آخرین نشست وزیران امور خارجه عضو سازمان همکاری اسلامی در جده کاملا غیرعامدانه و از بخت بد همزمان با سقوط موصل و قرار گرفتن دولت اسلامی عراق و سوریه در صدر اخبار جهان برگزار شد.
به دنبال آن، اعلام تشکیل «دولت اسلامی در قلمرو تحت کنترل داعش هم در سوریه و هم در عراق و همچنین معرفی ابوبکر البغدادی، رهبر مرموز این گروه به عنوان خلیفه جدید مسلمانان خبرهای مربوط به این سازمان و مساله افراطگرایی اسلامی را هم در صدر اخبار جهان قرار داد.
از میان کشورها و نهادهایی که به دنبال واکنش مناسبی به این اتفاقات اخیر هستند، شاید یکی از نهادهایی که از بیش از سایرین در معرض توجه قرار دارد، سازمان همکاری اسلامی باشد؛ چرا که به عنوان صدا و نماینده جهان اسلام در این زمینه انتخاب شده است.
الشرق الاوسط با ایاد بن امین مدنی، که در آغاز سال ۲۰۱۴ به عنوان دبیر کل سازمان همکاری اسلامی انتخاب شد، درباره تلاشهای سازمان همکاری اسلامی برای برقراری صلح و ایجاد زمینه برای گفتگوی ادیان، حفظ میراث اسلامی بیتالمقدس، مساله اقلیت مسلمانان روهینجا در میانمار و واکنش این نهاد به بحران سوریه و عراق گفتگو صورت داده است. همچنین مدنی، پیش از این وزیر فرهنگ و حج عربستان سعودی بود.
***
الشرق الاوسط: بیانیهای از سوی جده منتشر و اعلام شد که در نشست اخیر شورای وزای امور خارجه هیچ اشارهای به تصمیمگیری درباره بحران عراق نشده است. آیا این غفلت یا از قلم انداختن چنین موضوعی عامدانه بود و سازمان همکاری اسلامی قصد دارد در نشست دیگری به آن بپردازد؟
ایاد بن امین مدنی: بحث بر سر مساله عراق ابعاد مختلفی دارد. عراق از زمان حمله صدام حسین به کویت همیشه یکی از موضوعات بحثهای سیاسی جهان بوده و از آن زمان تا کنون هم وضعیت سیاسیاش مدام در حال تغییر است و جنجالبرانگیزتر هم میشود. عراق، به عنوان یکی از اعضای اصلی سازمان همکاری اسلامی قابل احترام است.
در نشستی که در اواسط ماه ژوئن برگزار شد، وزیر امور خارجه عراق به عنوان نماینده این کشور حضور داشت. آخرین تحولات عراق در نشست شورای وزرای امور خارجه کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی هم مورد توجه قرار گرفت و در جریان بیش از یک سخنرانی به آن اشاره شده؛ در گزارش دبیرخانه از آخرین نشست شورای وزاری امور خارجه که در دسامبر گذشته در کوناکری، گینه برگزار شد، هم به این موضوع اشاره شده است.
در سازمان ما به این نتیجه رسیدیم که در منطقه نیاز به یک رویکرد جدید داریم، نه فقط در قبال مساله عراق بلکه همینطور در قبال بحران سوریه. اعضای سازمان همکاری اسلامی نگران وضعیت عراق و سوریه هستند. تا زمانی که این کشورها عضو سازمان باقی بمانند، سازمان میتواند پایگاهی برای حضور و شرکتشان در مذاکرات مستقیم درباره بحرانهای فعلی، با توجه به منفعتی که در ایجاد ثبات در عراق برای هردویشان وجود دارد، باشد.
ما در مقام یک سازمان، پیشنهاد دادیم که تیمهای ارتباطی را مامور زیرنظر گرفتن و کنترل کردن اتفاقاتی که در این دو کشور رخ میدهد، کنیم. هر زمان که اتفاقی رخ دهد و تصمیمی باید گرفته شود، این تیمها میتوانند در مشاوره به وزرای امور خارجه عضو سازمان در زمینه سیاستهایی که باید در پیش بگیرند، نقش مهمی را ایفا کنند اما در نهایت حرف آخر را وزرا میزنند.
