راجح الخوری
آیا جان بولتون مشاور امنیت ملی دولت ترامپ، سیاستمدار دیگری خواهد بود که از سمت خود در کاخ سفید استعفا میدهد و پس از جیمز ماتیوس، وزیر دفاع، دومین مقام استعفایی کاخ سفید در اعتراض به سیاستهای پرزیدنت دونالد ترامپ در خصوص خروج از سوریه خواهد بود؟
این پرسش یکی از مهمترین پرسشهایی است که اینک در پشت پرده سیاست آمریکا مطرح میشود و پس از تصمیم ناگهانی ترامپ برای خارج کردن نیروهای آمریکایی از سوریه حکایت همگان شدهاست. ترامپ طی روزهای گذشته تصمیم براین گرفت که نیروهای مستقر در سوریه را بهطور کامل از این کشور خارج سازد و تعداد هفتهزار سرباز را از افغانستان بیرون کند؛ بی آنکه برای این تصمیم با پنتاگون مشاوره کند. همین مسئله منجر به نارضایتی تعداد زیادی از ژنرالهای آمریکایی شد که عقیده دارند آمریکا باید حضور نظامی خود را در سوریه، تا پایان یافتن حضور کامل داعش، حفظ کند؛ و از سوی دیگر این این حضور نظامی آمریکا را برای مهار ایران در منطقه لازم میدانند. ماتیوس که یک ژنرال کارکشته بود بلافاصله پس از این تصمیم ترامپ اقدام به استعفا کرد و این خروج نیروها را گونهای از فرار از میدان نبرد تلقی کرد. او در نامه استعفای خود ذکر کرد که ترامپ حق دارد وزیر دفاعی هسموتر با سیاست و نگرشهای خود داشته باشد.
خشم جان بولتون از تصمیمات اجرایی ترامپ روشن بود و در برابر سیاست رئیس امواج انتقاد زیادی را منجر شد. بولتون در خصوص آلبانی نیز صریحاً اظهار کرد که شدیداً پشتیبان نخستوزیر آلبانی است و بیرونکردن سفیر ایران از خاک این کشور را تأیید میکند. بولتون افزود که این اقدام آلبانی در برابر اعمال تروریستی ایران بسیار کارمد است و نباید شرارتهای روزافزون این کشور بیپاسخ بماند. بهنظر میآید سیاست اخیر ترامپ اما با هرگونه مواجه با اعمال تروریستی ایران متناقض باشد و به این کشور مجال بیشتری میدهد تا اعمال شرور خود را بیشتر پیگیری کند.
ماتیوس آخرین کسی نخواهد بود که از کشتی سیاستهای دونالد ترامپ پیاده میشود و در برابر شگفتی تصمیمات رئیس نارضایتی میکند. در این بین مهمترین مسئله این است که شگفتی سیاستهای آمریکایی موجب شده که یک حالت شک در خصوص سیاست داخلی ایجاد شود، و همین شک در سیاست خارجی نیز منعکس شود. این مسئله ناشی از دو مسئله است: یکی بحران فزاینده در روابط بین آمریکا و روسیه و چین است و البته روابط با همپیمانان آتلانتیک و مکزیک؛ و دوم گرایش فزاینده به اصل «مونرو» است که به موجب آن ترامپ بیش از بارک اوباما آمریکا را از ساحت بینالمللی و جهانی دور میکند و آن را از هرگونه دخالت در مسایل جهانی دور میسازد. به نظر میآید که آمریکا در دوره ترامپ از شعار انتخاباتی او، «بگذارید عظمت آمریکا را بازگردانیم»، منافات دارد.
از سوی دیگر این حالت تردید اگر در نحوه سیاست آمریکا بازتاب یافته، همین تردید بر روابط میان آمریکا و همپیمانان آن نیز بازتاب یافتهاست. شاید یکی از بارزترین این حالت تردید زمانی حاصل شد که بلافاصله پس از تصمیم ترامپ برای خارج ساختن هفتهزار سرباز آمریکایی از افغانستان، به رغم عدم رضایت پنتاگون، روزنامه «وول ستریت ژورنال» قصه جالبی را نقل کرد: وقتی ژنرال ریچارد سپنسر و رابرت نیلر به کابل سفر کردند یکی از سربازان آمریکایی از آنها پرسید: «قربان معنای تصمیم رئیس برای خارج کردن هفتهزار سرباز آمریکایی از افغانستان چسیت؟» آنها در پاسخ گفتند که «اگر بخواهیم پاسخ قاطعانه به این پرسش دهیم باید بگوییم ما هم نمیدانیم». و این بدین معناست که سطح نارضایتی در پنتاگون نیز بسیار گستردهاست.
اما در باب خروج از سوریه باید افزد که این تصمیم اوضاع موجود در سوریه را بسیار متحول میکند و شاید منجر به هرج و مرج و بینظمی شود. حالت خلاء قدرت که از خروج نیروهای آمریکایی در سوریه ایجاد خواهد شد در بسیاری از جبهههای درگیر وضع جدیدی را رقم خواهد زد.