ویلیام فاکنر می گوید: «گذشته هرگز نمی میرد؛ حتی سپری هم نمی شود.» شاید بد نباشد باراک اوباما اکنون که به عربستان سعودی سفر کرده، این گفته فاکنر را در ذهن داشته باشد. درست در زمانی که روابط بین ایالات متحده و عربستان دچار تنش شده است، او باید به وقایع تاریخی سال های نزدیک توجه بیشتری کند.
بیشترین چیزی که ذهن مقام های بلندپایه عربستان را به خود مشغول کرده، جنگ خانمانسوز داخلی در سوریه و توافق هسته ای نامشخص بین ایران و گروه کشورهای ۱+۵ است که ایالات متحده را نیز شامل می شود. ریاض در برابر ناتوانی واشنگتن برای اقدام مقتدرانه در سوریه و تجهیز شورشیان میانه رو مخالف دولت، هم گیج شده است و هم ناامید. بحران سوریه بحرانی انسانی و راهبردی است. تاکنون برنده این بحران ایران و حزب الله بوده است.
عربستان سعودی دشمنی دائمی با ایران یا مردم ایران ندارد. در واقع حسن روحانی، رئیس جمهور ایران، و وزیر خارجه اش، محمد جواد ظریف، تمایلی جدی برای نزدیکی به عربستان و کشورهای حاشیه جنوبی ایران را نشان داده اند.
اما این درست همان جایی است که پای تاریخ سال های نزدیک به میان می آید: آنچه ما شاهد بوده ایم آن است که آیت الله علی خامنه ای و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همچنان صاحب قدرت تعیین کننده ای در ایران هستند و هیچ یک رفتاری در راستای تنش زدایی – مانند آنچه از وزیر خارجه دائم السفر و رئیس جمهور خنده روی این کشور دیده ایم – از خود بروز نداده اند. در واقع آن ها خلاف این نیز عمل کرده اند. آن ها آتش جنگ سوریه را شعله ور تر کرده و برخلاف منافع متحدان ایالات متحده، از گروه های تندرو در سطح منطقه حمایت کرده اند.
مقام های عربستان مشتاقند بدانند باراک اوباما چگونه می خواهد نقاط متفاوت در سیاست ایران و طبیعت دوگانه سیستم این کشور را به هم متصل می کند؛ در حالی که رئیس جمهور ایران کنترل زیادی روی قدرت نظامی، سیاست خارجی و سپاه پاسداران ندارد. عربستان سعودی مشتاق است در مورد تفکر اوباما راجع به مسئله سوریه بیشتر بداند.
در اوایل جنگ سوریه، اوباما با این دیدگاه که ممکن است گروه هایی از نیروهای جهادی نیز در میان مخالفان دولت سوریه حضور داشته باشند، از حمایت از این نیروها خودداری کرد. تعلل او در سوریه تنها به رضایتی خودساخته منتهی شده است. اقدام ضعیف واشنگتن باعث ایجاد خلاء در سوریه شد و این خلاء مورد استفاده نیروهای جهادی قرار گرفت. ما در عربستان سعودی و کل منطقه اکنون مجبوریم برای یک نسل دیگر با این نیروهای جهادی کشاکش داشته باشیم.
عربستان به عنوان مهره کلیدی در امور دیپلماتیک منطقه، همچنین نگران پاگیری مجدد تروریسم در عراق، یمن و مصر است. به علاوه، نگرانی ها در مورد کشمکش های اجتماعی که در حال غرق شدن کشورهایی است که از سال ۲۰۱۱ درگیر قیام و شورش شده اند، ادامه دارد.
منطقه در میان بحرانی عمیق فرو رفته، در حالی که همچنان به نظر می رسد واشنگتن به دنبال پیاده سازی سیاسی موقتی است و نتوانسته به صورت استراتژیک با متحدان خود همفکری کند و در تهران به دنبال مسیح دروغین است. نتیجه اینکه، متحدان واشنگتن در خلیج به شدت نگران هستند –از کشورهای مختلف صداهای متفاوتی شنیده می شود؛ از توقف روابط گرفته تا تغییر در سطح روابط.
هم دیدگاه رسمی و هم افکار عمومی در ریاض، ابوظبی و منامه نگران وضعیتی است که به عنوان تغییر در سیاست های ایالات متحده به نفع تهران از آن یاد می شود. فارغ از اینکه این تفسیر درست باشد یا خیر، در فضای کنونی این احساس وجود دارد و غالب شده است.
گرچه مقام های بلندپایه ریاض و ابوظبی در ظاهر اختلاف های خود با دولت اوباما را کم اهمیت جلوه می دهند، در پس درهای بسته آنچه در جریان است را جنگی سرد بین کشورهای عضو شورای همکاری خلیج و محور ایران-سوریه تلقی می کنند. این را در نظر بگیرید: در حالی که ایالات متحده قول داده است به منظور جلوگیری از ایجاد خلل در توافق هسته ای با ایران، مانع وضع تحریم های بیشتر علیه این کشور شود، آیت الله علی خامنهای ضمن محکوم کردن ایالات متحده گفته است، پرداختن به توافق هسته «وقت تلف کردن» است و راه به جایی نمی برد.
