ازنظر ما ایرانی ها حرف زدن از توالت و معضل سرویسهای بهداشتی عمومی کار چندان خوشایندی نیست. ولی تحقیقات یونیسف نشان داده است که توجه به سرویسهای بهداشتی و سرمایهگذاری در این بخش، یک تجارت سودآور، بهداشتی و انسانی است و هر یک دلار سرمایهگذاری در این بخش، ۹ دلار به اقتصاد جوامع کمک میکند.
تا سالهای آخرین قرن بیستم توجهی به بهبود وضعیت سرویسهای بهداشتی در در سراسر جهان نمیشد، اما اواخر قرن بیستم بود که «سازمان جهانی توالت» با شرکت ۵۳ کشور جهان با مرکزیت سنگاپور تاسیس شد و این سازمان تاکنون اقدام به برگزاری یازده دوره اجلاس بینالمللی کرده و براثر تلاشهای همین سازمان هم روز نوزدهم نوامبر با عنوان روز جهانی توالت شناختهشده است.
هماکنون کشور سنگاپور ازنظر داشتن سرویسهای بهداشتی مناسب و تمیز در رتبه نخست دنیا و کشور سوئیس در مقام دوم جهان قرار دارد.
شاید دانستن اینکه هر انسانی بهطور متوسط سه سال از عمرش را در توالت میگذارند بتواند میزان اهمیت توجه به سرویس بهداشتی را به ما یادآوری کند و به ما بقبولاند که توجه به فرهنگ توالت نهتنها بهسلامت فردی و اجتماعی یک جامعه بلکه به مداخله هر چه بیشتر زنان و ناتوانان جسمی و حرکتی در فعالیتهای اجتماعی کمک می کند.
وضعیت کیفی و کمی توالتهای عمومی به عامل مهمی در کاهش جذب توریست در شهرهای ایران تبدیلشده و کمبود سرویسهای بهداشتی در مکانهای عمومی عملا کابوس زنان و کودکان شده و از استاندارهای جهانی به دور است.
وقتی نخستین بار در سال ۲۰۱۱ همایش انتخاب بهترین توالت به همت شهرداری قزوین برگزار شد و در آنجا گفته شد که معضل کمبود سرویسهای بهداشتی در ایران از استاندارهای جهانی دور است، این مسئله با پوزخند رسانهها و مدعوین روبرو شد. هیچکس به این نکته توجه نکرد که ویروس و انگلی که در یک گرم مدفوع انسانی وجود دارد میتواند چه تعداد از آدمهای یک جامعه را به بیماری و مشقت بکشاند.
در ایران مشکل کمبود توالت نهتنها در فضاهای عمومی و معابر و جادهها باقی است و مردم ناچارند حین سفر، به توالت مساجد بین راه هجوم بیاورند، بلکه در مکانهای خصوصی همچون رستورانها نیز عدم وجود نظارت کافی برای مراعات بهداشت، این مشکل را به قوت خود باقی نهاده؛ اما متأسفانه این معضل هم از سوی افکار عمومی و هم از سوی مقامات مسئول دولتی همواره بهعنوان یک تابوی سربسته تلقی می شود و کمتر کسی بهطور واضح و روشن نسبت به رفع آن تمایل نشان میدهد.
«مرتضی شریفی»، مدیرکل سابق مراکز خدمات گردشگری سازمان میراث فرهنگی در گفتوگو با خبرنگار شرق پارسی دراینباره میگوید: «معمولا سرویسهای بهداشتی بینشهری وضعیت خوبی ندارند البته این به شهر و جاده هم بستگی دارد. شما هرچقدر به استانهای توریستی نزدیک شوید کمی شرایط بهتر میشود؛ اما در استانهای غربی و جنوبی شرایط مناسب نیست. بیشتر اتوبوسهایی که مسافر دارند برای استفاده از سرویسهای بهداشتی در مقابل رستوران ها توقف میکنند. البته الآن به خاطر جو مذهبی حاکم بر کشور، تعداد مساجد بینراهی هم زیاد شدهاند که آنها هم سرویسهای بهداشتی دارند؛ اما اگر یک توریست مجبور باشد بین مسیر از این سرویس ها استفاده کند چون فرنگی نیستند مشکل فراوانی دارد».
او ادامه میدهد:« مسئله سرویسهای بهداشتی آنقدر معضل مهمی است که وقتی مهدی حجت، قائممقام سابق سازمان میراث فرهنگی از سمت خود استعفا داد گفت که دولت میخواهد به گردشگری توجه کرده در این بخش سرمایهگذاری کند اما وقتی ما دستشویی سرراهی نداریم چطور میتوانیم توریست جذب کنیم؟»
شریفی فرهنگ مردم در ارتباط با استفاده از توالتهای عمومی را مشکل قابلتوجهی میداند و میگوید: «مردم ما به درستی از سرویسهای بهداشتی بینراهی استفاده نمیکنند و تصور میکنند چون آن مکان یک مکان عمومی است و متعلق به خودشان نیست، پس حق کثیف کردن و آشغال ریختن در آن را دارند یا اینکه شماره تلفن و شعر روی دیوارهای آن مینویسند. ضمن اینکه مکانیابی برای سرویسهای بهداشتی خیلی مهم است. این سرویسها باید در نقطهای دایرشوند که تردد در آنجا وجود دارد و بههرحال این کار نیاز به بودجه کافی و فرهنگسازی دارد».
