به نظر میآید نگرش توسعهمحور شاهزاده محمد بن سلمان ولیعهد سعودی مرزهای داخلی را درنوردید، به طوری که در کنفرانس سرمایهگذاری، او از احیای یک اقتصاد عربی در سرزمینهای عربی سخن گفت و اعلام کرد که میخواهد از پتانسیلهای موجود در این منطقه بیشترین بهره را ببرد و تواناییهای نهفته آن را به کار اندازد.
او پس از دیدارهای خود از امارات و بحرین و مصر و تونس، درصدد بود یک نقطه امیدی را برای کشورهای عربی ایجاد کند که از لابه لای آن به آینده ای بهتر از وضع اسفناک کنونی امیدوار باشند و شرایط تحقق توسعه را در منطقه عربی بهبود بخشد و برای پیشبرد این مسئله سرمایهگذاری کلان و مشاورتهای فکری تقدیم دارد. جوامع منطقه ما عقلانیت شاهزاده و اندیشه توسعه محور او را دریافت کرده و از این رو آرزو دارند برنامههایی مانند برنامههای او تدوین کنند.
شاهزاده از قدرت عربی صحبت به میان آورد و از ایمان خود به قدرت عربها برای ساختن جوامعی مانند اروپا بازگفت. او به روشنی اظهار کرد که منطقه ما یک اروپایی جدید خواهد ساخت؛ و این نشان دهنده تلاش نهانی است که شاهزاده را به این مسافرتهای زنجیره ای واداشت. البته علاوه بر اقتصاد، عربها نیازمند یک رنسانس فکری هستند تا بتوانند از بنبست اندیشگی کنونی درگذرند. نقطه آغاز این تغییرات اندیشگی آموزش و پرورش است که باید در کار شود و یک برنامههای آموزشی تدوین بخشد که در ساختن این تغییر مطلوب یاری رساند.
از سوی دیگر، مسئله مهم دیگر، رویارویی و مبارزه با افراط گرایی است که در واقع یگانه منبع بزرگ آن برنامههای ایران در منطقه است و این رژیم در طول چهار سده وجود خود شرارتهای زیادی در منطقه ایجاد کرد و جرثومههای تباهی زیادی را در منطقه منتشر کرد. از این رو اولین گام مبارزه با این رژیم نابودی مزدوران او در منطقه است و در راس آنها حزبالله لبنانی قرار دارد.
در منطقه تنها دو جبهه و طرح وجود دارد که هر دولتی باید یکی از آنها را برگزیند: نخست طرح توسعهمحور آیندهنگر محمد بن سلمان است که تلاش میکند منطقه عربی را مانند اروپا به نوسازی برساند. این طرح را دبی و منامه و ریاض در پیش گرفته و نتایج پیشرفت آن را به روشنی میتوان دید و برای مصر و تونس پیروی از آن با کمک سعودی ممکن است، کشورهایی که میتوانند برنامههای توسعه محور در پیش گیرند و برای ترقی کشور خود تلاش نمایند و با اتکا به جمعیت بیشتر جوان خود فرصتهای شغلی گسترده و آینده ای پرامید را وعده دهند؛ و طرح دیگر طرح ایرانی است که جز ویرانی و مذهبی گرایی و شرارت و تخریب و ستیز با همسایگان نویدی نمیدهد و یگانه هنر آن نابودی ثروت ملی برای تغذیه مزدورانی است که به نیابت از این رژیم آدم میکشند و خونریزی پیشه گرفتهاند. سرآمدان تحقیق این نگاه «حزبالله» و «حشد شعبی» و «حوثیها» و «داعش» و «القاعده» هستند. طرحی مملو از مرگ و لبریز از کینتوزی و ددمنشی که کودکان آینده را میکُشد و مردان کارگر در تحقق توسعه را ناکار و فلج میگرداند و مساجد و کنیسه ها را منهدم میکند.