
شاپور جورکش شاعر
شاپور جورکش از آن شخصیتهای اثرگذار در شعر معاصر است. وقتی درباره شعر چهار دهه اخیر ایران صحبت میکنیم نمیتوانیم او را نادیده بگیریم هرچند او اعتقاد که دارد ‘زبان بالقوه توان شعبده بازانهای دارد’ ، خود یکی از این شعبدهبازان است که امروز سد سانسور هم نتوانسته مانعی میان کارهای او و دوستداران آثارش باشد. مدتی است از او در ایران کتاب تازهای منتشر نمیشود خودش میگوید دوسال است. اما سایتهای ادبی لبریز از تازه سرودههای او است.
وقتی پرسشهایم را برایش فرستادم، ساعت به وقت ایران از سه و نیم بامداد هم گذشته بود، برایش نوشته بودم « برای وبگاه شرق پارسی دارم دیدگاه اهالی فرهنگ از شاعر، نویسنده، مترجم و ناشر را درباره نمایشگاه کتاب پیش رو میپرسم، شما آیا در نمایشگاه کتاب تهران امسال شرکت میکنید یا نه؟» فکرش را هم نمیکردم که بیدار باشد. ولی او بیدار بود؛ برایم نوشت: «طبق روال همیشه شرکت نمی کنم.»
شرق پارسی: چرا استاد؟
شاپور جورکش: کتابی با نام ‘پسامدرنیسم’ برگردان گروه ترجمه شیراز، دو سالی در ارشاد مانده و گفتهاند «اسم جورکش را بردارید کتاب آزاد».
شما امیدی ندارید در این دولت شرایط عوض شود؟ آقای روحانی گفته بود که ممنوع القلمها را صریح القلم میکنیم؟
امسال متاسفانه با سرکوب نشرهای فعال کشور، نمایشگاه کتاب تهران برگزار میشود. نشر چشمه را چه در ‘بند’ و چه آزاد قبول داشتهام و دلم نیامده کتاب را از این نشر پس بگیرم.
الان که شرایط فعالیت برای نشر چشمه فراهم شده فکر میکنید کتابتان مجوز بگیرد؟
امیدوارم هیچ نشری به خود ممیزی نیفتد. نشرهای ترسخورده باید زندگی شان را بکنند. البته همه دیده و خواندهاند که من در شرایط سختتر ، دست از حمایت از ناشران فعالی که سبب رشد فرهنگ بودهاند برنداشتهام.
وزارت ارشاد جدید چه نظری درباره کتابهای سانسور شده شما دارد؟
ارشاد به آقای بهرنگ کیائیان [فرزند حسن کیائیان، مدیر نشر چشمه در تهران] گفته بود خودمان زنگ میزنیم و با فلانی حرف میزنیم.
زنگ زدند به شما؟
تا به حال جز مواقعی که در خواب باشم زنگی زده نشده!
موضوع محوری آثار مجوز نگرفته چه هست؟
هر ده سال یک بار دفتر شعری داشتهام. دفتر سوم و چهارم من آماده است و منوط به چاپ کتاب پسامدرنیم ماندهاند.
وزارت ارشاد که به شما زنگ نزد، شما خودتان هم تماسی نداشتید، پیگیریای نکردید ببینید مجوز میدهند یا نه؟
هرکس دوست دارد کتابش چاپ شود اگر برود اداره و خودش را حتا نشان بدهد، اثرش نخوانده مجوز میگیرد.
فکر میکنید شرایط اقتصادی جامعه چه تاثیری بر کار شما به عنوان یک شاعر ممکن است داشته باشد؟
تیراژ کتاب خود به خود پایین هست. به قول شاپور بنیاد از اول انقلاب ۳۰۰ کتابخوان داشتهایم. حالا به ۱۰۰۰ تا رسیده ۵ سالی دیگر اداره ممیزی میتواند با خیال راحت بشیند سماق بمکد. چون خوانندهای نیست. چماق و هویجی هم در کار نیست؛ هر دوسر چماق است.
و من نمی دانم چطور من به تلویزیون دعوت میشوم برای اجرای دوساعت و نیم برنامه در مورد نیما؛ آنجا اگر بروم خطر ناک نیست؛ کتاب هم که میگویند چاپ شود بدون اسم فلانی. [ایراد] مساله کجا است برای کسی که فقط بخواهد کار فرهنگی خودش را بنویسد؟
شک نیست که تا حالا هیچ کس اعلان نکرده کار فرهنگی قدغن، اعلان کنند شاید خیلی ها استعفا دهند. شما هم که نه از سوی بی بی سی هستید و نه بیگانه. به کدام مرجع باید حرف زد که انگی بهت نچسبد؟ که تا حالا نچسبیده باشد؟
یکی از شعارهای آقای روحانی تغییر نگاه امنیتی به حوزه فرهنگ بود. وزیر ارشاد هم میگوید که به امنیتی کردن فضای فرهنگ اعتقادی ندارد، این برخلاف دوره آقای احمدینژاد است که به طور مشخص یک وزیر فرهنگ او آقای صفارهرندی یک پاسدار و نظامی بود، با این حساب آیا شما امیدی به بهبود فضا به نفع اهالی فرهنگ دارید؟
این مساله سیاسی است و من از آن سر در نمی آورم. به اهلش واگذار شود. کش و قوس باورهای جناحهای گوناگون وجود دارد و نمیتوانیم مثل خیلیها تام گرا باشیم. ]فرهنگ[ به تدریج دارد کار خود را میکند که یک ویژگی تغییر فرهنگی است. کمی تا حدود ۲۰۰ سالی طاقت میخواهد. من دویست سال خودم را صبر میکنم
البته شما فرمودید مانند خیلیها تام گرا نیستید، پس شاید لازم نباشد دویست سال صبر کنید؟
فرهنگ اگر متوجه این تدریج نباشد کار خود را بیقیدانه و سرسری گرفته، فرهنگ ما هم وارث کم کاریهای فراوانی بوده و هست. من به خود تخفیف دادهام بعضیها عمر نوح را پیش بینی میکنند برای بهبود فرهنگ. اوباما است که همه چیز را در یک نشست با تدبیر و امید اصلاح میکند و میرود خانهشان.