روزنامه کیهان روز شنبه در سرمقاله خود نوشت: سوئیس پنجشنبه و جمعه پر ازدحامی را پشت سر گذاشت. فضاسازی رسانهای بر این شلوغی ناظر به مذاکرات ۱+۵ با ایران میافزود. دیروز وزیر خارجه آمریکا از تلآویو به ژنو رفت تا در مذاکرات سهجانبه با مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران شرکت کند. کری برای سومین بار در دو هفته اخیر بود که به تلآویو رفته و در آنجا گفته بود هدف ما و اسرائیل در قبال برنامه هستهای ایران یکی است. بعد از ظهر جمعه خبر آمد که وزرای خارجه انگلیس، فرانسه و آلمان نیز به ژنو میروند. رسانهها از احتمال یک توافق سخن گفتند و برخی از آنها از توافقی بزرگ نوشتند. اما تا دیشب جزئیات مذاکرات و توافقات همچنان در هاله ابهام باقی ماند. آیا میتوان به استناد قرائن و شواهد، برخی از ابهامات را برطرف ساخت و نگاه شفافتری به مذاکرات ژنو- که آغاز راه است و نه پایان آن- داشت؟ آیا آمریکا به دنبال یک توافق متوازن و پایاپای با ایران است یا مهندسی جدیدی برای تداوم خدعه و خیانت با ایران در میان است؟ آیا صرف مخالفخوانی دیروز نتانیاهو با توافق احتمالی- که ممکن است براساس یک تقسیم کار با آمریکا باشد – میتواند مؤید درستی مسیر مذاکرات باشد؟ و بالاخره اینکه یک توافق خوب حاوی چه مشخصاتی است؟
توافق خوب از نگاه ما با نگاه آمریکایی- صهیونیستی متفاوت و متعارض است. از نگاه جمهوری اسلامی توافق خوب، ناظر به حقوق بینالمللی و بهرسمیت شناختن کامل حقوق مشروع ایران در قبال اقدامات شفافساز در چارچوب قانونی است. هیئت ایرانی همچنین امیدوار است در راستای این شفافسازی و سلب بهانه از طرف مقابل، تحریمهای ظالمانه و غیرقانونی لغو شوند. اما در نقطه مقابل، تلاش اصلی بر این راهبرد استوار است که ایران به صورت گامبه گام از حقوق مشروع خود در زمینه غنیسازی خلع شود و فشار اصلی تحریمها به مثابه شمشیر داموکلس محفوظ بماند. در این تلقی گام بهگام، غرب مایل به تعلیق غنیسازی ۲۰درصد، کاهش تعداد و سرعت فعالیت سانتریفیوژهای تاسیسات نطنز (غنیسازی ۵/۳درصد)، اجرای پروتکل الحاقی و احیاناً خروج بخشی از مواد غنیسازی شده است و البته سرانجام، ایدهال خود را همان چیزی میداند که ۱۰ سال پیش به دست آورد؛ تعلیق کامل غنیسازی! پیداست که فاصله دو تلقی بسیار است. به همین خاطر هم هست که دکتر عراقچی معاون وزیر خارجه در جمع خبرنگاران در ژنو گفت:«احتمالا سندی امضا نمیشود و در این حد خواهد بود که یک بیانیه مشترک صادر شود. این بیانیه در خصوص جزئیات گام اول، گام آخر و هدف مشترک و اقداماتی که باید صورت بگیرد، است». همزمان دکتر ظریف نیز در جمع خبرنگاران اظهار داشت: «امکان دارد به یک بیانیه مشترک یا چیزی مانند آن برسیم. این که نیاز به امضای آن باشد، بحث دیگری است.» دکتر ظریف در عین حال در مصاحبه با سیانان گفته است «برنامه غنیسازی به طور کامل تعلیق نمیشود. ما در سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۵ برنامه غنی سازی را به طور کامل تعلیق کردیم اما نتایج مثبتی به همراه نداشت و دیگر این مسئله را مورد آزمایش قرار نمیدهیم.» این سخن البته احتمال گفتوگو بر سر بخشی از غنیسازی ۲۰ درصد را تلویحاً تایید میکند.
