شرایط حیواناتی که در باغ وحش های ایران نگه داری می شوند، شرایط دشواری است. آنچه که بر احوال آنها میرود و اخباری که از محلهای غیر استاندارد نگهداری این حیوانات در رسانهها منتشر میشود، طرفداران حقوق حیوانات را وادار به طرح این پرسش کرده که «آیا اساسا لازم است باغ وحشها باشند یا بهتر است که نباشند»؟
از احداث اولین باغ وحش ایرانی در زمان سلطنت ناصرالدین شاه قاجار در قصر دوشان تپه تا امروز، که بیش از ۷۰۰ مرکز نگهداری حیوانات و باغ وحش در ایران وجود دارد، همواره شرایط غیر استاندارد این مراکز از سوی حامیان حقوق حیوانات مورد اعتراض قرار گرفته است.
باغ وحش دوشان تپه برای انبساط خاطر همایونی و فقط برای تفریح ناصرالدین شاه و درباریان ساخته شد. در آنجا تعدادی شیر ایرانی و ببر مازندران نگهداری میشدند، اما امروز نه از نسل شیرهای ایرانی خبری هست و نه از ببر مازندران. اما، در عوض مسلسل وار از خرس مفلوک باغ وحش بابلسر گرفته تا شیران در قفس تلمبار شده باغ وحش قشم خبرهای متفاوتی به گوش میرسد.
البته سرنوشت خرس مفلوک قهوه ای در باغ وحش بابلسر که با زنجیر چند متری به زمین بسته شده بود، با عکسی که یکی از بازدیدکنندگان عادی با دوربین موبایلش گرفت، تغییر کرد. او آنقدر روی خاک و خلهای دور و برش چرخیده بود که خاکهای زیر پایش، نقش بسته بود. این عکس و واکنش فعالان حقوق حیوانات باعث شد، مدیران سازمان محیط زیست استان گیلان نسبت به شرایط نابسامان خرس ماده واکنش نشان داده و از مسئولین باغ وحش خصوصی بابلسر به مقامات قضایی استان شکایت کنند. اما، سوال اینجا است که آیا سایر حیوانات باغ وحش به اندازه خرس بابلسر خوش اقبال هستند؟
به نظر نمیرسد داستان به خرس بابلسر منتهی شود. عفونی شدن زخم پنجههای یک شیر در باغ وحش کرمان امسال باعث مرگش شد. این در حالی بود که پیش از این بارها و بارها توسط حافظان محیط زیست نسبت به نگهداری شیرها در قفسی تنگ و تاریک در باغ وحش کرمان تذکر داده شد.
مرگ ببر روسی در باغ وحش تهران به علت ابتلا به بیماری “مشمشه”، خبر اسارت چهل خرس در باغ وحشهای مجاز و غیر مجاز در سراسر ایران برای تربیت در سیرک و این اواخر نیز انتشار عکسهای تکان دهنده سی شیر آفریقایی در یک قفس دو متری در باغ وحش قشم که به صحنه دردناک یک نقاشی ساختگی شباهت بیشتری داشت تا تصویری که از واقعیت برداشت شده باشد، خشم دوستداران محیط زیست را برانگیخت و این سوال را به طور جدی مطرح کرد که آیا اساسا لازم است با چنین شرایط غیراستانداری به ادامه حیات باغ وحشها اصرار کرد؟
در پاسخ به این سؤال، “شهرام امیری شریفی”، مدیر خبرگزاری دیده بان حقوق حیوانات در ایران بر این باور است که یک باغ وحش خوب یک باغ وحش تعطیل شده است.
امیری شریفی به خبرنگار شرق پارسی گفت: «آنچه با نام “باغ وحش” در ایران وجود دارد در واقع اسارتگاه حیوانات است ومالکان باغ وحشها انگیزه سودجویی خود را در لفافه توجیهاتی هم چون سرگرمی، آموزش و فرصت تحقیقات علمی پنهان میکنند.»
او مراکز نگهداری حیوانات در ایران را با عناوین دلفیناریوم، آکواریومهای نمایشی، باغهای پرندگان و باغ وحش معرفی میکند و میافزاید «خارج کردن حیوانات از زیستگاه طبیعی، حمل آن ها در شرایط نامناسب در قفسهای در بسته به مناطق دور و نزدیک و نگهداری در محیطهای نامانوسی که به شدت آزادی آنها را محدود میکند، نشانه انحصارطلبی و سودجویی بشر است».
