محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران در مقاله ای اختصاصی در روزنامه الشرق الاوسط نوشت:
در چند هفته گذشته، جمهوری اسلامی ایران و گروه۱+۵ تلاش کرده اند از فرصت منحصر به فردی که با انتخابات ریاست جمهوری ایران در تابستان گذشته به وجود آمده است، برای حل موضوع هستهای استفاده کنند. در حالی که این تحول مثبت مورد استقبال اکثر کشورهای جامعه بین المللی قرار گرفت، برخی از دوستان ما در کشورهای همسایه ابراز نگرانی کردهاند که این فرصت شاید برای آنها گران تمام شود.
متأسفانه رویکرد حاصل جمع صفر، هم در منطقه و هم در سراسر جهان شایع شده است و حتی شاید این روحیه طبق عادت بهره بردن از خصومت با ایران برای دنبال کردن منافعشان رشد پیدا کرده است. با این حال من میخواهم تأکید کنم که جمهوری اسلامی ایران چنین غرضی ندارد. ما این مسئله را به رسمیت میشناسیم که نمیتوانیم منافع خود را با ایجاد هزینه برای دیگران تامین کنیم. این مسئله به ویژه در رابطه ما با همتایانی که بسیار به ما نزدیک هستند و امنیت و ثبات آنها با ما گره خورده است، صدق میکند.
بنابراین، با وجود آنکه تمرکز ایران بر مبنای تعامل با غرب است، در واقع اولویت سیاست خارجی ایران در منطقه است.
موضوعات اندکی در سیاست بینالملل ثابت و همیشگی است که جغرافیا یکی از آنها است. یک کشور نمیتواند همسایگان خود را تغییر دهد. در جهان به هم پیوسته، سرنوشت یک کشور به سرنوشت همسایگانش گره خورده است. پهنه آبهایی که ما را از همسایگان جنوبیمان جدا میکند، این تنها یک مسیر آبی نیست، بلکه یک شاهراه حیاتی مشترک برای ما محسوب میشود. همه ما به آن وابسته هستیم، نه فقط برای بقا، بلکه برای رشد و توسعه. از آنجایی که سرنوشت ما مشترک و در هم تنیده است، این باور که منافع یک کشور را بتوان بدون در نظر گرفتن منافع دیگران پیگیری کرد، خیال باطلی است.
همانطور که ناآرامیهای منطقه ما گواهی میدهد، هیچ کشوری یک جزیره جدا نیست. رفاه و امنیت مورد نظر را نمی توان به قیمت فقر و ناامنی دیگران به دست آورد. ما یا با هم پیروز میشویم یا با هم شکست میخوریم. ما قابلیت همکاری با یکدیگر، اعتماد به یکدیگر، تجمیع توانمندی ها و ایجاد منطقه ای امنتر و موفقتر را داریم.
متأسفانه، الگوی امنیت و ثبات که تا امروز به منطقه ما تحمیل شده است، بر اساس رقابت و همآوردی و تشکیل جبهه های رقیب بوده است. تنها نتیجه به دست آمده؛ رشد روزافزون ناهمگونیها در جاه طلبی های دست نایافتنی بوده که حاصل آن تهدید پی در پی کشورهای منظقه بوده است.
بنابراین چطور پیش برویم؟
ما باید نقاط مشترک و منافع و اهدافمان را مشخص کنیم. سپس ما باید روشهای همکاری و تعامل برای دستیابی و نگه داری از آن اهداف را بیابیم.
موضوعات بسیاری برای پیوند ما به جای جدایی بین کشورهای منطقه وجود دارد. ما باید با درک عاقلانهای از این حقیقت که واجد منافع مشترک و همچنین مواجه با تهدیدهای مشترک هستیم، با چالشهای مشترک روبرو شویم و از فرصتهای مشترک بهره ببریم. خلاصه آنکه ما سرنوشت مشترکی داریم.
منافع همه کشورهای منطقه در جلوگیری از تنش، مبارزه با افراط گرایی و نابودی تروریسم، تقویت همزیستی بین فرقههای اسلامی، حفظ تمامیت ارضی، تأمین استقلال سیاسی، تضمین جریان آزاد نفت و محافظت از محیط زیست مشترک است. اینها اصلی ترین ضرورتهای امنیت و توسعه مشترک ما هستند.
برای بازگرداندن چرخه باطل بدگمانی و بیاعتمادی و حرکت برای اعتماد سازی و پیوستن به نیروهایی برای تلاش به منظور ایجاد آینده ای بهتر، امنتر و مرفهتر برای فرزندانمان، لازم است که سه نکته را در نظر بگیریم.
نخست، لازم است که چارچوبی جامع برای اعتماد و همکاری در این منطقه استراتژیک ایجاد کنیم. هر گونه حذف و عدم شمول بذرهای بی اعتمادی، تنش و بحران در آینده است. هسته مرکزی هرگونه تمهدیدات منطقهای باید محدود به هشت کشور کرانهای باشد. شامل شدن کشورهای دیگر در این تمهیدات موجب پیچیدگی بیشتر موضوعات می شود و مشکلات قریبالوقوع این منطقه را تحت الشعاع قرار میدهد و ماهیت پیچیده امنیت و همچنین همکاری بین ما را بغرنج تر میکند.