ویژگیهای کلی رویکردی که به آن اشاره کردید، چیست؟
ما برای رسیدن به یک راه حل ممکن ابزاری ویژه پیشنهاد دادیم و نه دستورالعملهای کلی. ما میخواهیم مکانیزم یا پایگاهی را درست کنیم تا از طریق آن بتوانیم مذاکره کنیم. به عنوان مثال، تمامی پایگاههایی که بر سر امور مربوط به سوریه بحث میکنند، بینالمللی هستند؛ از جمله کنفرانس ژنو یک و دو.
این یک اقدام مهم است و ما امیدواریم که بتوانیم با حفظ روحیه و انرژی به کارمان ادامه دهیم و همچنین امیدواریم کسانی که این کنفرانسها را پایهگذاری کردند هم امیدشان را از دست ندهند و از پا ننشینند. سایر کشورهای این منطقه باید بتوانند به رویکردی واحد در قبال برخی مسائل برسند؛ همه به اندازه قدرت خود در منطقه منافع خودشان را دارند اما منافعشان لزوما از هم متفاوت نیست.
در اروپا، آمریکای لاتین و آسیا، کشورها به رغم رقابت اقتصادی، اختلافات مرزی و فرهنگی توانستهاند با هم همکاری کنند. اگرچه برخی اوقات بر سر مسائل نژادی و قومی با هم اختلاف پیدا میکنند اما همکاریشان همچنان به قوت خود باقی میماند.
منطقه ما هم باید تلاش کند تا به این سطح همکاری برسد به طوری که بتوانیم به جای کشمکش و درگیری، به فرصتهای تجاری و منافع مشترک دست پیدا کنیم. ما باید پیش از رسیدن به این نقطه، نشستها و مذاکرات زیادی با هم داشته باشیم و عقایدمان را به اشتراک بگذاریم. به منظور رسیدن به این نقطه، باید یک پایگاه برای مذاکره میان کشورهای سهیم منطقه وجود داشته باشد. باید یک هدف و یک مکانیسم برای این نشست تعریف شود.
این همان چیزی است که دبیرخانه در ژنو ۲ و همچنین در اجلاس اتحادیه عرب در کویت و در آخرین نشست شواری وزاری امور خارجه در جده مطرح کرد. ما هنوز امیدواریم که به این هدف برسیم.
آیا اختلافاتی که میان اعضای سازمان همکاری اسلامی وجود دارد، میتواند مانع رسیدن به این هدف شود؟
سازمان همکاری اسلامی متشکل از ۵۷ کشور است، بنابراین باید از طریق یک فرآیند بررسی، مشاوره و بعد تصمیمگیری به راهحلی در این راستا دست یافت. هر کشور باید وقت بگذارد و از طریق فرآیندهای سیاسی داخلی کشور خودش تصمیمگیری کند. ما اکنون در تلاش هستیم تا هر چه سریعتر در این خصوص به نتیجه برسیم اما سازمان تصمیم نهایی را اتخاذ نخواهد کرد، مگر اینکه از سوی همه پذیرفته شده باشد. این را هم باید خاطر نشان کنم که فرآیند را همین حالا هم آغاز کردهایم.
موضع سازمان همکاری اسلامی در قبال مساله سوریه چیست؟
ما باید این را بدانیم که رسیدن به راهحل برای بحران سوریه با تاکید بر یکپارچگی قلمرو ی این کشور و این که حقوق شهروندان سوریه در گرو به رسمیت شناختن استقلال آنهاست، آغاز میشود. سوریه همیشه مثل موزاییکی به هم پیوسته از نژادها و قومها بوده و باید به همین شکل هم باقی بماند.
باید به لحاظ سیاسی و اقتصادی مستقل باشد. به عبارت دیگر هیچ کشوری در منطقه نباید سوریه را مکانی برای تقویت نفوذ بینالمللی خود بداند. حافظ الاسد، رئیس جمهور سابق سوریه، پدر بشار اسد روابط بسیار نزدیکی با ایران داشت اما در عین حال رابطه خوب خود را با تمام کشورهای منطقه حفظ کرد.
