جز نیویورک که سازمان ملل در آن مستقر است. سفرا، به خصوص سفرای جهان عرب، از جمله بهترین و بانفوذترین سفرای کشورهای خود در لندن هستند و منبعی ارزشمند برای درک و تفسیر تغییر و تحولات و رویدادهایی که خاورمیانه را تحت تاثیر خود قرار میدهند، بودهاند. البته انتظار ایجاد چنین شرایطی هم میرفت، چرا که رییس نهادهای دیپلماتیک لندن بدون شک یکی از سفرای ارشد حال حاضر دنیا، دکتر خالد الدوایسان، سفیر کویت در لندن است. نبوغ، طرز فکر و کاریزمای شخصی ایشان استانداردی را به وجود آورد که سایر سفرا بر اساس آن در دادگاه سنت جیمز سنجیده شده بودند. ما از رابطه دوستانه خود با بسیاری از سفرای لندن برای تبلیغ و ترویج برنامههای مرکز که با هدف بالا بردن درک و آگاهی مقامات عالیرتبه آمریکایی که گذارشان به لندن میافتد، از مسائل مربوط به جهان عرب بهره بردیم.
از میان کسانی که از این مرکز دیدار کردهاند، چه کسی بیشترین تاثیر را بر جای گذاشت؟
بدون شک، جورج دبلیو بوش، رییس جمهور سابق آمریکا که در جریان یکی از سفرهای رسمی خود به بریتانیا، از مرکز ما دیدار کرد. آقای بوش قصد داشت در طول دیدار خود تنها یک مصاحبه انجام دهد و تصمیم گرفت که این کار را با یک روزنامه عرب زبان انجام دهد، به امید اینکه بتواند بیشترین تعداد مخاطب را در خاورمیانه به دست آورد. از من خواسته شد که این مصاحبه را ترتیب دهم. در حالی که روزنامههای خوب بیشمار و روزنامهنگارهای برجستهای در لندن مستقر هستند، تنها یک روزنامه واقعا با استاندارد وشرایط ما مطابقت داشت؛ روزنامه الشرق الاوسط که به صورت روزانه، نه فقط در اروپا و خاورمیانه که در آن زمان در بغداد هم منتشر میشد. تنها راه مناسب هم درخواست از سردبیر وقت این نشریه، عبدالرحمان الراشد برای انجام این مصاحبه با رییس جمهور آمریکا بود. او این دعوت را پذیرفت و بیش از ۲۰ دقیقهای که برای مصاحبه در نظر گرفته شده بود، با رییس جمهور مصاحبه کرد. آقای بوش هم در آن زمان گفتند آقای الراشد مصاحبهکنندهای بود که سوالاتی سخت را بدون کینه و خصومت مطرح کرد. این طولانیترین مصاحبه ویژهای بود که یک روزنامهنگار عربی با یکی از روسای جمهور آمریکا انجام داد.
خروجی رسانهای مورد علاقه شما چیست؟ اخبار روزانه را از چه طریق دنبال میکنید؟
شاید تعجب کنید اگر بهتان بگویم که من تلویزیون ندارم، بنابراین سیانان، فاکس یا هیچ یک از شبکههای خبری آمریکایی را نگاه نمیکنم. من نیویورک تایمز، والاستریت ژورنال و واشنگتن پست را میخوانم.
همچنین یک اینترنت پرسرعت دارم که میتوانم از طریقش به صدها شبکه خبری و برنامههای تلویزیونی خبری دسترسی داشته باشم. به صورت منظم العربیه و ایستگاههای محلی را با توجه به اینکه در یک کشور به خصوص چه اتفاقی در حال وقوع است، دنبال میکنم.
به نظر شما پوشش خبری بینالمللی از مساله فلسطین، به صورت کلی، جانبدارانه است، حالا یا به نفع اسراییل یا فلسطین؟ اگر این طور است، چه کاری میتوان در قبال آن انجام داد؟
نکتهای که به آن اشاره کردید، یک مساله مورد بحث است. تعداد بسیار اندکی خبرنگار غربی و آمریکایی چه از سوی رسانههای چاپی چه ماهوارهای هستند که میتوانند از کرانه باختری یا غزه گزارش کنند و تعداد کمی خبرنگار اعزامی عرب که از خود اسراییل گزارش تهیه میکنند. گفتگو مرزها را از بین میبرد یا حداقل به روزنامهنگاران اجازه میدهد که پیش از نوشتن مقاله حقایق و اطلاعات بیشتری کسب کنند؛ مقالههایی که در این صورت عینیتر و معتبرتر خواهند بود.
روزنامهنگار موردعلاقه شما، بومی یا بینالمللی، کیست و چرا؟
من همیشه مقالههای زینا کرم در آسوشیتد پرس و روال خلف در فایننشال تایمز را دنبال میکنم. عبدالرحمان الراشد، زمانی که مقالههای دیدگاه فردی خود را برای الشرق الاوسط مینویسد، هم همیشه بینظیر است. کار جمال خشوقی شجاع شبکه تلویزیونی جدید خبری ماهواره عرب در بحرین هم همیشه جالب و تحریککننده است و من همیشه از مقالههای الشرق الاوسط، الحیات، النهار و چند روزنامه مصری دیگر لذت میبرم.
