عبدالرضا کاهانی فیلم ساز ایرانی

عبدالرضا کاهانی فیلم ساز ایرانی

عبدالرضا کاهانی این روزها سرگرم انجام مراحل پایانی آخرین فیلم خود، « وقت داریم حالا» در فرانسه است، یکی از کارگردان های جوانی است که به رغم ساختن فیلم های موفقی مثل «اسب حیوان نجیبی است» و «بیخود و بی جهت» همیشه با مشکلات بسیاری در اکران فیلم هایش مواجه بوده است.

فیلم آخر کاهانی، «وقت داریم حالا» که هفتمین فیلم بلند او است تا اواخر ماه فوریه آماده اکران خواهد شد. به این منظور درباره مسیر فیلم سازی او و مشکلاتی که با آن ها روبرو بوده است با او به گفتگو نشستیم.


شرق فارسی: شما برای ورود به عرصه سینما حمایت خاصی داشتید؟ چطور توانستید به این مسیر ادامه بدهید، بی اینکه به سمت سینمای تجاری یا سفارشی حرکت کنید؟

کاهانی: در واقع من کار هنری را با کار تئاتر شروع کردم، بعد وارد دانشگاه تئاتر شدم و بعد از دانشگاه به تدریج با نوشتن فیلم نامه، از کار تئاتر فاصله گرفتم و در نهایت تصمیم گرفتم فیلم نامه هایی که می نویسم را خودم بسازم. برای همین در ابتدا، شروع به ساختن فیلم های کوتاه مستند کردم، تا بتوانم خودم را برای ساخت فیلم بلند آماده کنم.

در همین مسیر ساپورت و حمایت خاصی برای ساختن فیلم هایم نداشتم و روالی کاملا طبیعی را طی کردم و این شانس را داشتم که فیلم های مورد علاقه خودم یا به اصطلاح فیلم های شخصی بسازم، فیلم هایم مورد توجه قرار بگیرند و تماشاگر عام هم بتواند با فیلم من ارتباط برقرار کند و البته همین توجه باعث شد که بتوانم فیلم های بعدی ام را کار کنم.

پرسش: از نظر مالی برای ساخت فیلم ها با مشکلی روبرو نشدید؟

پاسخ: بالاخره هر کسی برای فیلم ساختن راهی را پیدا می کند، بعضی هستند که می توانند با برخی نهاد ها تعامل کنند و آن ها را متقاعد کنند و فیلمهایشان را بسازند و بعضی هم شرایط من را دارند. من شخصا برای شروع فیلم سازی امکان استفاده از این نوع حمایت ها را نداشتم.

پدر من یک معلم بازنشسته در شهرستان است و زندگی ام را از اول همین طور آهسته آهسته و گام به گام ساختم. البته نمی خواهم کسانی را سرزنش کنم که با استفاده از این حمایت ها فیلم می سازند، اما من حتی به این حمایت ها، هیچ وقت فکر هم نکردم چون هر چیزی را که در زندگی خواستم مجبورشدم با تلاش دو چندان و پشتکار زیاد به دست بیاورم و برای به دست آوردنش با مشکلات جنگیدم.

در مورد بودجه هم به نظرم، معادلات مالی در کار سینما با صنف های دیگر فرق می کند، در سینما این طور نیست که همیشه انتظار داشته باشی پولی به دست بیاوری، گاهی با چشم پوشی از دستمزدهای بالا و تلاش برای ساختن فیلم خودت می توانی اعتبار بیشتری کسب کنی. من پیشنهادهای خوبی از نهادهای دولتی داشتم که با امکانات خوبی می توانستم فیلم بسازم، اما با رد این پیشنهادها ترجیح دادم فیلم مورد علاقه خودم را بسازم .

پرسش: چطور آنقدر به شخصیت های فیلم هایتان نزدیک شدید و توانستید این شخصیت ها را باورپذیر طراحی کنید ؟

پاسخ: شاید به این دلیل باشد که شخصیت های کارهای من همیشه واقعی هستند و ازبطن جامعه می آیند در واقع شخصیت هایی هستند که با آن ها در زندگی روزمره برخورد داشتم، ما به ازای بیرونی دارند و برای من قابل لمس هستند کمتر پیش می آید که با تخیلم شخصیتی را بسازم.