فقط یک حوزه نفوذ قربانی تقویت حوزه دیگر نشد. سوریه استقلال ملی خودش را هم داشت. رژیم سوریه در زمان بشار اسد از جهت حزبی که قدرت را در دست دارد، رئیس جمهور، ابراز حاکمیت هیچ تفاوتی با زمان حافظ اسد ندارد.
با این وجود، دیدگاه و رهبری حافظ اسد به گونهای بود که سوریه آن زمان استقلال خود را داشت. این استقلال در سالهای پس از مرگ او کم کم از بین رفت. ما میخواهیم آن استقلال را به سوریه بازگردانیم. بازگشت به گذشته، پس از سالها جنگ، خونریزی و ویرانی که بدون شک گردن بشار اسد و رژیمش است، سزاوار حس مثبتاندیشی نیست. اما سخت بودن این فرآیند به معنای غیرممکن بودن آن نیست.
به همین دلیل، باید مذاکرهای بین کشورهای منطقه از جمله سوریه برای حفظ آنچه در حال حاضر داریم و حفظ منافع ملی تمامی کشورهای منطقه صورت گیرد. منظور منافع ملی این نیست که کشوری بر کشور دیگر نفوذ داشته باشد ؛همان گونه که دبیرخانه سازمان خودش به تنهایی تصمیمگیری نمیکند. در عوض، رویکرد ما به مذاکرات و بدهبستانهایی بستگی خواهد داشت که امیدواریم از طریق تیمهای ارتباطی به آن دست پیدا کنیم.
شما به کرانه باختری رفتید و با محمود عباس ملاقات کردید. چه زمانی به بیتالمقدس خواهید رفت؟
سازمان در هر فرصتی که یافته، اعلام کرده که تلاش خواهد کرد تا زمینه را فراهم و هزاران مسلمان را تشویق کند تا به بیتالمقدس بیایند و به مسجد الاقصی بروند و همچنین اعلام کرده که حضور در بیتالمقدس، حداقل برای یک یا دو روز، برای آنها بهترین فرصت خواهد بود. بدین ترتیب این دیدار میتواند به احیای اقتصادی بیتالمقدس که در مقابل تمام ظلمهای دولت فعلی اسرائیل استوار باقی مانده، کمک کند.
اما شما در جایی گفتید که این دیدارها باید از طریق کانالهای رسمی، با اجازه فلسطینیها، صورت گیرد…
بدون شک، هیچ دیداری نباید از طریق پستهای بازرسی یا مثلا فرودگاههای اسرائیل صورت گیرد. ما میخواهیم این دیدار از طریق کانالهای تحت نظارت و کنترل برادرهایمان در فلسطین و جردن، از طریق عمان، صورت گیرد تا هیچ منفعتی برای اسرائیل نداشته باشد.
اسرائیل یک قدرت اشغالگر است؛ نه تنها خاک فلسطین که مساجد و اماکن مذهبی را هم اشغال میکند. تقریبا هر هفته پارلمان و سیاستمداران اسرائیل، به خصوص وزاریش، رویکرد و پیشنهاد تازهای را برای از بین بردن حقوق مسلمانان در اماکن مذهبی و حتی بیرون راندن مسیحیها از عبادتگاههای خود مطرح میکنند. آنها یک کشور کاملا یهودی میخواهند و دائما به دنبال اشتباهات و خطاهای رخ داده در طول تاریخ هستند تا یهودی کردن هر چه در شهر وجود دارد را توجیه کنند.
این چیزی است که ما باید با تمام قوا، از طریق ابزار سیاسی، حقوقی و اخلاقی و همچنین با کمک رسانهها و جامعه مدنی با آن برخورد کنیم. حقیقت در نهایت روشن خواهد شد.
