کامکارها همیشه به خاطر اجرای موسیقی کردی و اصیل ایرانی معروف بودند؛ به خاطر اجرای گروهی و خانوادگی جالب توجه مردم بودند؛ و به خاطر توجه به دغدغه های اجتماعی مردم محبوب بودند.
تلاش آنان برای پایبند بودن به علم موسیقی و در عین حال ساده اجرا کردن آن ستودنی است. ارسلان کامکار در گفتگویی با شرق پارسی تاکید کرد تلاش کامکارها این بود که تا جایی که علمشان به آنان اجازه می دهد به مردم نزدیک شوند. همانطور که اصراری ندارند که خواص همه مخاطبانشان را تشکیل دهند، نمی خواهند از علمشان هم دور شوند.
شب چهارشنبه ۱ اکتبر، این گروه اجرایی در لندن داشت. این کنسرت بخشی از برنامه ترانسندر (فراتر از موسیقی) زیرمجموعه فستیوال هنری باربیکن بود.
شرق پارسی: قریب به پنجاه سال از پایه گذاری گروه کامکارها می گذرد. هیچ گاه برای مخاطب فارسی زبان یا کردی زبان ارجحیت قائل شدید؟
بیژن کامکار: در ایران این مخاطب شناسی برای ما مهم است. دانشجویان و تحصیل کرده های دانشکده های هنر، در میان مخاطب فارسی زبان ما، هستند و رشته اصلی آن ها موسیقی است و در بخشی از کارمان حتما آن ها را لحاظ می کنیم. اما از آن جایی که ما اهل کردستان هستیم و موسیقی را نزد پدرمان حسن کامکار آموختیم، تمرکز ویژه ای هم بر موسیقی کردی داریم. حتی گفته می شود که امضای کامکارها کردی است. اما هیچ وقت ارجحیتی بر فارسی یا کردی ندادیم. همیشه بر دو زبان تمرکز کردیم.
ارتباط و تاثیر موسیقی کامکارها و محبوبیت گروهتان در دنیای عربی را چگونه ارزیابی می کنید؟
ارسلان کامکار: در سال ۱۳۸۹، عبدالحلیم کاراکالا یکی از مشهورترین کارگردانان باله در لبنان با ما تماس گرفت و چون از طریق کنسرت ها و کاست های ما با موسیقیمان آشنا شده بود، پیشنهاد همکاری داد. آقای کاراکالا باله «افسانه ۲۰۰۱ شب» را تنظیم کرده بود که نوشتن و اجرای موسیقی آن از سوی ما انجام شد. ما با ارکستر خودمان و با سازهای ایرانی قطعه شهرزاد اثر نیکولای ریمسکی کورساکف، بولرو راول و قطعات دیگر را نواختیم که خودمان هم از نتیجه کار راضی بودیم.
این ها نشان دهنده آن است این همکاری ها می توانند مفید و جالب باشد. اما متاسفانه این رابطه ادامه پیدا نکرد. مخاطب عرب زبان خیلی خوب با ما ارتباط برقرار کرد و کار ما را پسندید.
بیژن کامکار: به نظر من از آن جایی که پروژه های فرهنگی و موسیقایی پشتوانه های قوی ندارند، این روابط فرهنگی کمرنگ هستند. وزارت های فرهنگ دو کشور باید بیشتر با هم ارتباط داشته باشند. اگر سطح ارتباطات به سطح کشوری و وزارتخانه ای ارتقا پیدا کنند، این پروژه های هنری بیشتر دیده می شوند و مردم بیشتری از خاورمیانه با کار ما آشنا می شوند.
ما پیشتر تلاش داشتیم پروژه هایی با باب دیلن، آهنگساز و خواننده آمریکایی، و مایکل نایمن، آهنگساز انگلیسی اجرایی کنیم. اما به خاطر نبود چنین ارتباطات و پشتوانه قوی این پروژه ها عملی نشدند.
استقبال مخاطب غربی از کارتان چگونه بود؟ آیا شنونده غربی راحت با موسیقی شما ارتباط برقرار می کند؟
ارسلان کامکار: بله! اولین تجربه ما در خارج از کشور، اجرایی در فضای باز در فستیوال WOMAD در لندن بود. پیش از آغاز اجرای ما، یک گروه موسیقی جامائیکایی موسیقی شاد اجرا می کردند. بیش از ۶۰۰۰ هزار نفر در پارک حاضر بودند و با این موسیقی می رقصیدند و پایکوبی می کردند. از آن جایی که فضا باز بود، فکر می کردیم با پایان این موسیقی جامائیکایی و با شروع اجرای ما بیشتر این جمعیت پراکنده شوند.
