
گذشت زمان
دفتر “گذشت زمان” مجموعهای است شامل تاریخچه ایرانیان مقیم گراتسس در اتریش بین سالهای ۱۹۵۵ تا ۱۹۸۰.
در توضیح و معرفی این مجموعه آمده است: «گذشت زمان»، کتاب کوچکی است حاوی اسامی ۶۰۰ دانشجوی ایرانی که در سالهای شصت و هفتاد میلادی در گراتس تحصیل میکردند و با کمک از حافظه دوستان و نه براساس اسناد بر روی کاغذ آمد. علاوه بر آن حدود ۱۰۰ عکس نیز از آلبوم دوستان به قرض گرفته شد و در این دفتر ابدی شد.
ایرج هاشمیزاده، دانش آموخته معماری ساکن اتریش و پدید آورنده این دفترچه میگوید: «اوایل سالهای ۶۰ میلادی که پای من به نیت تحصیل به اتریش افتاد، به جرات میتوان ادعا کرد که در شهر گراتس، بزرگترین شهر اتریش پس از وین با دو دانشگاه بزرگ و حدود ۲۰۰۰ دانشجوی ایرانی بودند که جهت تحصیل کوچ کرده بودند.»
اما وی این دفترچه را در چند سال گذشته تهیه کرده: «هفت، هشت سال پیش ویروس “حافظه تاریخی ما” به سراغم آمد که چرا کسی به فکر جمعآوری اسامی و تعداد این لشکر فارغالتحصیلان نیست؟ در یکی از سفرهایم به پراگ، بر حسب اتفاق با محمد تربتی یکی از اعضای حزب توده که با مهاجرت اجباری از ایران خارج شده بود آشنا شدم.»
آن چنان که هاشمینژاد میگوید محمد تربتی از فعالان حزب توده بوده که بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ مدتی مجبور شد زندگی مخفی داشته باشد و بعد مجبور به ترک ایران شد. مدتی را در شوروی سابق، عشق آباد و استالین آباد میگذراند و بعد به پراگ میرود. در آنجا درس میخواند و دکترای علوم سیاسی- اقتصادی میگیرد.
تربتی در گفتوگوهایش با هاشمینژاد از خاطرات خود و هم دوره ایهایش در حزب توده که ایران را ترک کرده بودند، میگوید.
سرگذشت این افراد پیش از این جایی ثبت نشده است.
هاشمی نژاد میگوید: «ما بر پایه جهان بینی “دمی خوش است”، زندگی میکنیم. با گذشته کاری نداریم. مقصودم از گذشته، یکی و دو قرن گذشته نیست، نه. چنین توقعی بیهوده است، اما میتوان و به حق داشت که دسترسی به اسناد و رویدادها و وقایع سیاسی و اجتماعی دوران قاجار در وسط پایتخت ایران امر ساده ای باشد. اگر بر این گفته باور دارید، خوش باورید. »
به گمان وی «ما ایرانیان آنچه به گذشته تعلق دارد یعنی عکس و اسناد را به آرشیو شعلههای آتش میسپاریم. در ما ویروس نابودی و به آتش سپردن آنچه به امروز تعلق ندارد جا خوش کرده است. »
وی ادامه میدهد: «از کودتای رضا شاه به بعد، وزرا و وکلای مجلس شورای ملی و بعدها مجلس سنا آمدند و گفتند و رفتند، بدون آنکه جای پایی از آنها باقی مانده باشد. امروز اگر دانشجویی شیفته تاریخ کشور، خواستار دستیابی به نقش سیاسی سردار فاخر حکمت به طور مثال که سالها نماینده مجلس و رییس مجلس بود، باشد یا خواستار آن بود تز پایان تحصیلی خود را از دوران کوتاه مصدق بنویسد، در کوچه بن بست تهی از نام و پلاک خانه سرگردان میشود. نگاهی به گوگل فارسی یا ویکی پدیا فارسی بیندازید تا به عمق فاجعه پی ببرید. »
پانصد نسخه دفتر “گذشت زمان” به فروش رفته و به چاپ دوم رسیده است.
هاشمیزاده مجموعهای هم تهیه کرده است از تودهایهای تبعیدی که بعد از کودتا از ایران خارج شدند.
وی میگوید: «سالیان درازی است در تلاش آشنایی و امکان دسترسی به سرگذشت تودهایهای تبعیدی در کشورهای سوسیالیستی سابق مجارستان، بلغارستان، رومانی و شاید هم در لهستان هستم. یقین دارم بسیاری از آنها نه همه که گویا در زندگی هیچ گاه خطا نکردهاند از کرده خویش پشیمان هستند و درد وطن دارند.»
هدف وی از تهیه چنین مجموعهای به گفته خودش، جمع آوری سرگذشت تودههای مهاجری است که از ۲۸ مرداد به بعد از ایران خارج شدند.
در این جستوجو او به دنبال این است که این توده مهاجر که حالا همگی از مرز ۶۰ سالگی عبور کرده اند چه کسانی هستند؟ چه میکنند؟ نام و نشانشان چیست و آیا هنوز هم پس از فروپاشی سوسیالیسم شیفته مارکس و انگلس هستند؟ یا چون محمد تربتی از افتادن در چاله مارکسیسم پشیمان؟
وی میگوید: «آیا شناسنامه، کارنامه این هموطنان را نباید روی میز گذاشت؟ از سرنوشت آنها نباید مطلع شد؟ از تحصیلات و عقاید امروز آنها نباید با خبر شد؟ و این اطلاعات را نباید در اختیار همگان قرار داد؟»
حاصل این جستوجوها در اختیار مجله بخارا قرار گرفته و در آخرین شماره این نشریه، ویژه آذر و دی منتشر شده است.