شریفی میگوید: «چه بشر در قبال حیوانات وظایفی داشته باشد و چه چنین وظایفی نداشته باشد، اسارت آنها موجه نیست. اگر بشر موظف به در نظر گرفتن حقوق حیوانات باشد، باید از اسارت بپرهیزد و اگر نباشد، به طریق اولی برای کمک به آنها از طریق اسیر کردنشان نیز نباید احساس وظیفه کند».
او مهمترین توجیه برای راه اندازی اولین باغ وحشها را سرگرم کردن و تفریح مردم عنوان میکند و میافزاید: «راههای بی آزار و بهتری برای مشاهده حیوان در زیستگاه اصلی آن ها وجود دارد که بدون شک لذت بخش تر از رویت حیوانات در قفس است، اما مسوولان این اسارتگاهها ادعا میکنند که کودکان برای آموزش هر چه بیشتر حیات وحش نیازمند بازدید از باغ وحشها هستند».
مدیر دیده بان حقوق حیوانات با اشاره به اینکه ادعای آموزنده بودن باغ وحشها از زمان شکل گیری اولین باغ وحش مطرح شده، میگوید: «افراد طماع و سودجو با این بهانه که بازدید کنندگان باغ وحش از طریق دیدن وضعیت حیوانات و شرایط آنها به اندیشه حفاظت از حیوانات می افتند، به مطامع مادی خود می رسند.»
او این پرسش را مطرح میکند که آیا آموزش فیزیولوژی و رفتار شناسی حیوانات و اهمیت بقای گونههای در معرض انقراض از طریق سخنرانی و نمایش فیلم و اسلاید شدنی نیست؟
این فعال حقوق حیوانات کمک به حفاظت گونههای در حال انقراض از طریق باغ وحشها را یک شوخی بزرگ میداند و بر این نکته تاکید میکند که هزینه یک قفس در باغهای وحش، چندین برابر بودجه کل یک پروژه حفاظتی هزینه بر است.
شریفی میافزاید: «برای راه اندازی باغ وحشها، بچههای حیوانات را از پدر و مادرشان جدا میکنند و در شرایط سخت عاطفی قرار می دهند. آنها را به صاحبان سیرکها میفروشند و وادارشان میکنند با رفتارهای مضحک و دلقک وار برای مردم نمایش اجرا کنند. حیوانات باغ وحشی، غالبا دست به رفتارهای کاملا غیر طبیعی مانند قدم زدنهای مدام و بی وقفه، حرکت شاقولی سر، گاز گرفتن و ساییدن شاخ به نردههای قفس و خودزنی حتی تا مرحله مرگ دست میزنند.»
وی میگوید «این ادعا که باغ وحشها برای نجات گونههای نادر جانوری احداث شدهاند، واقعیت مغایر است» و در توضیح این مسئله اظهار میکند: «اکثر حیوانات به نمایش درآمده در باغ وحشها در خطر انقراض نیستند و البته بعد از اسیر کردن حیوانات، بازگردان آنها به زیستگاه طبیعیشان به علت ناتوانیشان در ادامه زندگی، شکار و قابلیت انتشار بیماری غیر ممکن است.»
شاید بتوان گفت بخشی از شرایط نابسامان باغ وحشهای ایران به این دلیل است که نگهداری حیوانات در یک مکان کوچک و محدود منجر به تکثیر غیر طبیعی آنها شده و به همین دلیل است که غالب باغ وحشهای این کشور بیش از حد ظرفیت آن ها، شلوغ هستند.
اما، آیا اراده ای برای ساماندهی به وضعیت باغ وحشها و نزدیک کردن شرایط آن ها به استانداردهای بین المللی وجود دارد؟
حسینی، رییس اداره ساماندهی و هماهنگی اداره کل حفاظت و مدیریت شکار و صید ایران، در اول خرداد به خبرگزاری ایسنا گفت که ضرب الاجلی برای استانداردسازی باغ وحشها از سوی سازمان حفاظت محیط زیست تعیین نشده و حتی باغ وحش ارم که باغ وحش پایتخت ایران است و بیشترین بودجه را به خود اختصاص داده، نیز با وجود پیشرفتهای بسیار خوبی که در جهت ارتقای استاندارهایش در مورد فاضلابها و قفسها انجام داده، اما هنوز هم نتوانسته به استانداردهای لازم دست پیدا کند.
