عدنان حسین
بهانه بدتر از گناه… این اتفاقی است که میافتد اما بسیار عجیب آنکه بهانهای بتراشند تا همزمان مایه خشم و تمسخر بسیاری از مردم بشود. اتفاقی که در ماجرای ترک جلسه سفیر ایران در بغداد ایرج مسجدی از مراسم جشن رسمی که در نیمه این ماه به مناسبت سالگرد اعلام پیروزی بر گروه تروریستی داعش و بیرون راندن آن از عراق برگزار شده بود. حرکتی که نشان میداد این کار در قلب سیاست ایران جای دارد و از سرغفلت نبوده و این ترجمان سیاست ایران در مقابل عراق است.
مراسم با حضور بزرگترین مسئولان حکومت عراق و دیپلماتهای خارجی از سالن یکی از لوکسترین هتلهای پایتخت عراق به صورت زنده پخش میشد. بعد هم لحظه ترک جلسه توسط سفیر روی شبکههای اجتماعی پخش شد و به میلیونها فردی که پخش زنده مراسم را دنبال نمیکردند اجازه داد ببینند، شاید هم دهها بار.
مراسم طبق معمول با بخشهای مشخصی شروع شد: خیرمقدم توسط مجری جشن، تلاوت آیات قرآنی، نواختن سرود ملی. پس از آنکه مجری مراسم با زبان عربی فصیح و صدای بلند و لحنی صاف و لهجهای مهربان و امیدوار از حاضران خواست تا بایستند و دقیقهای برای روان شهدا سکوت کنند… دقیقاً در هیمن لحظه، وقتی که همه برخاستند، ترک جلسه پیشبینی نشده سفیر ایرانی نشسته در ردیف اول ویژه مقامات عالی رتبه حکومتی و مهمانان، اتفاق افتاد… جای او تقریباً وسط ردیف بود، سمت راستش حدود بیست نفر از دیگر مهمانان نشسته بودند و در سمت چپش بیست نفر یا بیشتر.
تنها سفیر مسجدی در لحظه ایستادن جایش را ترک کرد و به راست، سمت در بزرگ سالن رفت.
موج خشم و محکومیتی این ترک جلسه میان عراقیها به راه انداخت تا جایی که برخی خواستار طرد سفیر مسجدی از کشور شدند. سفارت ایران در بغداد جوابی بدتر از این رفتار به آن داد. ایرانیها، عراقیها را سرزنش کردند که چرا ترک جلسه توسط سفیر مسجدی را محکوم میکنند. ملامتی بر عراقیها نیست چرا که با چشم خود دیدند، سفیر کشوری که بیشترین نقش و دخالت در حوادث رنجبار کشورشان را داشته، مراسم جشن را ترک میکند آن هم لحظهای که از او و دیگران خواسته شد برای ارواح شهدایی که در این جنگ سخت پرهزینه با قویترین و بیرحمترین گروه تروریستی جهان کشته شدند، دقیقهای بایستند و سکوت کنند.
بهانه ایرانی به هیچ وجه پذیرفته نیست… گفتند سفیر مسجدی خیال کرد مراسم به پایان رسیده و مجری برنامه آن را اعلام کرده، اما سفیر مسجدی زبان عربی را خوب میداند. او اهل منطقهای عربی در جنوب ایران (عربستان یا خوزستان) از شهر عبادان، موطن قبیله عرب بنی کعب در ساحل شرقی شط العرب و مقابل شهر سیبه بصره است. از این گذشته او یکی از ژنرالهای سپاه پاسداران است که ارتباط مستقیم و محکمی با عراق و عراقیها دارد، او نمونه دیگر ژنرال قاسم سلیمانی است. تقریباً نیمی از زبان فارسی نیز عربی است. کسی باور نمیکند که سفیر مسجدی سخنان مجری برنامه را نفهمیده که به ایستادن و یک دقیقه سکوت برای روح شهدا دعوت میکرده.
بر فرض قبول بهانه نفهمیدن، سئوال این است: آیا سفیر در حالی که گامهایش را به سوی در سالن برمیداشت، ندید کسی مانند او جلسه را ترک نکرد و کسانی هم که از کنارشان گذشت سرجایشان ایستادهاند؟ اگر هم خیال کرده که جشن به پایان رسیده آیا بهتر نبود برای خداحافظی به نزدیکترین افرادی که در سمت چپ و راستش ایستاده بودند دست میداد؟… سفیر مسجدی هرگز این کار را نکرد!
در حقیقت رفتار سفیر مسجدی را نمیتوان جدای از برخوردهای بسیاری از مقامات ایرانی در عراق جدا کرد که عادت کردهاند به حاکمیت و کرامت شهروندان عراقی تعدی کنند تا جایی که آشکارا در مسائل داخلی دخالت میکنند؛ از مشارکت در تعیین جابهجایی نیروهای جنگی عراقی داخل عراق تا انتصاب مسئولان رده بالای حکومتی از جمله روسای قوای سهگانه.
مدتی پیش و نه خیلی دور، در آستانه انتخابات پارلمانی در ماه می سال جاری، مشاور رهبر معظم ایران علی اکبر ولایتی در همایشی دینی در بغداد گفت، کمونیستها، لیبرالها و لائیکها حق ندارند حاکمیت عراق را به دست بگیرند. پس از آن و به دنبال انتخابات و انتخاب رؤسای قوای سهگانه، فرمانده سپاه پاسداران ایران ژنرال محمد علی جعفری با تفاخر گفت، ایران ایالات متحده را در عراق با نتیجه سه بر صفر شکست داد. او به رؤسای قوای سهگانه که انتخابشان پس از انتخابات و با دخالت ایرانی صورت گرفت، اشاره داشت.
در حقیقت ملامتی متوجه مقامات ایرانی نیست که این گونه رفتار میکنند، هر حکومتی به خصوص از نوع نظام ایرانی، وقتی راههایی برای دخالت در امور همسایگان مییابد، فرصت را از دست نمیدهد به خصوص اگر ببیند این همسایگان تشویقش هم میکنند. ملامت متوجه مقامات عراقی است که اقدامی هرچند ظاهری نمیکنند وقتی ایرانیها چنین رفتاری میکنند. شاید تنها استثنای میان مسئولان رده بالای حکومت کنونی عراق که فرصتی از این قبیل را برای انتقاد از مداخلات ایران و ویرانگریاش از دست نمیداد، معاون رئیسجمهوری سابق و نخستوزیر اسبق ایاد علاوی رهبر لیست الوطنیه بود.
شرمآورتر از همه اینها اینکه برخی مسئولان عراقی به وابستگی خود به ایران مباهات میکنند. در زمانی که حادثه ترک جلسه توسط سفیر مسجدی روی داد، در شبکههای اجتماعی عکس یکی از اعضای شورای استان بغداد پخش شد که پشت میز رسمیاش نشسته و روی آن دو عکس بزرگ از رهبر فقید خمینی و رهبر کنونی خامنهای گذاشتهاست. بسیاری از فعالان با این پرسش زیر آن کامنت گذاشته بودند که این فرد آیا عضو شورای بغداد است یا شهردار تهران؟ معلوم است که تصاویر دو رهبر ایرانیها در خیابانهای بغداد و دیگر شهرهای عراق بیشتر از رهبر عراقی به چشم میخورند… پس چه چیزی جلودار سفیر مسجدی و دیگران میشود که به عراقیهای بگویند: این باغچه حیاط خلوت من است و من آزادم هر کاری دلم خواست بکنم؟!