رژیم ایران مانند هیولای بسته شده به درختی بود که اخیراً بر اساس نیت خوب، طناب آن شل شد. چه کاری می توانیم انجام دهیم و چرا؟ توافقی که امضا شد، مطالبات پایان دادن به پروژه هسته ای را رها می کند و به تحریم اقتصادی و نظامی پایان می دهد. این توافق زمینه ساختار هسته ای را برای ایران نگه می دارد و تحریم ها را از آن بر می دارد، و بیش از صد میلیارد دارایی های بلوکه شده را به آن باز می گرداند.
لبخند عریضی را بر چهره های رهبران ایران می توانم تصور می کنم که به علت ناباوری آن ها از این هدیه آسمانی تقریباً رایگان، نقش بسته است. حتی شرایط اخیری که تحمیل کردند، مانند نپذیرفتن بازرسی از تأسیسات نظامی و جلوگیری از انجام تحقیقات با دانشمندان ایرانی، مجبور به آن ها نبودند، و تنها فشاری اضافه تر بر دولت آمریکا بود تا به حرکت آن شتاب دهند. تمامی این ها نمایشی مسخره بود که در لحظه به وجود آمدن ترس در تهران از فروپاشی نظام در اثر تحریم ها و ورشکستگی و فشارهای داخلی آغاز شد. چرا که حتی اکثر هواپیماهای ناوگان هوایی مسافربری ایران، در نتیجه عدم تعمیر و نبود قطعات یدکی، برای پرواز معتبر نبود و همه چیز در تهران زنگ زده و فرسوده شده بود.
یکی از دنبال کنندگان جزئیات اوضاع در ایران به من می گوید، که دولت ایران به هر قیمتی و برای هر معامله ای با ایالات متحده آماده بود، برای آن ها مهم ترین چیز، پایان دادن به تحریم ها بود، به ویژه پس از ممنوع شدن ایران از بکار گیری دلار در معاملات تجاری، که آخرین میخی بود که در زنجیره تحریم های مرگبار زده شد. می توانیم گفتگوی داخل تهران را تصور کنیم که چگونه می توان آمریکایی ها را متقاعد کرد که این معامله تاریخی را با شرط و شروطی به پایان رساند. دولت آمریکا هنگامی که با پیشنهاد ایران موافقت کرد، دچار اشتباه نشد، زیرا هدف از تحریم ها سرنگونی رژیم نبود بلکه هدف از آن مجبور ساختن نظام بر رها کردن پروژه هسته ای و نظامی خود به طور کامل، و تغییر دادن رفتار دشمن ستیزانه خود بود. ایرانی ها آمادگی یک آشتی واقعی را داشتند اما دولت آمریکا شتاب زده شد و ترسید از اتوبوس جا بماند، بنابراین تصمیم گرفت با توافقی که همه ما می دانیم ممکن بود بهتر از این باشد، موافقت کرد.
در این جا بسیار مهم است که به صورت شفاف و روشنی در مورد خودمان صحبت کنیم. ما با توافق با ایران مخالف نیستیم، و مسلماً با برداشته شدن تحریم ها هم مخالفتی نداریم، و مخالف منافع غربی ها با ایران هم نیستیم. بلکه این به نفع ما نیز هست، و به ملت ایران و ملت های عربی نشان می دهد که تمام چیزهایی که تهران در سی سال گذشته می گفت امروز با تلاش برای آشتی با شیطان بزرگ آن را نقض می کند. مهم ترین چیز برای ما پایان دادن به نگرانی و تنش مداوم بین ما و ایران در منطقه طی قرن گذشته است. همه ما خسته شدیم و در نهایت می خواهیم نفع و سود آن بدون درد و تحقیر به ملت ایران و ملت عرب برسد. با کمال تأسف، توافق انجام شده، و تمامی آرزوهای رژیم روحانیون ایران را بر آورده می کند. اولاً، به موجب این توافق ایران، توانایی های هسته ای خود را نگه می دارد و تنها برای ده سال غنی سازی فشرده اورانیوم متوقف می شود. ثانیاً، ایران آزادانه رها شد تا به حمایت از گروه های افراطی و ماجراجویی های خود ادامه دهد، به طوری که در این توافق، به جز نیت حسنه ایران، هیچ مکانیسم یا تعهداتی برای حمایت از منطقه از روزهای آینده وجود ندارد.
آن چه از آن می ترسیم، این است که نفوذ عقاب ها در تهران تقویت شود، و در نتیجه هر گونه انتقال مثبت در درون رژیم یا از خارج از آن، برای یک یا دو دهه به تعویق می افتد. سلطه دولت های شروری مانند صدام در عراق و اسد در سوریه و قذافی در لیبی سرنگون یا تضعیف شدند. رژیم ایران می ترسید که دچار همین سرنوشت بشود. ولی این توافق آمد تا او را شکست ناپذیر کرده و عمر او را افزایش دهد، و در نتیجه پیش بینی می کنیم که شاهد جنگ و ویرانی های بیشتری در منطقه باشیم. تنها به همین دلیل است که با دولت آمریکا اختلاف داریم، زیرا می توانست توافق بهتری را به امضا برساند که شرایط مورد انتظار از چندین سال پیش را برای همه محقق کند. این توافق می توانست تغییر مثبتی را در منطقه ایجاد کند. ایران حامی رسمی اکثر نیروهای افراطی است، از حزب الله گرفته تا حماس و عصائب الحق. و همچنین انگیزه ای برای ظهور نیروهای افراطی ضد آن ها مانند «داعش» و «القاعده» است. ایران در پشت سر هر هرج و مرجی است، به طوری که عملیات تروریستی آن از فلیپیین در شرق دور تا آرژانتین در غرب دور را در بر گرفت.
فردا سخن درمورد آن چه کشورهای خلیج می توانند انجام دهند خواهد بود.