شاید در هیچ برهه از تاریخ سی و پنج ساله اخیر ایران، سطح انتظارات سینماگران ایرانی از دولت جمهوری اسلامی اینچنین پایین نبوده است.
گرچه اقبال عمومی به سینما بیش از دیگر حوزههای فرهنگی در ایران است، اما همواره اهالی سینما با مشکلاتی مواجهند و گهگاه اتهاماتی چون “سیاهنمایی” به آنها زده میشود. نمونه بارز این سختیها، ارائه نشدن مجوز ساخت فیلم به بعضی از کارگردانهای مشهور ایرانی یا توقیف فیلمهای آنها است.
با این حال، آن چه در دو دولت محمود احمدینژاد به ویژه در چهار سال اخیر اتفاق افتاد، مشکلات سینمای ایران را از سطوح محتوایی، به مباحث اداری و صنفی گسترش داد و ذهن سینماگران ایرانی را چنان درگیر امور پیشپا افتاده کرد که فرصت و انگیزه برای ساخت فیلمهای ماندگار از بین رفت.
در چنین شرایطی بود که حسن روحانی با شعار “اعتدال” در همه عرصهها از جمله عرصههای فرهنگی، توجه اهالی فرهنگ به ویژه اهالی سینما را به خود جلب کرد.
پس از اعلام نام حسن روحانی به عنوان پیروز انتخابات اخیر ریاست جمهوری ایران، اصناف عضو خانه سینما در نامهای به رئیس جمهور منتخب ضمن تبریک، مطالبات خود را در حوزه سینما مطرح کردند.
در این نامه تأکید شده بود که سینماگران ایرانی، “پیروزی عقلانیت و اعتدال و تدبیر و امید” را آغاز دورانی تازه میدانند و در مقابل، پاسخگویی به مطالبات مردم از جمله مطالبات اهالی فرهنگ میتواند “ثبات و امنیت و آرامش” را به ایران باز آورد.
اهالی سینما در این نامه همچنین به آسیبهایی که سینمای ایران طی سالهای اخیر دچار آن شده، اشاره کردند. این مطالبات را میتوان به طور خلاصه چنین بازگو کرد: “تأمین امنیت شغلی و تأسیس صندوق بیمه بیکاری، به رسمیت شناختن حقوق صنفی و سپردن کار به دست اصناف، تضمین آزادیهای مصرح در قانون اساسی از جمله تأمین آزادی بیان و رفع سانسور، ایجاد فضای حیاتی برای فعالیت بخش خصوصی، بسنده کردن دولت به سیاستگذاری کلان در حوزه فرهنگ و بسترسازی و سرمایهگذاری در حوزه سختافزاری سینما.”
همچنین انجمن تهیهکنندگان مستقل سینمای ایران هم در نامهای دیگر به حسن روحانی، مطالبات خود را بیان کرد. در این نامه، بر بازگشائی خانه سینما و سپردن مسئولیتهای صنفی به اهالی سینما تأکید شده بود؛ امری که سینماگران تا پایان دولت محمود احمدینژاد از عملی شدن آن ناامید بودند و در روزهای آخر نیز دوباره جنجالهایی درباره آن صورت گرفت.
کمی پس از انتخابات، فرهاد توحیدی، رئیس هیأت مدیره خانه سینما گفت: “برخی همچنان بر روی مواضعی که نه موافق قانون است و نه موافق عُرف ایستادهاند بنابراین با این وضعیت تصور میکنم تفاهمی برای بازگشایی خانه سینما در دولت دهم حاصل نشود.”
همچنین تهیهکنندگان مستقل سینمای ایران خواسته بودند که از “تزریق پولهای بیحساب و کتاب به افرادی معدود” در دولت آینده جلوگیری شود و سالنهای جدید سینما و برنامهریزی برای “نجات سالنهای موجود” طراحی و اجرا شود.
اما یکی از پدیدههایی که در سالهای گذشته بیش از همیشه مشاهده شد، گلایه پیشکسوتان سینما و چهرههای معروف این عرصه بود. کسانی چون عزتالله انتظامی که دولت احمدینژاد نیز بعضا از نگرانی آنها برای اهداف سیاسی خود استفاده کرد.