آنچه در رسانهها از قول مقامات آمریکایی طی چند روز اخیر منتشر شد، به تصریح و تلویح نشان میدهد واشنگتن مایل به توافقی نامتوازن است. اوباما روز پنجشنبه به سیانان گفت«توافق مورد بحث به طور جزئی، تحریمها را کاهش میدهد اما ساختار تحریمها حفظ شود. امکان دارد به توافق مرحلهای با ایران برسیم که بر اساس آن در مرحله اول گسترش فعالیت هستهای ایران متوقف شود.» جیکارنی سخنگویی کاخ سفید در توضیح بیشتر گفت که «کاهش تحریمها، محدود و هدفمند و برگشتپذیر است و ساختار اصلی تحریمها را تحت تاثیر قرار نمیهد اما پیشرفت برنامه هستهای ایران را متوقف میکند. ساختار کلی تحریمها پابرجا خواهد ماند.» اما همزمان تیم جانسون رئیس کمیته بانکی سنا اعلام کرد «بسته تحریمی جدید علیه ایران بعد از پایان مذاکرات ژنو در این کمیته بررسی خواهد شد.» از سوی دیگر روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی خاطرنشان میکند«اگر چه آمریکا به طور رسمی در مورد جزئیات گامهایی که باید از سوی ایران برداشته شود سخنی نمیگوید، یک مقام دولتی آمریکایی میگوید این اقدامها درصد غنیسازی، ذخیره مواد هستهای، قابلیتهای تاسیسات هستهای و همچنین راستیآزمایی برنامه اتمی ایران را در برمیگیرد. به گفته این مقام آمریکایی مدت زمان تعلیق برنامه هستهای ایران هنوز مورد مناقشه است، اما تعلیق ۶ ماهه یکی از چارچوبهایی است که مورد بحث قرار گرفته است. در مقابل احتمال رفع مسدودیت بخشی از اموال و داراییهای ایران در خارج مورد بحث است.»
در واقع همانگونه که در گمانهزنیهای قبلی رسانههای غربی نیز مطرح بوده،آمریکاییها قصد ندارند حتی اندکی از تحریمهای اصلی را حذف کنند بلکه در نهایت مایلند امکان دسترسی ایران به بخشی از درآمدها و داراییهای مسدوده شده در خارج- رقمی بین ۳ تا ۱۰ میلیارد دلار- را فراهم کنند و نام آن را کاهش تحریمها بگذارند! روزنامه دیلیتلگراف به شکل دیگر این خبر را تایید کرده و به نقل از یک منبع در سنای آمریکا مینویسد: « در توافق محتمل اجازه [!] غنیسازی محدود به ایران داده میشود اما برنامه هستهای آن به مدت ۶ماه فریز می شود. قدم اول توافق شامل توقف غنیسازی ۲۰ درصد و اکسید کردن ذخایر اورانیوم ۲۰ درصد، کاهش تعداد سانتریفیوژهای فعال در غنیسازی ۵/۳ درصد، عدم بهرهبرداری از رآکتور آب سنگین اراک در ۶ ماهه مورد بحث و عدم استفاده از سانتریفیوژهای پیشرفته آیآر۲ است و در مقابل آمریکا برخی از سرمایههای بلوکه شده ایران را آزاد میکند.» همین مضمون را خبرگزاری فرانسه نیز منتشر کرده است. از دیگر سو خبرگزاری رویتر- و ایسنا- اظهارات یک مقام بلندپایه آمریکایی در جمع رسانههای این کشور را منتشر کردهاند که تاکید میکند «ما در گام اول به هیچ وجه درباره تحریمهای اصلی صحبت نمیکنیم… ما از تحریمها که نقش مهمی در آوردن ایران پای میز مذاکره داشتهاند حمایت میکنیم و به دنبال ایجاد تغییر در استراتژی دولت ایران هستیم… ما به یک توافق اولیه که تحریمهای موردی، محدود و موقتی را لغو کند، دست مییابیم… ما به کنگره گفتیم اجازه دهند یک توقف کوتاه به وجود بیاید. ما همه طرفدار تحریم هستیم که نقش مهمی داشته است… ایرانیها در حال حاضر برنامه غنیسازی دارند بدون اینکه چنین حقی را داشته باشند. ما در گام اول دنبال آن هستیم که سطح و ذخایر و تواناییهای غنیسازی پیشرفت نکند… ما معتقدیم ایران و هیچ کشوری حق غنیسازی ندارد»!