این اولین تجربه ما بود و روحیه مان را باخته بودیم. اما وقتی اجرایمان را شروع کردیم، متوجه شدیم که مخاطب بسیار کار ما را پسندیده است تا جایی که نه تنها جمعیت حاضر پراکنده نشد، بلکه به تعداد آن ها افزوده شد. در واقع اجرای کردی ما با سازهای کوبه ای، با عود، سنتور و کمانچه توانست مخاطب بیشتری به خود جذب کند.
مخاطب غربی با موسیقی پرتحرک و زنده کردی بیشتر ارتباط برقرار می کند. معمولا موزیسین ها و کسانی که علم موسیقی دارند، موسیقی آرام را درک می کنند.
بیژن کامکار: در واقع مخاطب غربی با سبک موسیقی شرقی که دغدغه فکری می آورد خیلی ارتباط برقرار نمی کند. سبک موسیقی که ریتم دارد و تحرک می آورد راحت تر مخاطب غربی را به خود جذب می کند. اما این به آن معنی نیست که اصلا این موسیقی را گوش نمی دهند. در یکی از کنسرت هایمان متوجه حضور غالب جوانان شدیم، به همین خاطر خواستیم موسیقی های آرام را حذف کنیم و با قطعات تند شروع کنیم. اما پیشنهاد شد این کار را نکنیم. در نهایت کارمان با استقبال خیلی خوبی از جانب همه مواجه شد.
پس از یکی از کنسرت هایمان در اروپا یکی از مردم جلوی من تعظیم کرد که این خیلی مرا شگفت زده کرد. اروپایی ها این چنین با موسیقی کردی ارتباط برقرار می کنند. اما باید بگویم همه فستیوال بروها، نه مردم عادی، دست اندر کاران فستیوال ها در سراسر جهان از لندن تا ابوظبی، از بروکسل تا لبنان کار ما می شناسند. اگر این استقبال ها نبود که این همه فستیوال ها ما را چندباره و چندباره ما را دعوت نمی کردند.
هدف و پیام کامکارها برای مخاطب غربی چیست؟
ارسلان کامکار: پیام دوستی، صلح. موسیقی نخ ارتباطی میان فرهنگ ها است. همیشه این زبان مشترک تلاش دارد صلح را القا کند.
بیژن کامکار: موسیقی زبان احساسات پاک و زیبای انسانی است. زیباترین نوع ارتباط میان انسان های همین موسیقی است و ما می خواهیم با بقیه کشورها ارتباط بگیریم. این ارتباطات باعث می شود که ما هم از آن ها ایده بگیریم و بالعکس. برای مثال یک گروه ترکی یکی از آهنگ های ما را عینا همان اجرا کردند و تنها متن را از کردی به ترکی برگرداندند. این نشان از تاثیرگذاری هنر ما بر آن گروه است.
هنرمند منابع الهام می خواهد؛ عشق، طبیعت، گل. اما این چنین تاثیرگذاری ها و ارتباطات می تواند منابع الهامات جدید باشد. ما باورمان نمی شد که با ساز کوبه بتوان ارکستر آنسامبل برگزار کرد. ما این موضوع را در یکی از فستیوال ها دیدیم.
با توجه به آن که گوش مخاطب امروزی به موسیقی پاپ و R&B و ترانه های ۳ دقیقه ای عادت کرده است؛ آیا حوصله می کند به ترانه ۷-۸ دقیقه ای موسیقی کردی گوش کند؟
ارسلان کامکار: من همیشه گفتم، باز هم می گویم، کار ما خیلی سخت است. کار ما سخت است. ما علمی را فراگرفتیم، موسیقی را آموختیم، تلاشمان آن است که علممان را در کارمان به کار بگیریم. اما مردم این امر را نمی پسندند. اگر من عود را دست بگیرم و بدون دنبال کردن آموخته هایم بنوازم و بخوانم، مردم با آن ارتباط برقرار می کنند. اما اگر این کار را بکنم تکلیف ساز، هارمونی، ارکستراسیون و علمم چه می شود؟ در نتیجه من تا جایی که بتوانم تلاش می کنم که در عین این که از خط خودم دور نشوم، به مردم نزدیک بشوم.
ما به شکل سنتی کار کردیم که موسیقی سنتی و ریشه ۱۵۰ ساله دارد. این کار خیلی سخت که ما اجرایی داشته باشیم که خواص موسیقی آن را کاری علمی، دقیق و سنجیده بخوانند، در عین حال عوام با آن ارتباط برقرار کنند. ما همه تلاشمان را می کنیم که این موضوع محقق شود.
بیژن کامکار: من هیچ گاه نمی خواهم حتی یک مورچه هم از من ناراحت شود. اما واقعیتی است که مردم، نه تنها در ایران بلکه در سراسر جهان، بسیار کج سلیقه شدند. این مثال می تواند منظور من را واضح تر بیان کند: چند سال پیش آلمان بودم. دیدم شلوغ شده و شبه تظاهراتی برپا بود. از دوستم علت این شلوغی را جویا شدم. توضیح داد که مایکل جکسون این جا کنسرت داشت و کنسرت کنسل شده و حالا همه مردم از این موضوع ناراضی هستند.