به طور طبیعی، نگرانیهای مشروعی درباره عدم توازن و عدم تقارن بالقوهای وجود دارد که احتمالاً در یک سیستم جدید به وجود میآیند. نگرانی درباره سلطه یا تحمیل عقاید یک کشور واحد یا یک گروه از کشورها باید مورد توجه قرار گیرد. برای ایجاد یک نظام جامع بر اساس احترام دو جانبه و اصل عدم مداخله، ما باید تمهیداتی را در چارچوب سازمان ملل در نظر بگیریم. چارچوب نهاد محور لازم که پیشتر توسط قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل ارائه شده است که به جنگ تحمیلی صدام حسین علیه ایران، عراق و تمام منطقه پایان داد.
دوم، ما باید تصریح کنیم که همکاری ما نباید به قیمت حیثیت و آبروی طرف دیگر باشد، و در واقع امنیت بیشتر را برای همه تقویت کند و ما از تنوع منافع که در منطقه است، آگاه هستیم. گذرگاه آبی که ما را از یکدیگر جدا کرده است، برای جهان حیاتی است اما منبع اهمیت آن برای تمامی بازیگران یکسان نیست.
برای ما، کشورهای کرانهای، این گذرگاه آبی یک شاهراه حیاتی است. برای آنهایی که به ما به عنوان تأمینکنندگان اصلی نیازهای انرژیشان وابسته هستند، این گذرگاه آبی یک عنصر اصلی در رفاه اقتصادی و صنعتیشان است. اما برای آنهایی که به منابع انرژی ما وابسته نیستند، منطقه ما فقط یک آوردگاه مهم برای گسترش کنترل و تفوق سیاسی در عرصه سیاست بینالملل و رقابت اقتصادی است. از این رو ما باید در نظر بگیریم که یک تفاوت کیفی بین منافع بازیگران گوناگون منطقه ای وجود دارد که آن منافع باید مد نظر قرار بگیرد.
سوم، عنصر بینالمللی بیثباتی در منطقه ما از اختلاف در ماهیت منافع قدرتهای گوناگون خارجی و رقابتهای آنها ریشه میگیرد. تزریق مسایل فرعی فقط اوضاع امنیتی پیچیده را پیچیده تر میکند. ما نباید فراموش کنیم که منفعت برتر بازیگران خارجی شاید همیشه ثبات نباشد، بلکه در واقع به آن چیزی بستگی داشته باشد که بتواند حضور آنها را توجیه کند. حضور نیروهای خارجی در تاریخ به بیثباتی داخلی در کشورهایی که آنها در آن حضور داشتند، انجامیده و موجب تنشهای کنونی مابین کشورهای منطقه شده است.
من بر این باورم که اراده ای جدی برای مذاکره درباره این چالشهای مشترک وجود دارد. چالشها و فرصتهای ما سترگ اند. طیف این چالشها و فرصت ها شامل آسیب های زیست محیطی، خشونت های فرقه ای، افراط گرایی، تروریسم، کنترل اشاعه تسلیحات، همکاریهای گردشگری، اقتصادی و فرهنگی و اقدامات اعتمادساز و تقویت امنیت هستند. ما باید گفتوگوهایی را آغاز کنیم که به گامهای عملی منجر شود و به صورت تدریجی گسترش پیدا کند.
ایران در بردارنده جغرافیا، منابع انسانی، طبیعی و برخوردار از مبانی مشترک دینی، تاریخی و فرهنگی با همسایگان، نزدیک به سه قرن است که به هیچ کشوری حمله نکرده است. ما دست دوستی و اتحاد اسلامی به سوی همسایگان خود دراز میکنیم و به آنها تضمین میدهیم که میتوانند به ما به عنوان یک شریک قابل اعتماد تکیه کنند.
در انتخابات اخیر ریاستجمهوری ایران، که نمایش غرورآمیز توانایی یک مدل اسلامی دموکراسی برای ایجاد تغییر از طریق صندوقهای رأی بود، دولتی که منبعث از رای مردم، مامور به تعامل سازنده با جهان و به ویژه همسایگان شد.
ما به صورت جدی خواهان اعمال تغییرات لازم برای بهبود اوضاع هستیم، اما به تنهایی قادر به انجام آن نیستیم.
اکنون، بیش از هر زمان، وقت آن است برای همکاری به سوی ایجاد یک سرنوشت بهتر برای همگی ما، سرنوشتی که بر اساس اصول اصیل احترام دو جانبه و عدم مداخله است، دستهای یکدیگر را بفشاریم. ما گامهای اول را به سوی این هدف برمیداریم. امیدواریم که شما نیز در این مسیر دشوار اما ارزشمند به ما بپیوندید.