پرسش: زبان و لحن پرسوناژهای فیلمتان را چطور انتخاب می کنید چون هرکدام بر اساس کاراکترشان لحن و لهجه خاصی دارند مثل مامور قلابی نیروی انتظامی در فیلم « اسب حیوان نجیبی است» و..

پاسخ: من همیشه اول به فضای فیلمم نگاه میکنم و این که فیلم قرار است چه چیزی را بگوید. فضای فیلم تعیین می کند آدم ها چطور باید حرف بزنند و با چه ادبیاتی. همه شخصیت ها باید با فضای فیلم هماهنگ باشند، اگر جایی نوسان داشته باشد، مشخص می شود و برای تماشاگر جدی و پی گیر سینما، آزاردهنده خواهد بود.

پرسش: به حضور بازیگر ستاره در کارهایتان چه قدر اهمیت می دهید؟

پاسخ: واقعیت این است که تماشاگرها در هر جای دنیا دوست دارند، فیلمهایی را ببینند که بازیگرهای محبوبشان در آن ها حضور دارند. طبیعی است که حضور هنرپیشه مطرح به بیشتر دیده شدن فیلم کمک می کند. من بیشتر جاها از هنر پیشه های مطرح استفاده کردم، اما به این شکل که می خواستم، آن ها نقش های جدا از خودشان را در فیلم ها تجربه کنند و معنای بازیگری هویت پیدا کند. نمی خواستم هنرپیشه ها بیایند خودشان را تکرار کنند، چون خودم درس هنرپیشگی خواندم، برایم خیلی جالب است که بازیگرها نقشی را بازی یا زندگی کنند که از خودشان فاصله داشته باشد. فکر می کنم، اساس هنر بازیگری در همین تفاوت است، نه صرفا در زیبایی ظاهر و اندام جذاب. گاهی هم البته فیلم هایی وجود دارد که نیاز به هنرپیشه ندارد.

پرسش: شما ایده های تازه ای برای فیلم هایتان دارید از جمله فیلم اسب حیوان نجیبی است، از کجا به این ایده رسیدید؟

پاسخ: من ایده فیلم هایم را معمولا از زندگی اطرافم پیدا می کنم و برای پیدا کردن ایده ها پروسه خاصی را طی نمی کنم؛ مثلا ایده فیلم «اسب حیوان نجیبی است» بر اساس یک ماجرای واقعی است که موقع فیلم برداری یکی از فیلم هایم پیش آمده بود و من برای این که بتوانم فیلم را بسازم ناچار شدم تغییراتی در فیلم نامه ایجاد کنم.

چندین سال بود که درگیر این ایده بودم و نمی دانستم چطور می توانم از وزارت ارشاد برای فیلمی با این مضمون مجوز بگیرم در نهایت ایده هایی به ذهنم رسید که بر اساس آن ها طرح را بنویسم و بتوانم موانع متعدد گرفتن مجوز از وزارت ارشاد را پشت سر بگذارم و فیلم را اگر چه با زحمت زیاد، نمایش بدهم.

کاهانی یه همراه بازیگر فیلمش

کاهانی یه همراه بازیگر فیلمش

پرسش: برای اکران فیلم هایتان تا به حال با چه مشکلاتی روبرو بودید؟

پاسخ: به طور معمول هرفیلمی که ساختم با مشکلات اکران روبرو شده است. برخی از فیلم هایم در ایران اجازه نمایش پیدا نکردند و بعضی هم مثل فیلم های آخرم در خارج از ایران مجوز نمایش نداشتند.

از یک زمانی تصمیم گرفته شد برای نمایش فیلم ها در خارج ایران، باید مثل داخل ایران مجوز صادر شود و به همین دلیل من فرصت های زیادی را از دست دادم. همیشه برای ساختن هر فیلم چند طرح و فیلمنامه می دادم و همیشه سوژه های اولی که مورد نظر من بودند، تصویب نمی شدند و مجبور بودم سوژه های دیگر را بسازم. فیلم هایی هم که اکران شدند، با مشکلات زیادی روبرو بودند.