حال شما فرض کنید اعلام کنند، بتهوون که به مانند یک سردار ملی در عرصه موسیقی است، زنده شده و از قبر بیرون آمده، کسی به استقبالش نمی رود. من تلاش می کنم با موسیقی خودم احساساتم را بیان کنم اما پایداری و وفاداری من به علم موسیقی را ارجح می دانم؛ نمی خواهم خود را محدود به خواست مردم بکنم.
استادهای بزرگ و پژوهشگران موسیقی، نظیر استاد محمدتقی مسعودیه، تصریح می کنند، پیش از دوره قاجار ایران منبع الهام موسیقی تمام خاورمیانه بود. در فرم های موسیقی کشورهای مختلف می توانستیم این را ببینیم. الان متاسفانه در کشورهای مختلف موسیقی های کاباره ای محبوب تر از موسیقی علمی است.
من بضاعت هنری را به پول ترجیح می دهم تا علم موسیقی را نقض نکنم.
تا چه حد تلاش کردید نگرانی های اجتماعی مردم را در موسیقی خود بازتاب دهید؟
بیژن کامکار: زیاد. ما همیشه پا به پای مردم حرکت کردیم. اولین سرود جنگ را من خواندم. اولین سرودی که برای «شهید» خوانده شد، کجایید ای شهیدان خدایی، شعری از مولانا را من خواندم، این ها نشان از آن دارد که دغدغه های مردم برای ما با اهمیت هستند. ما همتای مردم کار می کنیم.
ارسلان کامکار: زلزله و بمباران پیش می آمد. مگر می شد ما بی تفاوت باشیم. ما برای حلبچه سمفونی ساختیم. این ها نشان از آن دارد که دغدغه های اجتماعی مردم برای ما اهمیت خاصی دارند.
موسیقی عربی گوش می کنید؟ برای مخاطب عرب خود پیامی دارید؟
بیژن کامکار: میان موسیقی کردستان و موسیقی عربی مشترکات زیاد است. ما از قدیم موسیقی عربی گوش می کردیم. ایده آل موسیقی این است که ارتباط میان فرهنگ ها حفظ شود و حتی تقویت شود. ما به تنهایی نمی توانیم این ارتباط را برقرار کنیم، ارتباطات باید دو سویه باشد. ما پیشتر مراکش، لبنان و امارات رفتیم. این روابط خوب است اما کافی نیست.
ارسلان کامکار: من از فرهنگ و موسیقی عربی لذت می برم. هنرمندان عربی در موسیقی خود جدی هستند و من این موضوع را تحسین می کنم. پدر ما ترانه های ام کلثوم، خواننده قدیمی مصری، فیروز، خواننده محبوب لبنانی، عبد الحلیم حافظ، خواننده مشهور مصری، و دیگر خواننده های سنتی عربی را گوش می کرد. به طبع گوش ما هم با این موسیقی آشنا است و البته آن را می پسندیم.
درباره استقبال مردم از اجراهای این گروه در اروپا و در سراسر جهان از ایوا اسکالا، مدیر برنامه های کامکارها در خارج از ایران جویا شدیم. خانم اسکالا، خارجی ها هم در این کنسرت ها شرکت می کنند؟
اسکالا: متاسفانه ما دسترسی به بانک اطلاعاتی خریداران بلیط ها نداریم. اما از ظواهر چنین بر می آیند که ایرانیان و کردهای ایران، عراق، و ترکیه از اصلی ترین حاضران در این کنسرت ها هستند. اما این به آن معنی نیست که اروپایی ها اصلا در این کنسرت ها حضور ندارند.
این را باید در نظر بگیرید که دعوت کنندگان از کامکارها فستیوال های بین المللی و اروپایی هستند. این نشان دهنده آن است اروپایی ها این موسیقی را می پسندند و می خواهند در فستیوال های هنری از حضور آن ها بهره ببرند.
آیا فستیوال ها از استقبال مردم از کامکارها مطمئن هستند که این سرمایه گذاری را می کنند؟
اسکالا: ببینید، وقتی فستیوالی از گروهی دعوت می کند، حتما از محبوبیت و استقبال خوب مردم از آن ها تا حدی اطمینان دارند. وگرنه آن ها را اسپانسر نمی کردند. احتمالا، فستیوال ها با نظارت بر اجراهای پیشین کامکارها و این که بلیط ها به سرعت فروخته شدند، و صد البته آوازه حرفه ای آن ها تصمیم گرفتند برای بار چندم از آن ها برای اجراهای جدید دعوت کنند.