او از شیعیان خواست در برابر ایالات متحده در سوریه، عراق، لبنان و فلسطین مقاومت کنند. آیت الله خامنه ای در سخنرانی اخیر خود به مناسبت نوروز، هولوکاست را رد کرد و در اشاره به آن گفت «موضوعی که واقعیت آن مشخص نیست و اگر اتفاق افتاده باشد، چگونگی آن مشخص نیست.» این موضع گیری، انعکاس گفتمان رئیس جمهور پیشین ایران، محمود احمدی نژاد است و با مفاهیمی چون «استراتژیک»، «غیر عامدانه» و نه به دنبال «خودکشی» که اوباما در یکی از مصاحبه های اخیر خود در مورد ایران به کار برده در تناقض است.
با وجود همه این ها، باید در نظر داشت که ایالات متحده و عربستان سعودی روابطی پایدار داشته اند که بارها در برهه های مختلف زمانی در بوته آزمایش قرار گرفته است. ایالات متحده، عربستان را متحدی قابل اطمینان برای حفظ ثبات در بازار جهانی نفت و حضور در کنار خود در بحران های متعدد دیده است.
عربستان متحدی مطمئن، صادق و در عین حال مستقل برای ایالات متحده است: تنها جنگ علیه تروریسم و نقش کلیدی سعودی ها در حمایت از متحدان غربی خود در زمینه کمک های اطلاعاتی و لجستیکی را در نظر بگیرید. تنش و اختلاف ها هر از چند گاه نمایان می شوند، و دو طرف در بیشتر موارد یاد گرفته اند آن ها را حل کنند. پیش از این نیز اختلاف هایی در مورد روند صلح فلسطین-اسرائیل، عراق و ایران وجود داشته است. این بار هم نباید متفاوت از قبل باشد. این سفر فرصت بسیار خوبی برای دو طرف خواهد بود تا اختلافات بین خود را بررسی کرده، زمینه های ممکن برای همکاری را بازتعریف کنند و رویکردهای جایگزین جدیدی برای حل مسائل مهمی مانند سوریه که امکان رسیدن به تفاهم در آن وجود دارد بیابند.
واشنگتن در مورد سوریه نمی تواند منفعل بماند در حالی که اسد و حزب الله با کشتن هزاران نفر از غیرنظامیان در حال بازپسگیری مناطق از دست رفته خود هستند. در برابر این تراژدی، ایالات متحده باید طرح جدیدی را دنبال کند که به کناره گیری اسد از قدرت و تامین امنیت علویان و دیگر اقلیت ها در سرزمین خود تاکید داشته باشد؛ درست مانند آنچه توافق دایتون در مورد بوسنی و هرزگوین انجام داد.
در مورد ایران، اگرچه ممکن است رئیس جمهور این کشور، حسن روحانی، مرد خوبی باشد و وزیر امور خارجه اش با هدف نزدیکی به کشورهای حاشیه خلیج مشغول رایزنی با آن ها باشد، اما واقعیت آن است که آنها کنترل کمی روی اوضاع دارند. دیدگاه ریاض اینچنین است و اوباما لازم است این موضوع را به طور مستقیم مورد توجه قرار دهد.
آقای اوباما باید از اتفاقات مثبتی که در عربستان سعودی در جریان است بهره بگیرد. ملک عبدالله با تصویب قوانین سخت گیرانه برای جلوگیری از پیوستن شهروندان این کشور به گروه های مسلح خارج و ترغیب آن ها به مبارزه با دیدگاه های افراطی و ستیزه جویانه که از سوی برخی وعاظ اسلام گرای تندرو ترویج می شود، جنگ علیه تروریسم در عربستان را گسترش داده است.
بیش از صد اندیشمند شجاع شیعی در عربستان در حمایت از این اقدامات بیانیه ای صادر کرده و خشونت های گروهی کوچک در استان شرقی این کشور را محکوم کرده اند. صدور قوانین جدید ضد تروریسم در عربستان همچنین تلاشی است برای غیرقانونی کردن اقدامات برخی اعضای اخوان المسلمین که از اختلاف های شیعه-سنی در سوریه و دیگر نقاط سوء استفاده می کنند. سعودی ها می دانند که دشمنی های دیرین نمی میرند، اما باید به بهترین شکل ممکن از شهروندانشان، فارغ از اینکه از کدام نژاد و فرقه مذهبی هستند در برابر شر حفاظت کنند.
سفر باراک اوباما به ریاض فرصت بسیار خوبی برای هر دو طرف است تا موارد مورد نظر خود را مطرح کنند. در ریاض ناامیدی از سیاست های اوباما کاملا مشهود است و عربستان سعودی علاقه مند است دیدگاه واشنگتن را در مورد سوریه و ایران بداند. گذشته نزدیک با منطقه مهربان نبوده و این تا حدودی به خاطر اقدامات دردسر آفرینانه این دو کشور بوده است. رویکرد واشنگتن در قبال این دو پرونده برای منافع دراز مدت متحدان کلیدی ایالات متحده، شامل عربستان سعودی، اهمیت حیاتی دارد.