به جامعه مدنی اشاره کردید؛ در جریان دیدارتان از کرانه باختری، شما با چند نهاد جامعه مدنی در فلسطین ملاقات کردید. در جریان این مذاکرات چه اتفاقی رخ داد؟
این نهادها بر این باور بودند که فاصلهای میان آنها و باقی جامعه مدنی عرب و مسلمان وجود دارد. آنها معتقد نیستند که پشتیبانی و همیاری کافی بین آنها، به رغم ریشههای عمیق عربی و اسلامیشان وجود دارد. همزمان با آن دیدار، زندانیهای فلسطینی در زندانهای اسرائیل در اعتصاب غذا به سر میبردند و خیابانهای رامالله هم پر از مردمی بود که به رهگذران از جمله خود من، لیوان آب، نمک و آبنمک پرتاب میکردند تا نشان دهند به کسانی که اعتصاب غذا میکنند، چه میگذرد.
آنها انتظار دارند که جوامع عرب و مسلمانان برای این مساله اهمیت بیشتری قائل شوند، به خصوص نهادهای جوامع مدنی و بخشهای مربوط به جوانان. از نگاه آنها- که به نظر من هم درست است- هیچ حس درد مشترک و درک ظلمهایی که بر آنها تحمیل شده در میان همتایانشان در جهان اسلام و عرب وجود ندارد.
آنها نمیخواهند صرفا مشکلات را به صورت سطحی با ما حل و فصل کنند؛ در عوض میخواهند ارتباط نزدیکی با ما داشته باشند تا بتوانیم به کمک هم شبکههای به همراه نهادهای جامعه مدنی در سرتاسر دنیا به وجود بیاوریم. این برای من بسیار مهم بود که پاسخهای متقاعدکننده برایشان داشته باشم.
آیا سازمان همکاری اسلامی هیج طرحی را به نهادهای جامعه مدنی پیشنهاد داده؟
سازمان همکاری اسلامی از نگاه من، هنوز فضای کافی در اختیار نهادهای جامعه مدنی قرار نداده. من نمیخواهم از عبارت «جامعه مدنی» استفاده کنم چرا که یک عبارت مبهم است و بعضی اوقات میتواند معنای ایدئولوژیکی هم داشته باشد. ما بیشتر ترجیح میدهیم که این نهادها را نهادهای داوطلبانه بنامیم.
بعضی از اعضای سازمان همکاری اسلامی از جمله مالزی وسایر کشورهای خاور دور و همچنین کشورهای سمت مغرب و برخی از کشورهای آفریقایی نهادهای داوطلبانه بسیار فعال و برجستهای دارند. ما در مذاکره را با ایجاد نهادهای دواطلبانه مخصوص کمکهای بشردوستانه گشودهایم و این اتفاق بسیار خوبی است.
ما نهادهای دواطلبانه فقط نهادهای امدادی نیستند و در زمینههای اجتماعی دیگری چون بهداشت، آموزش، حقوق زنان و محیط زیست، که جزو فهرست بلند دغدغههای مورد نظر سازمان همکاری اسلامی هم هست، فعالیت میکنند. برای آینده، ما به دنبال یافتن راهی هستیم که کشورهای عضو سازمان بتوانند از طریق آن نسبت به فعالتهای داوطلبانه در جامعه دیدگاه روشنتری داشته باشند.
از میان تمام بحرانهای جهان عرب و اسلام، شما به مساله بوکوحرام اهمیت و توجه بیشتری نشان دادید؛ چرا؟
نیجریه در مقیاس فعالیتهای سازمان کشور مهمی محسوب میشود. اقتصاد این کشور، بر طبق آخرین آمارها، بزرگترین اقتصاد قاره آفریقا است و از آفریقای جنوبی پیش افتاده. این مساله برای مهم است چرا که جمعیت نیجریه متشکل است از مسیحیها و مسلمانان.
این ثابت میکند که سازمان همکاری اسلامی نهادی سیاسی است که بر اساس مذهب یا نژاد بین شهروندان خود تبعیض قائل نمیشود. به همین دلیل سفر به نیجریه از اهمیت ویژهای برخوردار بود و به دنبال عملیاتهای متعدد بوکوحرام ضرورتش بیشتر و بیشتر شد؛ بوکو حرامی که با سوءاستفاده و به نام شعارهای اسلامی آدمربایی، تررو و بمبگذاریهای خود را توجیه میکرد.
