نام کتاب: واژه های فارسی عربی شده
تالیف: السید ادی شیر
ترجمه: حمید طبیبیان
ناشر: انتشارات علمی و فرهنگی
سرگذشت مردمان عرب در طی تاریخ طوری بوده که همواره با اقوام و ملل گوناگون نظیر بابلیان، مصریان، ایرانیان، یونانیان و رومیان آمیختگی داشته اند.
این تداخل موجب شده زبان عربی بسیاری از واژگان رایج در میان این ملل را وام گرفته وارد زبان خود کند. در این میان زبان فارسی گوی سبقت را ربوده و بیشترین واژه ها را به زبان عربی عاریت داد.
معرب سازی عمده این واژگان تا حدی است که ریشه شناسی آنها از جمله دشوارترین پژوهش های لغوی محسوب می شود. کتاب “واژه های فارسی عربی شده” (الالفاظ الفارسیه المعربه) یکی از دقیق ترین پژوهش هایی است که در این زمینه صورت گرفته است.
کتاب یاد شده فرهنگ واره ای است که مولف در آن به بحث و بررسی واژه های فارسی داخل شده و در زبان عربی، پرداخته و از ریشه و دگرگونی ها و سیر تغییر و تحریف و تصحیف آنها سخن به میان آورده و کتاب خود را به سال ۱۹۰۸ میلادی در کتابخانه کاتولیکیه روحانیان یسوعی در بیروت منتشر کرده است.
مولف این کتاب، “ادی شیر” کلدانی اثوری رئیس اسقفان کاتولیکی کلدانی است. وی در سال ۱۸۶۷ میلادی در شقلاوه از روستای کرکوک عراق به دنیا آمد. در مدرسه ماریوحنا حبیب در موصل که به روحانیان دومینیکن تعلق داشت درس خواند و زبانهای عربی، کلدانی، ترکی، عبری، فارسی، کردی، لاتینی و فرانسوی را به خوبی می دانست.
ادی شیر به منصب مطران سعرد دست یافت و در سال ۱۹۰۲ به اروپا سفر کرد و با فرهنگ آن ملل آشنایی یافت و بالاخره در سال ۱۹۱۵ در اثنای جنگ جهانی اول به دست ترکان کشته شد.
ادی شیر به جز این کتاب آثار دیگری دارد که از آن میان است : تاریخ کلده و آثور در دو مجلد.
ادی شیر در این کتاب واژه های فارسی عربی شده را از سال ۱۸۹۷ گردآوری کرده و در مقاله خود با نام “الدواعی لغنی اللغه العربیه” به آنها اشاره کرده است. اما در این کتاب نه تنها به بازخوانی آن لغات روی آورده بلکه سعی نموده واژه های دیگری را بر آن بیفزاید و تحقیق و تتبع جدیدی را در آن اعمال کند.
مولف در این تحقیق به پاره ای از نکات بدیع اشاره می کند و معتقد است که اعراب در واژه های بیگانه دگرگونی های بسیار و شگفت آوری انجام می دهند که به موارد ذیل می توان اشاره کرد.
۱- حروفی از آغاز یا میان یا پایان ساختمان واژه بیگانه می اندازند. برای نمونه بیمارستان را مارستان، پیشپاره را شفارج، نشخوار را نشوار، جالغوزه را جلوز، سوه کاریز را سوهقه و هزاردستان را هزار گویند.
۲- حروفی به ساختمان واژه بیگانه می افزایند چنانکه ستو را تسویق، راه را ترهات، پنجه را فنزج و پاچه را بالغا گویند.
۳- حروف واژه بیگانه را به حروفی دیگر تبدیل می کنند و برای معرب سازی واژه های بیگانه بیشتر همین روش را به کار می برند. برای نمونه ن و ر را به ل؛ گ را به ج؛ خ را به ح؛ پ را به ف یا به ب بدل می کنند و در این راه از هیچ قاعده ای پیروی نمی کنند. بنابراین زریون را به جریال، گردبال را به جردبیل، شنبک را به شفلقه دگرگون می سازند.
۴- در پایان واژه های معرب جیم یا قاف می افزایند و این روش را بیشتر در واژه های بیگانه مختوم به ها به کار می برند. برای نمونه به جای گوزینئه، جوزینج و جوزینق و به جای کربه، قربج و قربق گویند.
۵- گاهی به یک واژه بیگانه را به ساختارهای جورواجور معرب می کنند و به گونه ای که آن واژه های معرب، با ساختمان اصلی واژه بیگانه اندکی یا بسیاری نزدیکی دارد.
۶- نه تنها افعال را از واژه های معرب مشتق می کنند، بلکه گاهی افعال را عینا از واژه های بیگانه به عاریه می گیرند یا به زبان دیگر، افعال را از واژه های معرب ناشده مشتق می سازند.
مولف در این اثر تحقیقی از فرهنگ فارسی برهان قاطع تالیف محمد حسین پسر خلف تبریزی که توسط احمد عاصم عنتابی به ترکی ترجمه شده بهره برده است. همچنین از دیگر فرهنگ هایی که در این اثر از آنها استفاده کرده می توان به فرهنگ محمودی، مجمع الفرس، مجمع القواعد، جامع الفوائد، فرهنگ شعوری، فرهنگ حلیمی، فرهنگ نعمت الله، جامع الفرس، مشکلات شاهنامه، تعریفات میر سید شریف جرجانی، اصطلاحات صوفیه اشاره کرد.
لازم به ذکر است که دکتر حمید طبیبیان که این اثر را به فارسی ترجمه کرده در سال ۱۳۵۴ به عضویت فرهنگستان زبان و ادبیات ایران درآمد و هم اکنون عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است. از او آثار تالیفی و ترجمه هایی در دست است که مهمترین آنها عبارتند از : ترجمه فرهنگ عربی لاروس به فارسی، فرهنگ فارسی به عربی فرزان و ترجمه شرح ابن عقیل.