از میان روزنامهنگارهای غربی هم مقالههای من بردلی والاستریت ژورنال ، لاودی موریس از واشنگتن پست، مایکل گوردن از نیویورکتایمز را میخوانم و به تفسیرهای آنلاین جرمی بوون و لایس دوشت از بیبیسی هم گوش میدهم. به علاوه، از خواندم وبلاگهای چندین نویسنده از مصر، سوریه، عراق، عربستان سعودی و کشورهای حاشیه خلیج و چند نویسنده دیگر در توییتر هم لذت میبرم.
در رقابت میان رسانههای چاپی و رسانههای آنلاین شما طرف کدام یک هستید؟ به نظر شما ابزار و فرمهای جدید رسانه فرمهای قدیمی را از بین میبرد؟
سوال بسیار خوبی است و به وضعیت دنیای امروز کاملا مرتبط است. بله، این مساله مهمی است. نسلهای جوانتر، چه در آمریکا، آسیا یا خاورمیانه در حال از دست دادن مهارت و تمایل خواندن و نوشتن هستند.
بسیاری از بزرگترین روزنامههای در دنیای امروز، صرف نظر از کشور مبدا خود، برای زنده نگه داشتن خود در حال توسعه پایگاههای آنلاین هستند. ظاهرا سرعت مهمتر از دقت شده است. سردبیرها صراحت و بیباکی را از مقالههای مربوط به تجزیه و تحلیلهای عمیق را گرفتهاند، چرا که معتقد هستند نسل روزنامهخوان امروز یک مقاله پیچیده مربوط به یک موضوع بخصوص را دیگر نمیخواند.
این «رسانه جدید» تا چه اندازه قابل اطمینان است و آیا میتواند جایگزین رسانههای سنتی بشود؟
عینیت و اعتبار دو ویژگی اصلی کار یک روزنامهنگار برجسته است. فقدان عینیت و بیطرفی تاثیر زیادی روی اعتبار یک مقاله یا در مورد یک شبکه تلویزیونی ماهوارهای، تاثیر زیادی روی برنامههایش میگذارد. از نگاه من، عملکرد مغرضانه الجزیره در پوششهای خبری اول از سوریه و بعد هم از مصر لطمه زیادی به محبوبیت و نام این شبکه به عنوان یک منبع خبری معتبر وارد کرد.
آیا رسانه های جدید یعنی وبلاگها، پروفایلهای توییتر و پایگاههای روزنامهنگاری دیگر جایگزین رسانههای سنتی خواهند شد؟ تنها در صورتی که روزنامههای پیشرو و مهم در حفظ استانداردهای بالای خود ناکام بمانند و تمرکز خود را روی پایگاههای آنلاین خود بگذارند. داشتن یک روزنامه آنلاین، به همراه یک وب سایت فعال، از نظر من عالی است. به من این امکان را میدهد تا بتوانم رویدادها و روزنامهنگارهای مورد علاقهام را در هر نقطه دنیا که باشم، دنبال کنم.
وبلاگ یا سایت خبری مورد علاقه شما چیست؟
وبسایتهای خبری عرب زبان مهمی که به صورت منظم میخوانم، الشرق الاوسط است، الاحرام، الحیاتو المونیتور. وب سایتهای خبری انگلیسی زبان مهمی که دنبال می کنم، نیویورکتایمز و والاستریت ژورنال، واشنگتن پست و گاردین است. تعداد زیادی وبلاگ را هم دنبال میکنم و ترجیح میدهم برای حفظ هویتشان نامشان را ذکر نکنم.
نصیحتتان به روزنامهنگاران جوان برای موفق شدن در کارشان چیست؟
شما هرگز ثروتمند نمیشوید، اما این فرصت را خواهید داشت که اخبار و رویدادهای جهان را به گوش مردم برسانید. چه کار دیگری تا این اندازه میتواند ارزشمند باشد؟
به نظر شما دانستن بیش از یک زبان خارجی برای روزنامهنگاران مفید است؟
مهمترین ویژگی یک روزنامهنگار خوب این است که ذهن جستجوگری داشته باشد. هر تعداد زبان خارجی بیشتر بداند، بهتر. دانستن عربی، انگلیسی و چینی بهترین حالت برای یک روزنامهنگار است. اما دانستن هر زبان خارجی درها را به فرهنگی متفاوت باز میکند و این به این معنی است که روزنامهنگار میتواند درک بهتری نسبت به کشوری که از آن خبر تهیه میکند، داشته باشد.
به نظر شما یک روزنامهنگار موفق چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟
ذهنی باز، ذاتی جستجوگر، رفتاری دوستانه و توانایی نوشتن در مدت زمان اندک. این چهار ویژگی یا توانایی یک روزنامهنگار جوان را به موفقیت خواهد رساند.