ما عملیات و فعالیتهای آنها را محکوم کردیم به این خاطر که الگویشان در حال تکثیر شدن در بیش از یک منطقه بود. از نگاه ما این گونه اقدامات، اقدامات تروریستی هستند که هیچ ربطی به اسلام ندارند. اگر گروه به حاشیه رانده شدهای در یک جامعه وجود داشته باشد که به حق و حقوق خود نمیرسد یا به خاطر مذهب یا نژادشان مورد اهانت واقع میشود، ما باید تلاش کنیم تا آنها را به حقشان برسانیم.
نیجریه جامعه بازی دارد و بیش از یک کانال در این کشور وجود دارد که بتوان از طریق آن حقوق مردم را بهشان بازگرداند. هدف ما این بود که نشان دهیم شعارهای بوکوحرام هیچ جایی در اسلام ندارد و اینکه ۸۰ درصد قربانیان خشونتها و کشتارها مسلمانان هستند. هم مساجد و هم کلیساها را ویران میکنند. نیجریه جامعهای سنتی دارد با روسای قبایل و شاهزادههایی که اصلا نفوذ سیاسی ندارند اما در جامعه نفوذ دارند.
وقتی تروریستها این چهرهها را ترور میکنند، هیچ بار سیاسی ندارد، بلکه هدف فقط از هم پاشیدگی جامعه و پایههایش از درون است؛ این دقیقا همان کاری است که بوکوحرام میخواهد بکند. سازمان همکاری اسلامی باید نسبت به این وضعیت گوشبه زنگ باشد و در مقابلش بایستد. در عین حال سازمان همکاری اسلامی بر این باور است که ما برای اینکه بفهمیم چه کسی پشت این گونه فعالیتهاست و هدفش چیست، باید شرایط و ریشههای این جنبشها و گروهها را مورد بررسی قرار دهیم.
وقتی عملیاتهای بوکوحرام را مورد بررسی قرار میدهیم، متوجه میشویم که به لطف برنامهریزیهای دقیق، تدارکات پیچیده و همچنین بودجه کافی برای خرید تسلیحات توانسته آنها را با موفقیت انجام بدهد. آنها ابزارهای مختلف و اعضای متفاوتی در اختیار دارند و همچنین قابلیت اینکه بیشتر از این را هم داشته باشند، دارند. پتانسیل انجام این کار از کجا میآید؟ باید روی طریقه نفوذ و گسترش این گروهها مطالعه کنیم.
به نظر شما نتیجه انتخاب حامد البار، وزیر امور خارجه سابق مالزی به عنوان نماینده ویژه سازمان همکاری اسلامی در میانمار چه خواهد بود؟
مالزی رابطه طولانی مدتی با میانمار داشته. این که آقای البار متولد مالزی است، به علاوه این که وزیر امور خارجه این کشور هم هست، باعث میشود درک جامعتر و جزئیتری از روابط سیاسی و اقتصادی و شبکههای جامعه مدنی در منطقه داشته باشد. مالزی یکی از اعضای سازمان کشورهای آسیای جنوب شرقی هم محسوب میشود و اعضای این سازمان درک ویژهای از مسائل مربوط به اقلیت مسلمانان در میانمار و همچنین حساسیتهای مربوط به مواجهه با دولت میانمار دارد.
ما امیدواریم که قابلیتها و تلاشهایمان در راستای مساله مسلمانان در میانمار به ثمر بنشیند و به رسمیت شناخته شود. سازمان همکاری اسلامی به دنبال مقابله با دولت میانمار نیست، بلکه میخواهد حقوق اولیه را در اختیار شهروندان مسلمان این کشور بگذارد. ما میخواهیم که با آنها مثل شهروندان واقعی رفتار شود و قانون شامل آنها هم بشود.
ما نمیخواهیم مورد آزار و اذیت واقع، نادیده گرفته شوند یا بهشان اهانت شود یا اینکه خانههایشان صرفا به این خاطر که مسلمان هستند، به آتش کشیده شود. البته که تمام جهان در قبال میانمار مسئولیت دارد. جامعه بینالمللی و به خصوص کشورهای قدرتمندتر به طور مداوم، شب و روز درباره حقوق بشر و اقلیتها حرف میزنند. ما میخواهیم بشنویم که حرف از حقوق مسلمانان میانمار بزنند.