در این سناریو، رژیم صهیونیستی هر چند مخالفخوانی و تظاهر به مخالفت میکند- که در اظهارات نتانیاهو پس از ملاقات با کری ظاهر بود- اما در واقع با مقامات آمریکایی هماهنگ است. این حقیقت را روزنامه هاآرتص روز چهارشنبه گذشته اذعان کرد آنجا که نوشت «شرمن در مصاحبه با شبکه ۱۰ اسرائیل با بیان اینکه آمریکا بر توقف برنامه هستهای ایران در طول مذاکرات تاکید خواهد کرد، به برخی تقاضاهای اسرائیل پاسخ گفت. مقامات اسرائیل میگویند اگر مصالحه آمریکا با ایران شامل تغییر اساسی و چشمگیر تحریمها نشود و تعلیق برنامه هستهای ایران را تضمین کند، تل آویو این مصالحه را به طور تلویحی میپذیرد. یک مقام ارشد اسرائیل در طول مذاکرات اخیر با مقامات آمریکا گفت آمریکاییها به جای کنار گذاشتن تحریمها، آزاد کردن حدود ۳ میلیارد دلار از داراییهای مسدود شده ایران در بانکهای غربی را مورد توجه قرار دادهاند. و اسرائیل هیچ مخالفتی با این امر ندارد… اسرائیل از توافقات با آمریکاییها در هفتههای اخیر خرسند است. یک مقام ارشد تلآویو میگوید ما مذاکراتی را که در آن صحبت از کاهش تحریمهای موجود بود به ممانعت از اعمال تحریمهای جدید تغییر دادیم.»
قضاوت دقیق درباره مذاکرات ژنو منوط به انتشار جزئیات قطعی است. اما در جبهه ایران درباره بدگمانی و بیاعتمادی به رویکرد اخیر مقامات آمریکایی تقریبا هیچ تردیدی وجود ندارد. یک سند درباره این مدعا مقاله روز چهارشنبه حسین موسویان عضو و سخنگوی اسبق هیئت مذاکرهکننده ایرانی (از معتمدان دکتر روحانی) است که با اشاره به همین موضعگیریهای رسمی و رسانهای در آمریکا (آزادسازی برخی اموال مسدود شده ایران به جای کاهش یا حذف تحریمها در ازای دریافت برخی امتیازات) نوشت «رئیسجمهور سابق ایران از پیشنهاد گام به گام لغو تحریمها و شناسایی حق ایران در مقابل اقدامات اعتمادساز ایران استقبال کرد اما طرف آمریکایی این مذاکرات را به شکست کشاند… تندروهای اسرائیلی و آمریکایی در دور جدید مذاکرات هستهای، آزادسازی بخشی از اموال بلوکه شده بدون لغو تحریمها را مطرح میکنند و این را به اعطای امتیاز ربط میدهند. پذیرش این شرایط توسط ایران، به ساختار رژیم تحریمهای یکجانبه و چندجانبه لطمه نمیزند. در همین حال موافقت نکردن ایران، به بلوکه کردن پولهایش در خارج و قرار گرفتن تحت تحریمی مجازی منجر میشود. بنابراین پیشنهاد مورد نظر چیزی جز یک اسب تروا نیست. این سیاست نه تنها میتواند مانع تحقق توافق شود بلکه معما را پیچیدهتر هم میکند… رسیدن به توافق پس از یک دهه، مشروط به آن است که آمریکا در زمینه لغو تحریمها به اقدام واقعی بپردازد.»
اکنون خوشبینترین سیاستمداران و دیپلماتهای ایرانی، شیوه آمریکا را فریبکاری و تعبیه اسب تروا در پوشش اعطای امتیاز به ایران تلقی میکنند که کاملا با واقعیات هماهنگ است. بنابراین طبیعی است بازی رسانههای غرب و تبلیغاتچیهای رسانهای آنها با کلماتی نظیر «توافق بزرگ» نمیتواند واقعیتهای جاری در مذاکرات را کتمان کند. مذاکرات ژنو همچنان در آغاز یک راه پرسنگلاخ است. ضمن حمایت همه جانبه از دیپلماتهای جمهوری اسلامی ایران، باید از ایجاد انتظار و امید خلاف واقع پرهیز کرد. توهمپراکنی و خیالپردازی به جای واقعیتها، شیوه مبنایی رسانههای غربی و دنباله رسانهای آنها در داخل است. در حقیقت همین جریان رسانهای است که میکوشد اسب تروا را امتیاز آمریکا جا بزند و روند پرهزینه ۱۰ سال پیش را بازسازی کند. آن هنگام، همچنان که اصل تعلیقها خسارت بزرگی بود، شکستن همان تعلیقها نیز هزینه بزرگی را تحمیل کرد.