یکی از مباحثی که در سیزدهمین کنفرانس رسانههای عرب در دبی- که ۲۳ مه به پایان رسید- مطرح شد، حول محور یک پرسش بود: «فرقهگرایی و رسانههای عرب: مقصر کیست؟»
عدهای بر این باورند که رسانههای عرب مسئول افزایش تنشهای فرقهای و شیوع، بزرگنمایی و حمایت از سخنرانیهای پر از نفرت هستند. از سوی دیگر عدهای هم رسانهها را آینهای برای بازتاب آنچه در دل مردم میگذرد و حرفهایی که در کافهها، عبادتگاهها و خانهها بین مردم رد و بدل میشود، میدانند.
من به شخصه رسانهها را هم تاثیرگذار و هم تاثیرپذیر میدانم. از این رو با اینکه رسانهها وجود شعارهای فرقه گرایانه مخوف میان مردم را با هدف تهییج حس ملیگرایی انعکاس میدهند، در عین حال میتوانند به این شعارها دامن هم بزنند. این ادعا به وضوح درشیوه گزارش خبرها و محتوایی که هر رسانه – که قاعدتا خط مشی آن با رسانه دیگر متفاوت است- با توجه به سلیقه و منافع مخاطب خودش به کار میگیرد، قابل مشاهده است.
ما در حال حاضر با رسانههای به شدت پرهرج و مرجی مواجه هستیم؛ تکثیر کانالهای ماهوارهای منطبق با انقلاب ارتباطاتی که در واقع رسانههای اجتماعی جدیدتر را تریبون رسانههای جمعی کرده است.
عدهای هم هستند که شاعرانه آزادی، زیبایی و شکوه آزادی را ستایش میکنند و میگویند «هر چه میخواهی، هر زمان که میخواهی.» چنین حرفهایی شاید به درد شعرخوانی عصرانه زیر درخت بخورد، اما واقعیت این است که ما در حال حاضر شاهد منظرهای پرهرج و مرج و ویرانگر از رسانهها هستیم. وضعیت فعلی در واقع به افردای که پر از نفرت و خشم هستند، موقعیت و فرصتی برای ابراز خزعبلات خود میدهد، بدون هیچ گونه سانسور یا حس مسئولیتی.
هیچ راهحل دیگری جز مانع گذاشتن بر سر راه این افراد برای جلوگیری از مسموم کردن جو جوامع عربی وجود ندارد. آزادی یک مسئولیت است و به معنای آزادی برای نشر نفرت و از بین بردن ثبات نیست.
همه کشورها و همه جوامع در حال حاضر با این هرج و مرج رنج مواجه هستند، و هر یک خروجی رسانهها را که ابزاری برای نشان دادن نفرتشان نسبت به دیگری، به دلایل مذهبی، ملیگرایی یا قومی شده را ستایش میکنند. کسانی که شبکههای فرقهای شیعیان را ستایش میکنند و به شبکههای اهل تسنن اهانت و بالعکس، و هر دو طرف هم دیگری را متهم به فرقهگرایی میکنند.
بحرین پیش از این از وجود ۴۰ شبکه ماهوارهای که ایران بودجه آن ها را تامین میکند، خبر داد. ایران که در مقابل کشورهای حاشیه خلیج و به خصوص بحرین موضع خصمانه دارد.
در مصر، ۱۲ شبکه ماهوارهای تعطیل شد و ۲۰ شبکه دیگر هم به خاطر اهانت به مذهب اخطار دریافت کردند. در عراق، دولت مجوز ۱۰ شبکه ماهوارهای را به خاطر تحریک تنشهای فرقهای باطل کرد.
امواج رادیویی و ماهوارهای در هوا پر از حرفها و مباحثههای آتشافروز است که کشمکشهای مذهبی را تحریک میکند. بر اساس گزارش سالانه کمیته عالی هماهنگی میان شبکههای ماهوارهای عرب، در حال حاضر ۳۹ شبکه ماهوارهای مذهبی و معنوی وجود دارد. گزارشهای دیگر نشان میدهد که از سال ۱۹۹۶ میلادی ۱۰ شبکه مذهبی متعلق به مسیحیت تاسیس شده است. از همین تاریخ ۷۱ شبکه مذهبی جدید اسلامی تاسیس شده که هر کدام متعلق به یکی از اقوام مسلمانان است.
آنچه ناگفته مانده این است که رسانهها تنشهای فرقهای را به وجود نیاوردند، در واقع این تنشهای اثر جانبی عملکرد رسانهها که در دورههای مختلف در منطقه به وجود میآید. برای این که این ادعا برایتان ثابت شود، تنها کافی است نگاهی به کشمکش مارونیها و دروزهای لبنان در سال ۱۸۶۰ بیاندازید.
توسعه فناوری رسانهها و همچنین تسهیل استفاده از آن منجر به تشدید مشکلات شد، نه اینکه عامل ایجاد مشکلات باشد، مشکلات در واقع در دل و ذهن مردم وجود دارد.