البته باغ وحشها در میان مدافعین حقوق حیوانات هم طرفداران پر و پا قرصی دارند. به شرط آنکه شرایط استاندارد و قابل قبولی داشته باشند.
مهندس هوشنگ ضیایی، استاد پیشکسوت دانشگاه و فعال محیط زیست در ایران به خبرنگار شرق پارسی گفت: «من با ایجاد باغ وحش موافقم چون آنجا محلی برای تحقیق و پژوهش در مورد حیوانات است. به هر حال وقتی ما در معرض مستقیم حیوانات باشیم، بهتر میتوانیم نسبت به شیوه زندگی، باروری و تعداد فرزندانشان آگاهی داشته باشیم.»
او در این باره میافزاید: «آنجا یک مرکز تحقیقاتی و محلی برای نگهداری از گونههای نادر جانوری است. امروزه خیلی از گونههای نادر جانوری برای حفظ نسل و تکثیر در باغ وحشها نگهداری میشوند، حتی برخی حیوانات که در دنیای وحش زیست میکرده اند و هم اکنون نسلشان منقرض شده، توسط باغ وحشها تکثیر پیدا کردهاند. مثل اسب “پرژوالسکی” که زادگاهش در مغولستان بوده و تنها اسب وحشی باقی مانده از اجداد این گونه از اسبها است که در آستانه انقراض قرار داشت، اما تعدادی از باغ وحشها مسئولیت تکثیر آنها را برعهده گرفتند و این تکثیر با موفقیت انجام شد و اکنون، چندین رأس از این گونه جانوری در معرض خطر را مجددا در طبیعت رها کردهاند.»
او به گونه جانوری دیگری به نام گوزن “پیر دیوید” در چین اشاره کرده و این گونه جانوری را هم از نوع در حال انقراضی میداند که نسل آن توسط باغ وحشها تکثیر و نجات یافته است.
این استاد دانشگاه با اشاره به این که هر ترم دانشجویانش را برای بازدید به باغ وحش می برد، تاکید کرد: «جنبه آموزشی باغ وحشها را نباید ندیده گرفت. بهترین و مناسبترین مرکز آموزشی در خصوص آشنا شدن با حیات وحش، همین باغ وحشها هستند. به خصوص در ایران که دیدن گونههای مختلف حیوانی در محیط طبیعی مشکل است و البته کودکان میتوانند حیوانات کوچکتر را در آغوش بگیرند، و با آنها بازی کنند و احساس دوستی و مهر مابین انسان و حیوان شکل میگیرد.»
او در نهایت میگوید: «اگر چه من با بودن باغ وحش موافقم، اما نه هر باغ وحشی. این که حیوانات را در شرایط غیر انسانی (شرایط نامناسب) بگیرند و در قفس بیاندازند و به شکل سخیفی به نمایش بگذارند و اسم چنین جایی را هم باغ وحش بگذارند، به نظر من مردود است. استاندارها باید مراعات شود. بهداشت و نظافت و واکسینه شدن (حیوانات) باید مراعات شود.»
در حدود ۴۰ سال پیش طرح ایجاد بهترین باغ وحش جهان در منطقه پردیسان و در یک زمین ۳۰۰ هکتاری در دست اجرا بود. قرار بود حیوانات در زیستگاههای بازسازی شده طبیعی، زیست کنند، اما متاسفانه این طرح به حال خود رها شده و به بوته فراموشی سپرده شده است.
ماه گذشته معصومه ابتکار رییس سازمان محیط زیست ایران در هنگام افتتاح دهکده طبیعت در قزوین گفت که مایل نیست حیوانی را پیش پایش قربانی کنند. حرکت خانم ابتکار یعنی آزادسازی یک پرنده به جای قربانی کردن یک گوسفند پسندیده بود، اما ای کاش خانم ابتکار به جای این حرکت ژورنالیستی، شرایط محل زیست خرس قهوهای بابلسر را در مییافت.