خستگی ماکرون پس از یک سال و نیم نشستن بر مسند قدرت
پاریس: میشل ابو نجم
رئیسجمهور فرانسه این روزها احساس خستگی میکند، که منجر به لغو همه قرارهای کاری وی تا روز یکشنبه شد.
به گزارش الشرق الاوسط، به گفته منابعی از کاخ الیزه؛ ماکرون و همسرش بریژیت، تصمیم گرفتند از مرخصی چهار روزه خود به شرق و شمال فرانسه سفر کنند و از اماکن مهمی که نقطه عطفی در تاریخ جنگ جهانی اول بهشمار میرود، بازدید کنند.
آنها پس از بازگشت، در همایش «صلح پاریس» شرکت خواهند کرد. این همایش به منظور صدمین سالگرد جنگ جهانی اول که با حضور دهها تن از سران کشورها و مقامات سازمانهای بینالمللی برگزار میشود.
کارشناسان و تحلیلگران آگاه در امور فرانسه و اروپا دربارهٔ خستگی ماکرون میگویند: «مشکل وی، به فعالیت بیش از حد او نیست، بلکه عامل اصلی آن کاهش محبوبیت وی به طرز نگران کننده است، و تنها ۲۵ درصد از فرانسویها از سیاستهای وی راضی هستند».
کارشناسان معتقدند دلایل دیگر خستگی ماکرون در: «بینتیجه ماندن اصلاحات وعده داده شده، افزایش نارضایتیهای اجتماعی و اقتصادی، رشد نرخ بیکاری و مشکلات سیاسی دیگر که از تابستان سال گذشته گریبانگیر وی شده» است.
هنگامی که ماکرون پس از انتخابات ریاست جمهوری وارد کاخ الیزه شد، شرایط به نحوی بود که میتوانست «رهبر» اتحادیه اروپا شود؛ انگلیس سرگردان خروج از اتحادیه یا «برگزیت» بود و هست، از طرفی دیگر اسپانیا و ایتالیا از بحرانهای شدید داخلی رنج میبردند. کما اینکه آلمان با سیاستهای جنجالبرانگیز آنگلا مرکل دربارهٔ پذیرش صدها هزار نفر از مهاجران و آوارگان و پناهندگان مورد انتقاد شدید شده همسایههای خود شده بود. از سویی دیگر اروپای مرکزی و شرقی با ظهور جریان ملیگرا و افراطی در دانمارک، هلند و اتریش آسیبپذیر شده بود… بنابراین، ماکرون در آن زمان به عنوان یک شخصیت «منجی» بود که میتوانست با ابتکارعمل به اروپا رنگ و بوی یکپارچگی دهد.
این یک تصویر از صحنه اروپا حتی تا چند روز پیش بود، تا اینکه مرکل از قصد خود برای رفتن تدریجی از دنیای سیاست تا پایان دوره خود در سال ۲۰۲۱، و عدم نامزدی برای رهبری دوباره ریاست حزب «دموکرات مسیحی» که برای ۱۸ سال رهبر بی رقیب آن بود، خبر داد.
صدراعظم آلمان، که ۱۳ سال در رأس قدرت بود نه تنها برای ماکرون یک شریک مجرب و قوی بود بلکه میتوانست به آن در پیشبرد پروژه اصلاحات اتحادیه اروپا و نفوذ هرچه بیشتر در سیاست خارجی، اتکا نماید.
اما مرکل به دلیل شکست در انتخابات و از دست دادن قدرت رهبری خود در حزب، دیگر نمیتوان برای ماکرون یک شریک قابل اتکا باشد. در واقع مرکل و ماکرون هر دو با یک مشکل روحی و سیاسی مواجه هستند.
بدین معنا که عقبنشینی مرکل و خروج تدریجی وی از سیاست، ضربهای به تلاشهای اصلاحی ماکارون در پیشبرد اهداف مهم اتحادیه اروپا است.