پرسش: به وضعیت اکران فیلم از این به بعد یعنی بعد از دوره احمدی نژاد، با مدیران سینمایی جدید خوش بین هستید؟

پاسخ: برای قضاوت کردن هنوز خیلی زود است، ضمن این که یک سال است که برای ساخت فیلم جدیدم در خارج از ایران هستم و از نزدیک در جریان ماجراها نیستم، اما احساسی که از کشورم دریافت می کنم به نظر می رسد فضا بهتر از قبل است و حالا باید دید در عمل چه اتفاقی می افتد و عمل ها چه قدر شبیه حرف ها خواهد بود. در هر حال امیدوارم همه چیز بهتر شود و فضا برای ساخت فیلم و نمایش آن بازتر شود.

پرسش: چرا تصمیم گرفتید از فضای ایران فاصله بگیرید و فیلم جدیدتون «وقت داریم حالا!» را در فرانسه بسازید؟

پاسخ: این چیزی نبود که خیلی مورد علاقه ام باشد، وضعیت کار برایم سخت بود و تصمیم گرفتم فیلم سازی را در فضا و فرهنگی دیگر تجربه کنم . شرایط فیلم سازی در ایران برایم دشوار شده بود. حتی آن اواخر در خواست ساختن فیلم ویدئویی کردم، ولی برای آن هم به من مجوز داده نشد. روی هر سوژه ای که ارائه می دادم شک و تردیدهای وجود داشت و تحلیل های عجیب و غریبی از طرح ها و سوژه های من برداشت می شد و به همین دلیل با آن ها مخالفت می کردند.

فضای مسمومی شکل گرفته بود و پیرامون من این فضای مسموم بیشتر بود، حتی نزدیکان و اطرافیانم هم متاسفانه این فضای مسموم را تشدید می کردند و همه این ها باعث شد، تصمیم بگیرم شرایط جدیدی را تجربه کنم. به خصوص زمانی که «فیلم بی خود و بی جهت» مثل فیلم «اسب حیوان نجیبی است» بعد از هفت یا هشت ماه از ارشاد مجوز نمایش گرفت و من خوشحال بودم که فیلمم را می توانم اکران کنم، همان زمان نهاد دیگری به نام حوزه هنری اعلام کرد که ما این فیلم را با وجود پروانه و مجوز ارشاد، به همراه چند فیلم دیگر اکران نمی کنیم و سینماهایمان را( که البته بیشتر سینماها متعلق به حوزه هنری است) در اختیار این فیلم نمی گذاریم. این لحظه ای بود که من احساس کردم دعوا سر هیچ و پوچ است و روزهای تلخ و ناامید کننده ای داشتم که چرا باید این همه مانع بر سر راه اکران فیلم یا فیلم هایی باشد که با پول جیب آدم ها ساخته شده و هیچ ارگانی حامی آن ها نبوده است. این طور بود که به این نتیجه رسیدم باید از این فضا کمی دور باشم.

پرسش: طبیعتا کار در محیط جدید، زبان و فرهنگ متفاوت باهزینه فیلم سازی در فرانسه باید سخت تر باشد، آیا نهادی در فرانسه برای ساخت فیلم شما را حمایت کرد؟

پاسخ: البته پروسه فیلم سازی در ایران هم کار سختی است، پیدا کردن سرمایه و جمع کردن گروه، کار راحتی نیست و طبیعی است که در خارج از ایران، برای یک خارجی سخت تر هم می شود. با این حال برای این فیلم که در شهر بیزانسن فیلم برداری شده، موافقت و مشارکت شهرداری شهر بیزانسن را داشتم. شهرداری این شهر کمک های زیادی به ما کرد از طرفی، کانال سوم فرانسه هم به ما کمک کرد و چون علاقه مند بودم که فیلم محصول مشترک باشد تلاش کردم سرمایه گذار ایرانی هم برای تولید فیلم پیدا کنم و در مجموع شرایط به خوبی پیش رفت.

پرسش: برای آینده چه تصمیمی گرفتید؟ می خواهید در فرانسه بمانید و فیلم سازی را ادامه بدهید یا هنوز هم ترجیح می دهید که در ایران فیلم بسازید؟

پاسخ: هر جا امکان فیلم ساختن وجود داشته باشد کار خواهم کرد، امیدوارم در صورت گرفتن مجوز فیلم بعدی ام، آن را در ایران بسازم و البته طرح و برنامه هایی هم برای فیلم سازی در فرانسه و یا کشوری دیگر خواهم داشت، این سرگردانی به ذات فیلم سازی برمی گردد.