داود الفرحان
با پیوستن ایران به «کنوانسیون مقابله با تأمین مالی تروریسم» پس از عقبنشینی رهبرایران علی خامنهای از مخالفت با آن، نزدیک است که موش در تله بیفتد. برکسی پنهان نیست که تهران با استفاده سپاه پاسداران به عنوان بازوی تروریستی خود، حمایت مالی از همه گروههای مسلح تحت مدیریت «سپاه قدس» در لبنان، عراق، سوریه، یمن، بحرین و افغانستان را به عهده دارد.
وزیرخارجه ایران محمدجواد ظریف در جلسه رأیگیری به این لایه در تاریخ ۷اکتبر جاری به صراحت گفت« نه رئیس حسن روحانی و نه من نمیتوانیم تضمین دهیم که پیوستن به این کنوانسیون مشکلات(مالی)را حل خواهد کرد، اما میتوانم تضمین کنم که نپیوستن میتواند بهانههای مهمی به دولت امریکا برای ایجاد مشکلات بیشتر بدهد». ازطرفی مسکو و پکن به نظام ایران برای پیوستن به این معاهده پیش از شروع دور دوم تحریمها، فشارآوردند چرا که در صورت عدم پیوستن ایران امکان همکاری آنها وجود ندارد.
دولت امریکا تصمیم گرفته که روز ۴نوامبرآینده زمان مشخص آغاز مرحله دوم تحریمهای علیه ایران باشد. مرحله اول تحریمها هشدار امریکا به شرکتهای بینالمللی سرمایهگذار در بخش صنعت ایران بود. کارشناسان پیشبینی میکنند بحران اقتصادی ایران افزایش یابد، وضعیتی که تظاهرکنندگان ایرانی را برآن داشت تا خواستار توقف حمایت مالی تهران از متحدانش در برخی کشورهای عربی شوند. رهبر ایران توقع دارد عراق نقش ماکیاولیستی بیشتری در حمایت ازنظام ولی فقیه در مواجهه با تحریمهای امریکایی بازی کند. امریکا تهدید کرده همه کسانی که بخواهند تحریمها را دور بزنند، تنبیه میکند. همین موجب موج خروج شرکتهای خارجی فعال در ایران شد از جمله شرکتهای اروپایی، ژاپنی و هندی.
در عمل ممکن است سپاه پاسداران انقلاب ایران قربانی بزرگ این تحریمها و محاصره شود. چرا که معاهده برمنع حمایت مالی از تروریسم در بیرون از مرزهای ایران تأکید دارد، خواه از طریق کیف دلارها به طور مستقیم یا از راه پولشویی و عملیات قاچاق نفت و اسلحه بدون واسطه یا به وسیله طرف سوم که به احتمال زیاد موسسههای غیردولتی عراقی باشند.
اما ماده ۲۷ این معاهده به این ایران و همه کشورهای عضو اجازه میدهد با اعلام مکتوب و خطاب به دبیرکل سازمان ملل، از کنوانسیون خارج شوند. در این صورت با گذشت یک سال از تاریح وصول متن به دبیرکل، خروج عملی میشود. در آن صورت هم ماجراهایی وجود خواهد داشت.
اگر ایران در لحظههای واپسین پیوستن به معاهده «فاتف» را ترجیح داد، در حقیقت گزینه کم ضرر را انتخاب کرد. درس عراق دهه نود قرن گذشته را پیش رو داشت، وقتی که ایالات متحده تحریمها را به سازمان ملل برد تا قطعنامه اعمال محاصره کامل را تحت بند ۷ منشور سازمان ملل صادر کند.
البته ایران ابزار یا ابزارهای زیرپاگذاشتن تحریمهای امریکایی را دارد و در این زمینه خبره کافی و درسهای بینالمللی مشابه دارد تا به جایگزینهایی روبیاورد که تحریم شاملشان نشود. اما این داستان از ذهن امریکاییها دور نیست چرا که پیش از این درمحاصره کامل را برکشورها و شخصیتهای دیگر بستهاند، کشورهایی فقیر همچون زیمبابوه، میانمار، کونگو، سودان، مکزیک، کوبا، کره شمالی و برخی جمهوریهای موز وکشورهایی ثروتمند همانند عراق، روسیه، ایران، لیبی قذافی، ونزوئلای چاوز، پاکستان و چین.
جهان خوب میداند رئیس جمهوری دونالد ترامپ علاقه خاصی به وضع و اعمال تحریمها دارد، با دلیل یا بی دلیل، خواه این کشور با امریکا دشمنی یا اختلاف داشته باشد یا نه. در این زمینه هم تجربههای فراوانی دارد از تحریم سازمان ملل، یونسکو و انروا تا دیوار مکزیک و تجارت با کانادا و اتحادیه اروپا و چین و ژاپن و جلوگیری از شهروندان کشورهای مشخص از ورود به خاک امریکا. در پرونده ایران همه اینها وجود دارند؛ نفت، پسته، فرش، ویزا، اقامت و انتقال تکنولوژی.
نمیتوان در باره تأثیرات این تحریمها اغراق کرد و سخن از فروپاشی و… زد اما اگر این تحریمها به تمامی اعمال شوند میتوان انتظار داشت اثری فوری برسومین تولید کننده نفت سازمان اوپک و صاحب یکی از قویترین ارتشهای منطقه و سرطان آن بگذارد.
اوضاع اقتصادی چنان به وخامت و بحرانی رسیده که ایران به تجارت با زغال سومالی روی آورده است. زغالی که خرید و فروشش در جهان ممنوع است، اما آنها با گذاشتن عبارت«ساخت ایران» آن را دوباره صادر میکنند. حتی دزدان دریایی سومالی هم از چنگ ایران رهایی نیافتند.