ما امیدواریم که بشنویم آمریکا و کشورهای عضو اتحادیه اروپا، روسیه و چین-یکی از همسایههای مهم میانمار- دیدگاه خود نسبت به این مساله را بیان کنند. ما پیامرسانهایی هستیم که صرف با دولت این کشور ارتباط برقرار میکنیم، اما همزمان با این ارتباطات، امیدواریم که جلوی تجاوز به حقوق، به حاشیه راندن و نادیده گرفتن اقلیتها را بگیرند.
ما میخواهیم قانون کشور را شامل حال مسلمانان هم بکنند، چرا که آنها هم شهروند بومی این کشور محسوب میشوند؛ حقیقتی که در طول تاریخ میانمار ثابت شده، با استناد به اینکه مسلمانان در دوران استعمار بریتانیا هم بخشی از این کشور بودهاند. ما امیدواریم که حضور نماینده ویژه بتواند تلاشهای سازمان در این زمینه را به خوبی هدایت و زمینه را برای آغاز مذاکره میان نخبگان، راهبان بودایی و روشنفکران منطقه فراهم کند.
ما میخواهیم ثابت کنیم که این دو فرهنگ طی قرنها مسالمتآمیز در کنار هم زندگی کردهاند، نه فقط در میانمار بلکه در کل منطقه. ما میخواهیم پایههای این کشور را روی این میراث تاریخی، ارزشهای مشترک و زندگی مسالمتآمیز ، که از ویژگیهای تاریخی این جوامع محسوب میشود، بسازیم.
عدهای بر این باورند که بخشی از زبان اسلام تاثیر مستقیمی روی افراطگرایی حاکم در جوامع اسلامی داشته. سازمان همکاری اسلامی چگونه میتواند به نشر یک زبان و ادبیات تازه و معاصر اسلامی برای مقابله با این باور کمک کند؟
شما طوری به عبارت «زبان اسلام» اشاره کردید که انگار یک کلمه مفرد است اما امروز متاسفانه ما شاهد چندگانگی و آشفتگی در زبان یا ادبیاتی هستیم که ادعا میکنند اسلامی است. ما باید با صراحت بگوییم که تعریفمان از «زبان اسلام» چیست. هر چیزی که به پشتوانه قرآن و سنت مخالف صبر و میانهروی باشد، باید پیش از آن که به آن «زبان اسلام» بگویند، دوباره مورد بررسی قرار گیرد. اسلام منابع مشخصی دارد که همه ما در یک امت یا ملت اسلامی گرد هم میآورد.
این درست است که این منابع شاید زیر سایه برداشت و توضیحات متفاوتی قرار گرفته باشد اما تاریخ نشان میدهد که اسلام الگویی برای همزیستی مسالمتآمیز، صلح و صبر و بردباری بوده است. از این رو، وجود صداهای نادرست و متعدد که از «زبان اسلام» میگویند، نباید به نام اسلام تمام شود و این همان چیزی است که منجر به نفرت از اسلام و ترس از اسلام میشود.
ما باید بر این نکته تاکید کنیم که اسلام منزه است و این افراطیون فعلی تنها به دنبال ابراز وجود خودشان هستند. سازمان همکاری اسلامی تلاش کرده و همچنان هم به تلاش خود برای کمک به ایجاد و گسترش زبانی اسلامی که ویژگیهای اصلیاش صبر، صلح و همزیستی مسالمتآمیز با سایر مذاهب و فرهنگها باشد، ادامه خواهد داد.
در همین راستا ملک عبدالله بن عبدالعزیز، متولی دو مسجد مقدس و پادشاه عربستان سعودی، مرکزی بینالمللی برای گفتگوی میان ادیان و فرهنگها را در وین راهاندازی کرده. سازمان همکاری اسلامی از چنین اقداماتی به شدت حمایت میکند. تلاشهایی در راستای تعدیل این گونه اقدامات در میان کشورهای اسلامی صورت گرفته و به امید خدا به ثمر خواهد نشست.