جمشید مشایخی، بازیگر مشهور ایرانی، با بیان این که مدتی است خانهنشین شده، درباره وضعیت سینما گفت: “همه چیز سینما به هم ریخته و اختلافات زیاد است و کسی به تعهدش پایبند نیست.”
پگاه آهنگرانی، بازیگر سینما نیز که در جشنوارههای فجر برنده جوایزی شده، در نامهای خطاب به روحانی نوشت: “از فهرست آمال و آرزوها و درخواستها و تمام چیزهایی که فکر میکنم حقم است که بگذرم شاید فقط یک چیز میماند که بشود به جد ازتان درخواست کرد، آن هم دقت صد چندان در انتخاب همراهانتان در طول چهار یا هشت سال آینده است.”
یکی از این “همراهانی” که پگاه آهنگرانی به آنان اشاره کرده، در هشت سال گذشته، “جواد شمقدری” بوده است.
هر چند ساز و کار مدیریت فرهنگ در ایران بسیار پیچیده است و نهادهای مختلفی متولی آن هستند، اما وقتی مشکلات و به دنبال آن مطالبات سینماگران بررسی شود، اغلب آنها به سوء مدیریت این مقام بلندپایه فرهنگی دوران هشت سال گذشته باز میگردد که مدیریت سازمان سینمایی را بر عهده دارد.
علیرضا رییسیان، تهیهکننده و کارگردان سینما درباره “سازمان سینمایی” که در دوران احمدینژاد تأسیس شده گفته است: “قرار بود این سازمان مانند قالیچهای کوچک جمع و جور باشد اما اکنون به فرش ۲۴ متری سنگینی تبدیل شده است که همه دوستان دورش نشستهاند و لذت میبرند!”
آن چه برای سینماگران ایران دردناک است این است که به عقیدهشان سازمان سینمایی برای مقابله با نهادهای صنفی آنان به ویژه خانه سینما تأسیس شد.
انتقادات تند و تیز جواد شمقدری به هیأت مدیره خانه سینما در سالهایی که او در “هیأت اسلامی هنرمندان” فعال بود هیچگاه برای اهالی سینما فراموش نمیشود.
شمقدری این انتقادها را در زمان مدیریتش در وزارت ارشاد ادامه داد، انتقاداتی که در نهایت موجب تعطیلشدن این تشکل صنفی سینماگران شد.
همچنین بعضی دیگر از اقدامات و اظهارات این مدیر عالی سینمای ایران، جنجالهایی را آفرید. به عنوان نمونه، توقیف موقت فیلم “جدایی نادر از سیمین” پس از سخنرانی اعتراضآمیز اصغر فرهادی، کارگردان این فیلم در جشن خانه سینما و یا سخنانی که شمقدری درباره “لابی” برای اعطای جایزه اسکار به این فیلم فرهادی بیان کرد.
با این حال، سینمای ایران در این هشتسال، مدیران دیگری نیز مثل علیرضا سجادپور مدیرکل سابق اداره نظارت و ارزشیابی معاونت سینمایی وزارت ارشاد داشت که بعضی از اقدامات آنان حواشی بسیاری به دنبال داشت.
گرچه شمقدری “غایب اصلی” جلسه دیدار مسئولان وزارت ارشاد و حسن روحانی بود که چندی پیش برگزار شد، اما وی ۱۴ مرداد در “آخرین ضیافت افطاری” مدیران سازمان سینمایی که در بنیاد سینمایی فارابی برگزار شد، با بیان آمار به دفاع از خود پرداخت.
شمقدری علاوه بر این دفاع، بعضی از مشکلات سینماگران به ویژه در مورد پرونده “خانه سینما” را بر عهده خود آنها نهاد و گفت: “اعتقاد ما این بود که برای حل مشکلات صنفی باید نظام صنفی سینما تشکیل شود و حتی لایحه هم آماده شد اما هر بار که این لایحه طرح و در بین سینماگران مطرح میشد هیچ استقبالی دیده نمیشد، در حالی که لایحه نظام صنفی است که باید رابطه سینما و صنوف و اهالی آن را تعریف کند.”
حال باید منتظر ماند و دید با معرفی وزیر ارشاد جدید و آغاز فعالیتش، در صورت رأی اعتماد مجلس، چگونه مشکلات سینماگران حل میشود و چه سرنوشتی برای آنان در دوران جدید رقم خواهد خورد.