روزنامه ما خبری نقل کرد مبنی بر این که دولت انگلیس شناسه ای بر «توییتر» راه اندازی کرد که یکی از تازه ترین سلاح ها برای مبارزه با «داعش»، و شکست آن به شمار می آید! بسیار خب؛ تلاش های بین المللی برای مبارزه با تبلیغات «داعش» از طریق استفاده از رسانه های ارتباط جمعی قابل فهم است، اما چگونگی شکست این سازمان عقب افتاده از طریق «توییتر» قابل درک نیست!
و البته کاملاً منطقی است که کشورهای عربی، به خصوص عربستان سعودی و مصر، ، به منظور حذف شک و تردید در مورد مسائل مذهبی جنجال برانگیز، یا توضیح مفاهیمی که مورد سوء استفاده قرار می گیرند، و همچنین برای یافتن برون رفت هایی شرعی جهت نابودی شعارهای افراطی، شناسه هایی بر روی «توییتر»، و همچنین دیگر سایت های اینترنتی، با دو زبان عربی و انگلیسی، راه اندازی کنند که وظیفه آن تکذیب پیام های «داعش» و دیگر سازمان های بنیادگرای اسلامی باشد… تمام این چیزها قابل درک و مورد نیاز است و متأسفانه در انجام آن ها کوتاهی می شود، زیرا فضای مجازی برای افراط گرایان و افراد کم سواد رها شده است. اما آن چه غیر قابل فهم است، این است که دولت انگلیس و یا دیگر کشورهای غربی «توییتر» را صحنه تآتری برای نبرد با «داعش» می دانند!
درست است که انگلیسی ها می گویند بخشی از تلاش های آن ها برای مبارزه با «داعش»، ارتباط با «صنعت اینترنت برای حذف تبلیغات افراط گرایانه» است، و این امر مهم و حیاتی و اجتناب ناپذیر است، اما صحنه تآتر نبرد واقعی با «داعش»، تنها «توییتر» و یا رسانه های ارتباط جمعی و یا حتی دیگر رسانه ها نیست، بلکه نبرد واقعی در روی زمین، و به طور خاص در سوریه و عراق است. برای رهایی از خطر و جنایت های «داعش»، باید به طور جدی در عراق و سوریه، و هر کدام با جزئیات خاص خود، حرکت کرد. در عراق باید به سنی ها برای مشارکت فرصت داده شود، و از روش های فرقه ای جلوگیری شود، و روند اصلاحات سیاسی واقعی، آن هم بدون مراجعه به فتواهای مراجع، و یا دستور کار احزاب فرقه ای، سرعت بخشیده شود. اما در سوریه، باید به جنایات بشار اسد پایان داد و از جنایات شبه نظامیان شیعه در آن جا جلوگیری کرد؛ اولین گام برای انجام این کار، حمایت واقعی و تسلیح مخالفان سوری میانه رو، به جای تعویق و اهمال کاری بی معنا از سوی دولت آمریکا و عذر و بهانه های سست آن می باشد، خصوصاً هنگامی که واشنگتن می گوید، آموزش دادن به مخالفان سوریه دچار اختلال شده است، این امری طبیعی است زیرا دولت اوباما آن ها را به شرط مبارزه با «داعش» آموزش می دهد، نه مبارزه با اسد. کدام آزاد مرد سوری چنین چیزی را قبول می کند؟ آیا یک سوری قبول می کند یک «داعشی» را سر ببرد تا از اسد حمایت کند؟ مزخرف است!
بنابراین، صحنه نبرد، عراق و سوریه است، نه «توییتر»، و دیگر رسانه های ارتباط جمعی. در این جا باید غربی ها، و همه کارشناسان آن ها به این سؤال بسیار ساده بیاندیشند: چرا عراقی ها، و یا اهالی دمشق از قطع برق رنج می برند، در حالی که سازمان «داعش» در کار با اینترنت، و رسانه های ارتباط جمعی، و همچنین فعالیت مستمر در «توییتر» و دیگر سایت ها مشکلی ندارد؟ بنابراین مشکل در زمین است، چرا برق برای عموم مردم در عراق و سوریه قطع می شود در حالی که برای «داعش» استفاده از اینترنت و تبلیغات رسانه ای فراهم است؟ به همین دلیل کسانی که راه حلی جدی می خواهند، باید به خوبی آگاه باشند که مشکل در زمین است، و راه حل نیز در زمین است، نه در فضای مجازی.