استقبال رسمی از امیر کویت در تهران - عکس از ایرنا

استقبال رسمی از امیر کویت در تهران – عکس از ایرنا

پس از دیدار شیخ صباح الاحمد امیر کویت از تهران در اوایل هفته گذشته، خبرنگار الشرق الاوسط از امیر محمد بن ترکی بن سعود نماینده وزیر امور خارجه عربستان سعودی در امور بین الملل درباره نقش میانجیگری دولت کویت میان ایران و کشورهای حاشیه جنوبی ایران سؤال کرد و او در پاسخ گفت: «ما اطمینان کامل داریم که اقدامات مقامات کویتی به مصلحت منافع کشورهای “شورای همکاری خلیج” خواهد بود.»

اظهارات امیر محمد بن ترکی کاملا صحیح است، کما اینکه کشورهای این شورا نیز به اقدامات دولت کویت اعتماد دارند.

این اولین باری نیست که شیخ صباح الاحمد برای حل بحران کشورهای منطقه پیش قدم می شود. وی در دوره مسئولیتش در وزارت امورخارجه و سپس به عنوان امیر کویت نیز همواره در این مسیر تلاش کرده است.

میانجیگری میان ریاض، ابوظبی و منامه در اختلاف با قطر و یا وساطت میان قاهره و قطر از موضوعاتی است که در سابقه وی کاملا مشهود است، تلاش هایی که هربار خود وی و شیخ صباح الخالد وزیر خارجه کویت با پیگیری های مجدانه تا رفع کامل آن از پا فرو ننشسته اند.

اما این بار با ملاحظه تلاش های کویت، انتظار می رود که ایران نیز تلاش های متقابل صورت دهد، که البته نه تنها اثری از آن مشاهده نمی شود که خلاف آن نیز اثبات می شود.

هیچ کس از ایران جز رفتارکردن مطابق با گفته هایش انتظاری ندارد، نه اینکه حرف هایی زده شود و در عمل خلاف آن صورت گیرد.

برای مثال دکتر حسن روحانی رییس جمهوری ایران در مراسم استقبال از شیخ صباح الاحمد گفت: امنیت و ثبات منطقه تنها در سایه همکاری و تعامل میان کشورهای آن تحقق می یابد و ایران آمادگی دارد تا با همه کشورهای منطقه در راستای حل مشکلات و مسائل آن، مشارکت و تعامل داشته باشد.

کاملا واضح است که این گفته عاری از هرگونه ابهام و پیچیدگی است. اما زمانی که شما این سخنان را در صفحه اول روزنامه می خوانید و سپس در صفحه دوم همان روزنامه اظهارات دکتر محمد ایرانی سفیر سابق ایران در لبنان و اردن را مرور می کنید پی به عمق مسئله می برید. در این روزنامه از قول وی آمده است:« دیدار امیر کویت به بهبود روابط با کشورهای خلیج فارس منجر خواهد شد.»

نامیدن خلیجی که شش کشور عربی در حاشیه جنوبی آن قرار دارند به عنوان خلیج فارس چه معنایی می تواند داشته باشد؟

آیا گفته های سفیر سابق ایران در صفحه دوم روزنامه، تأثیری جز تخریب سخنان دکتر حسن روحانی در صفحه اول همان روزنامه می تواند داشته باشد؟!

اگر ادعا شود که ایران از عنوان خلیج عربی احساس نگرانی می کند، همانطور که کشورهای عربی خلیج نیز از عنوان خلیج فارس هراس دارند، پاسخی بسیار صریح و قانع کننده به این ادعا می توان داد. کشورهای عربی هیچ گونه طمعی به بخش شمالی خلیج که جزو ایران است ندارند، اما نیت ایران از عنوان خلیج فارس کاملا آشکار بوده و چیزی جز طمع ورزی نسبت به بخش جنوبی آن نمی تواند باشد. اقدامات ایران توسط نیروهایش در بحرین شاهدی بر این ادعاست.

اگر مسئله به همین جا ختم می شد ایرادی نبود؛ اما آیت الله علی خامنه ای رهبر ایران در دومین روز حضور امیر کویت در ایران گفته است: «برخی کشورهای منطقه پشتیبان گروه های تکفیری هستند که بهای سنگینی به خاطر آن پرداخت خواهند کرد. خطر این گروه ها ممکن است در آینده گریبان گیر خود آنها شود.»

باز هم اظهاراتی به ظاهر زیبا و منطقی؛ اما اگر از وی بخواهیم این کشورها را به ما معرفی کند تا شاید منطقه تکلیف خود را با آنها یکسره کند و یا لااقل بداند چه کشوری از تروریسم پشتیبانی می کند و چه کشوری با آن مقابله می کند، به تناقض این سخنان پی خواهیم برد.

گرچه رهبر ایران دقیقا منظور خود از کشورها را بیان نکرده و در اشاره به کشورها از واژه “برخی” استفاده کرده اما این اظهارات و فضای حاکم بر آن در ناخود آگاه انسان تأثیر می گذارد.
یک راست به صفحه سه همان روزنامه می روم و گفتگو با عبدالحلیم خدام را از نظر می گذرانم که ادعا کرده است: « ایران، داعش را وارد سوریه کرده است. من می دانم چه می گویم…» او سپس ادامه می دهد: «نیازی به این نمی بینیم که بیشتر تأکید کنم، داعش مستقیما از طرف ایران اداره می شود.»

اظهارات حسن روحانی، در همان لحظه توسط سفیر سابق این کشور در لبنان و اردن نقض می شود و سخنان رهبر ایران نیز از سوی معاون سابق رییس جمهور سوریه.

نتیجه اینکه در حالی که نیت صادقانه کویت کاملا آشکار است، ایران تنها با الفاظ بازی می کند و حاشیه می رود. ایران باید بداند که اعتماد طرف مقابل به او بر اساس کلام و سخن زیبا نیست بلکه بر اساس عملکرد است. مقامات ایرانی چه موقع می خواهند متوجه شوند که عملکردشان، موجب نابودی گفته هایشان است؟