سطل برای رفع حاجت در کاخ ورسای، توالت مدرن در ایران
توجه به فرهنگ توالت در تاریخ اجتماعی ایران پیشینهای طولانی دارد. آنطور که «انوش راوید»، وبلاگ نویس و تاریخ نویس ایرانی میگوید: «وقتی کاخ ورسای فرانسه که محل زندگی بزرگترین پادشاهان اروپا در همین چند قرن پیش بود، فاقد دستشویی بود، و افراد بلندپایه و پادشاه باید درون سطل کارشان را می کردند، و خدمه به بیرون میبردند، آثار باقیمانده از دوران باستانی ایران نشان می دهد که توالت در جایگاه مناسبی قرار داشته. شهر لندن در ۱۵۰ سال پیش توالت عمومی نداشت، ولی شهرهایی از ایران مثل بیرجند و مشهد و بندر انزلی و بابل از موهبت توالت عمومی برخوردار بودند».
او در پاسخ به این سؤال که برای بهبود وضعیت سرویسهای بهداشتی چه باید کرد میگوید: «درباره مشکلات با حفظ محیط دموکرات، بگوییم و بنویسیم، آنقدر زیاد که روزی گوش شنوایی پیدا شود. سادهترین گفتهها و نوشتهها هم اثر تمدنی دارد، یعنی حداقل باعث میشود توانایی و درک عمومی از مسائل اطراف بالا رود.»
از او می پرسم چرا این مسئله در ایران بهشدت با بی مهری مواجه شده است؟ «تا همین ۷۰ سال پیش جمعیت نسبی ایران کمتر از ۱۰ نفر در هر کیلومترمربع بود، یعنی تا قبل از رضا شاه پهلوی و ورود به دوره اول مدرن شدن ایران. شهرها نیز بسیار کوچک بودند و در یک قلعه و دیوار قرار داشتند، به همین جهت نیاز به توالت عمومی وجود نداشت. اما من فکر میکنم این معضل دریکی دو دهه آینده با توجه به فرهنگسازیهای جدید، برطرف خواهد شد.»
وی ادامه می دهد: «همانطور که در اروپا و در شهرهایی مثل لندن و پاریس ۱۵۰ سال زمان برد تا معضل سرویسهای بهداشتی از هیچ به امروزی برسد که میبینیم گر چه در همین اروپا هم شهرهایی مثل استانبول و روم سابقه تاریخی خوبی در این مورد داشته اند.»
این ایرانگرد و وبلاگ نویس می گوید: «جلب توریست به مسائل و موضوعات مختلف بستگی دارد، ولی وجود توالت عمومیهای خوب و زیاد، یکی از ابزارهای ادامه روند تشویقی تبلیغی ورود توریست، و ایجاد درآمد ارزی است. وظیفه جوانان امروزی این است که این معضل را فقط با یک عکس یا یکی دو خط نوشته، در فیسبوک تقلیل ندهند و سعی کنند در مورد این قبیل مشکلات به شکل تخصصی بنویسند.
پارکها و مجتمعهای تجاری، تنها راه دررو برای ساکنین دائم خیابان
به گزارش سایت سازمان زیباسازی شهر تهران، این کلانشهر، ۱۲ میلیون نفر جمعیت دارد و هر ساعت نیز ۱۳ نفر به جمعیتش افزوده میشود. اما توالتهای عمومی این شهر به توالت پارکها و بوستانها محدود میشود که البته غالب آنها نیز در ساعات مختلف روز بسته و خارج از سرویساند. به همین دلیل هم دستفروشان، رانندگان تاکسی و پیکهای موتوری که بخش زیادی از وقتشان را در معابر عمومی میگذرانند ناچارند برای رفع حاجت به سرویسهای بهداشتی مجتمعهای خرید یا مساجد پناه ببرند.
چند سال پیش تصور میشد با اجرای طرح ساخت توالتهای مکانیزه در تهران این مشکل تا حدی مرتفع شود. توالتهای تمیزی که با صرف ۵۰ تومان سکه میشد ده دقیقه مورد استفاده قرارش داد؛ اما ساخت این توالتها هم بعد از مدتی متوقف شد و همانهایی هم که ساختهشده بودند بهسرعت از شمایل مکانیزه به توالتهای مکانیکی تبدیل شدند و چندی نگذشت که به علت عدم رسیدگی و نگهداری تقریبا غالبا آنها نیز بسته شدند.
حالا تهران مانده است و بقایای توالتهای مکانیزهای که بیشترشان غیرقابل استفادهاند.